1175-پس به درگاه الهی بهانه ای بنام ناتوانی مطلقاً مقبول نیست.وبلکه توانائی را هیچ ارزشی در نزد او نیست.زیرا همه کارها به "خواستن"راست می آید همانطور که خود او فقط خواست وخواسته اش در یک نظر تبدیل به جهان لامتنهاهی شد:کن فیکون!
1176-بنابر این خداوند آدمی را اینگونه مؤاخذه می کند که
چرا نخواستی آدم باشی؟
چرا نخواستی خلیفه من باشی؟
چرا نخواستی رحمت مطلقه مرا؟
چرا نخواستی؟
او هرگز از کسی نمی پرسد که چرا نتوانستی!
در نزد او خواستن بسیار برتر از توانستن است بلکه خواستن همان شدن است:کن فیکون!
اینست توحید اراده و عمل!
اینست یگانگی خواستن و توانستن و شدن و بودن!...
منبع:کتاب توحید عملی،صفحه99،اثراستاد علی اکبر خانجانی