آیدین آغداشلو متولد 8 آبان 1319 در رشت می باشد. او هنرمندی مطرح و شناخته شده است که همچون ایران درودی نقاشی، نویسندگی، منتقد فیلم و یک طراح هنرمند معاصر ایرانی به حساب میآید. آثار هنری او به خاطر نمایش اندیشه مرگ و فنای تدریجی و نیز بازآفرینی کارهای مطرح کلاسیک در قالبی نوگرا و سورئال شناخته شدهاند. دو مجموعه خاطرات انهدام و سالهای آتش و برف وی از جمله مهمترین مجموعههای هنر نوگرا در ایران به شمار میروند.
آیدین آغداشلو، فرزند محمد بیک آغداشلو (حاجی اوف) و ناهید نخجوان، در سال ۱۳۱۹ خورشیدی در محلهٔ آفخرای شهر رشت به دنیا آمد. پدرش از مهاجران قفقازی و عضو حزب مساوات قفقاز بود و خاندان وی نیز نام خانوادگی خود را از نام شهر کوچک آغداش گرفتهاند. پس از تصرف دوباره قفقاز توسط نیروهای بلشویک به دستور لنین، این نیروها به دستگیری و کشتار اعضای حزب مساوات پرداختند و محمد بیک آغداشلو ناچار شد شبانه سوار بر اسب از رود ارس بگذرد و به ایران پناه آورد. پدر آیدین آغداشلو تحصیل کرده بود و به زبان هاب متعددی مسلط بود. پس از ورودش به ایران در وزارت راه استخدام شد و فعالیت های مهندسی فراوانی را انجام داد با این حال به دلیل افسردگی ناشی از از دست دادن دارایی هایش و دوری از زادگاهش ناخوش احوال شد و زمانی که آیدین آغداشلو تنها 13 سال داشت بر اثر بیماری سل در گذشت. خانواده مادری آغداشلو نیز از خاندان قاجار بودند. با دیدن استعداد آغداشلو، پدرش او را پیش نقاش و معلم اهل رشت، حبیب محمدی برد که در صحبت های آغداشلو اون روز در کارگاه حبیب محمدی بهمن محصص نیز حضور داشته که آغداشلو محصص را در حال نقاشی یک تابلو نظاره می کند. و او را جوانی با بینی و پیشانی کشیده و چشمانی روشن و قابل احترام توصیف می کند. محصص و محمدی در رابطه با تابلویی درباره جنگ سالامین صحبت می کرند. پس از آن، آغداشلو به همراه مادرش به تهران رفتند و در خانه خالهاش ساکن شدند. در خانه همیشه آغداشلو با مادرش ترکی صحبت می مرد ولی این در حالی بود که در محل تحصیل و بیرون از خانه آغداشلو به زبان فارسی و انگلیسی صحبت می کرد. این هنگامی بود که در سال ۱۳۳۲ وارد دبیرستان جم در محله قلهک شد و در آنجا با عباس کیارستمی و علی گلستانه همکلاس گشت. خاله آغداشلو و همسرش بازرگان بودند و از لحاظ مالی سطح بالا، در آن زمان آغداشلو بیشتر زمان خود را مشغول به نقاشی بود. خاله ی او وقتی استعداد او را دید آغداشلو را رد کلاس های نقاشی موسیو بازیل ثبت نام کرد. آن زمان و در آن کلاس ها بود که آغداشلو تکنین نقاشی با رنگ و روغن را آموخت. در یک مهمانی در خانه خالهاش، آغداشلو با داریوش شایگان جوان آشنا شد و شایگان پس از تحسین هنرش به او توضیحاتی دربارهٔ هنر نقاشی و کارهای نقاشان دریافتگرا داد.
آغداشلو 14 ساله بود که اولین اثر خود را به فروش رسوند. و در 16 سالگی شروع به یادگیری گرافیک در موسسه تبلیغاتی “آشنا” با حقوق ماهی 300 تومان شد و چندی بعد در بخش تبلیغاتی روزنامه اطلاعات مشغول به کار شد. او اولین اثر هنری خود را در ۱۴ سالگی خرید. هنگامی خرید که قطعهای از خط نستعلیق مربوط به دوره فتحعلی شاه قاجار و نوشته شده به خط اسدالله شیرازی را در مغازهای عتیقهفروشی در تهران یافت. خرید آن اثر برای آغداشلو آغازی شد تا به گردآوری کتابها و نسخههای خطی بپردازد. آیدین آغداشلو نقاش ایرانی، گرافیست، نویسنده، منتقد فیلم تصویرگر کتابهای درسی ایران، مجلات و مؤسسههای خصوصی است. او همچنین مدتی مدیر امور فرهنگی و هنری «دفتر مخصوص شهبانو فرح پهلوی» و از کارکنان موزه هنرهای معاصر تهران و موزه رضا عباسی بود. آیدین آغداشلو تا به امروز فقط دو بار در ایران نمایشگاه برگزار کرد که نخستین آن در سال ۱۳۵۴ در انجمن ایران و آمریکا در تهران بود و دومین بار در آبان ۱۳۹۳ در گالری اثر. او همچنین نوشتههایی در نقد هنری و سینمایی، پژوهشهای تاریخ هنر و سفرنامه انجام داده است. آیدین آغداشلو طراحی، گرافیک و نقاشی را از نوجوانی شروع کرد و در همان جوانی تصویرگر کتاب های درسی ایران، مجلات و موسسه های خصوصی شد. او مدت زمانی را به مدیریت امور فرهنگی هنری دفتر “فرح پهلوی” را به عهده داشت و به گردآوری هنرهای ایران و جهان در این دفتر کمک می کرد. او در 19 سالگی و بعد از شرکت در کنکور هنر به دانشکره هنرهای زیبا در دانشگاه تهران رفت؛ اما در سال 1346 از ادامه ی تحصیل منصرف شد و همان زمان ها بود که اولین مقاله خود در زمبنه نقد هنری را در مجله اندیشه و هنر منتشر کرد. “فرامرز خبیری” نام مستعار آیدین آغداشلو بود که با این نام در مقالات خود، شعر شاعران معاصری همچون اخوان ثالت، احمدرضا احمدی، احمد شاملو و محمدعلی سپانلو را نقد می کرد. او نقدهای هنری خود را تند و تیز می نوشت و تفکرات و سبک نوشتارش متاثر از جلال آل احمد بود. در همین زمان ها بود که با “شمیم بهار” آشنا شد و بهار او را تشویق کرد که نقاشی های خود را بر نوشتار آورد.
سه سال بعد از شروع جنبش #من_هم که یک هشتگ اینترنتی بود. این هشتگ برای نشان دادن شیوع گستردهٔ تجاوز و آزار جنسی، به ویژه در محیط کار و محکوم کردن آن مورد استفاده قرار گرفت که در آن افرادی که اتفاقات اینچنین برایشان افتاده بود با استفاده از این هشتگ داستان و تعرضاتی که برایشان رخ داده بود را بازگو میکردند. در راستای استفاده از این هشتگ 13 زن با مصاحبه با مجله نیویورک تایمز آیدین آغداشلو را به تعرض جنسی در طی 30 سال فعالیت هنری متهم کردند. یکی از پر سر و صدا ترینه این اخبار صحبت هایی بود که سارا امت علی در رشته توئیت هایش در رابطه با تعرض جنسی که آیدین آغداشلو 14 سال پیش نسبت به او داشته، مطرح کرده بود. سارا امت علی که خبرنگار گروه هنر خبرگزاری میراث فرهنگی در تهران بود و هم اکنون ساکن امریکاست مطرح کره بود که هم اکنون بعد از گذشت 14 سال و بعد از خروجش از ایران دیگر لزومی به مصلحت اندیشی و مخفی نگه داشتن این ماجرا نمی بیند. بعد از این جریان عده ی دیگر از زنانی که ادعا داشتند مورد تعرض آیدین آغداشلو قرار گرفته اند، ترس را کنار گذاشته و لب به سخن گشودند.
بعد از وارد شدن این اتهامات آیدین آغداشلو که راضی به مصاحبه با هیچ منبع خبری نبود. با قاطعیت تمام این اتهامات را رد کرد. پیام اینستاگرامی آیدین آغداشلو در صفحه اینستاگرامش به شرح زیر است:
“در روزهای اخیر اتهامات کذبی علیه من مطرح و پخش شده است. صراحتاً این اتهامات و عناوین نادرستی را که بیپروا به من نسبت داده شده رد میکنم. در کنار شصت سال فعالیت پیوستهام در حوزهی فرهنگ و هنر ایران زمین، متن اصلی عمرم با نقاشی سپری شد. سی سال آن در کلاس نقاشی کوچکی گذشت که به بیش از پنج هزار هنرجوی زن و مرد و پیر و جوان، هر آن چه را که میدانستم، از مهارت فنی تا تاریخ هنر، در کمال توظف و مهر، و بیکم و کاست منتقل کردم و پاسخش را هم چه خوب و به تمامی گرفتم. اخیرا خانمی ادعایی مربوط به ۱۴ سال پیش را مطرح کردهاند. من قطعاً خودم را انسان کاملی نمیدانم، اما این ادعای ناروا را قویا رد میکنم. در زندگی شخصی و اجتماعیام هرگز خواستهای را به کسی تحمیل نکردهام، چون جزئی از رفتار و روشم نبوده است. باید تأکید کنم که هر نوع تحمیل جنسی را اکیداً محکوم میکنم. مخصوصاً در دورانی که انسان معاصر و به ویژه زنان، با امید و سرسختی به جستجوی معنای خود، برخاسته است. از این جنبش ضروری زنان معاصر بیدریغ حمایت میکنم، و به خواستههای آنها احترام میگذارم. اما ادعاهای بیپایه و بیاساس، زمینه سوء استفاده از جنبشهای برحق را فراهم میکنند، و عدالتخواهی را برای زنانی که قربانی تعرض هستند با چالش مواجه خواهند کرد. من بدون شک در مقابل این افترا که باعث آسیب به خانواده ام شده، به دفاع از خود ادامه خواهم داد و در صورت نیاز، از راههای قانونی با نشر اکاذیب برخورد خواهم کرد. در همین جا، حق شکایت از ادعاهای بیپایه، و عملکرد غیرحرفهای یک تلویزیون خارج از کشور را که برخورد آن نه تنها سهلانگارانه که غیرقانونی بوده، محفوظ میدارم.”