تازگی ها با اثری به نام "Spotlight Effect" آشنا شدم، خواستم با شما هم به اشتراک بذارمش چون احتمالا یا درگیر این اثر هستین یا افرادی رو تو زندگیتون میشناسین که مبتلا به این اثر بوده باشن.
اسپات لایت افکت میگه که آدم فکر میکنه همه دارن نگاهش میکنن و به نوعی "کانون توجه عالم" هستش و مدام حس میکنه مشکلاتی که فقط خودش از خودش خبر داره رو بقیه هم ازش خبر دارند و میخوان بهش گوشزد کنن!
یه مثال بزنم:
تصور کنین جلسه مهمی دارین، چند دقیقه قبل از جلسه، گشنگی بهتون غلبه میکنه و فقط میخواین یه گاز از ساندویچ الویه پر سُسی که صبح برای خودتون درست کردین، بخورین، حین خوردن نمیتونین تناسب رو بین سر و ته ساندویچ (?) برقرار کنین و مقداری الویه با سُس مایونز میریزه روی آستین پیرهنتون ولی جای لکه سُس اونقدری نیست که توجه کسی بهش جلب بشه، کمتر از دو سه دقیقه دیگه جلستون شروع میشه و شما وقتشو ندارین که کامل تمیزش کنین، موقعی که وارد جلسه بشین، اگر مدام به این فکر کنین که هر #لحظه ممکنه یکی کثیفی آستینتون رو به روتون بیاره و شما رو مورد عتاب قرار بده که چرا حواستون به پوششتون تو جلسهای به این مهمی نیست، شما دچار اثر نورافکن یا "توجه همگانی" (اصطلاحی که در روانشناسی اجتماعی برای توصیف این حالت به کار میره) هستین.
این اثر معمولا احساس خجالت و شرمساری رو به فرد در مواجهه با افراد (شاید خانواده، معمولا همکاران، غالبا غریبه ها) القا میکنه، چرا که اون فرد مدام فکر میکنه که نکات منفی ای که خودش از خودش خبر داره، بقیه هم ازش اطلاع دارند و هرلحظه ممکنه بهش گوشزد کنند، به عبارتی دیگه همه اونو "زیر نظر" گرفتن.
برای غلبه به این اثر میشه از خودش استفاده گرفت، اینکه فکر کنیم بقیه هم دارن همینجوری فکر میکنن و وقتی برای فکر کردن به ما ندارن!
هر وقت همچین حسی سراغمون اومد فقط کافیه تصور کنیم که فرد مقابلمون هم دقیقا داره به خودش فکر میکنه ?
تو سازمانمون میتونیم این مسئله رو برای سرمایه هامون (علی الخصوص جوان ترها) تبیین کنیم، تا حداقل یکی از موانع حرف زدنشون برداشته بشه.
اصلا بعید نیستش که یه موقع حرفای مهمی که میتونستن به ما بگن رو به خاطر همین افکت نگفته باشن و سازمان هیچوقت نتونسته از اون حرف استفاده بکنه.
یه مثال دیگه بخوام بزنم: جورابِ سوراخ! اینو دیگه بیشتر از این بازش نمیکنم ?
#رفتارسازمانی
#SpotlightEffect