erfunmirzaei
erfunmirzaei
خواندن ۸ دقیقه·۴ سال پیش

خلاصه کتاب «شغل مورد علاقه» - بخش اول

در این سری از متن ها می­خوام خلاصه ­ای از کتاب " شغل مورد علاقه" نوشته­ ی آلن دوباتن-فیلسوف معاصر سوئیسی- از سری کتاب های مدرسه ی زندگی رو باهاتون به اشتراک بذارم، جلوتر راجع به «مدرسه زندگی» و هدفش و ... بیشتر حرف می زنیم. اما حالا بدون حرف اضافه دیگه ­ای بریم سر اصل ماجرا.


به عقیده­ ی نویسنده یکی از ویژگی های جالب عصر ما، که اغلب نگفته بدیهی هم تلقی می شود، این پیش فرض است که باید در زندگی شغلی داشته باشیم که نه تنها کفاف مخارج زندگی­مان را بدهد و منبع درآمد آبرومندانه ­ای باشد، بلکه عمیقا آن را دوست بداریم و آن را کاری ارزشمند به حساب بیاوریم، کاری که خلاقیت­ مان در آن شکوفا شود. جالب ­تر آنکه در بخش های عمده­ ای از تاریخ بشر، این پرسش که آیا ما به شغل­مان علاقه داریم یا نه؟، به نظر همگان موضوعی خنده ­دار و یا عجیب و غریب بود. ما به کشاورزی و پرورش حیوانات می ­پرداختیم، در معادن عرق می ­ریختیم، لگن های ادرار را خالی می ­کردیم و تنها لحظاتی از زندگی که یک رعیت می ­توانست چشم انتظار لحظاتی شاد و لذت­بخش باشد در ساعت های خارج از ساعت های کار بود: مثل جشن های هنگام درو، یا تصور روز عروسی پسر 6 ساله­ اش. از طرف دیگر طبقات فرهیخته­ ی رومیان باستان- که نظرات شان تا قرن ها بر کل اروپا حکم­فرما بود- هر گونه کار در برابر دریافت مزد را اساسا تحقیرآمیز می ­دانستند تا جایی که واژه ای که برای اشاره به کسب­ و کار استفاده می­کردند "نگوتیم-negotium" بود که ترجمه­ ی تحت ­اللفظی آن می شود "کسب و کار غیرلذت ­بخش" . فرض همگی آن بود که کسی که دارایی کافی داشته باشد به کار احتیاج ندارد و تن ­آسایی، به معنای فراغت از هرگونه کار دردسرساز، تنها اصل زندگی کامیابانه بود؛ مثل شکار رفتن و برگذاری میهمانی های شبانه. البته که به نظر من هنوز هم در بخش هایی از جوامع مختلف و به خصوص در برخی از طبقات اجتماعی خاص، رگه هایی از هر دو نکته اشاره شده، باز هم وجود دارد.

اما در پایان قرون میانه "تغییر" بزرگی رخ داد، و عده­ای از افراد شروع کردند به کار، به قصد پول درآوردن و دستیابی به رضایت از زندگی.

تیسین (1576-1487)، هنرمند ونیزی یکی از نخستین افرادی بود که توانست به این هدف دست پیدا کنه. او از یک طرف از لذت های خلاقیت در کارش بهره می ­برد و از سوی دیگر بسیار مشتاق بود حق ­الزحمه ­ی خوبی دریافت کند و برای این کار یک سیستم تولید انبوه کوچک ایجاد کرد. او یکی از مبتکران این ایده ­ی انقلابی بود که کاری(شغل) که انجام می ­دهی می ­تواند، حتی باید، مورد علاقه ­ی تو باشد و در عین حال یک منبع درآمد آبرومندانه نیز باشد. امروزه حاکمیت این ایده بلامنازع است و بدون آنکه متوجه باشیم این مسئله بخش عمده ای از اهداف و آرزوهای ما برای زندگی را شکل می­ دهد.

نقاشی از چهره تیسین توسط خودش
نقاشی از چهره تیسین توسط خودش


تیسین و سایر هم ­فکرانش جنبه ­ی بغرنجی را به زندگی ما اضافه کردند. تا پیش از این، اگر کاری را برای کسب لذت انجام می ­دادیم توقع کسب درآمدی از آن نداشتیم و مثل یک تازه ­کار تنها از انجام کار لذت می بردیم- دقیقا مثل وضعیت الان من :) - و اگر هم کاری را به قصد کسب درآمد انجام می­ دادیم چندان برایمان مهم نبود که آیا از کارمان لذت می­بریم یا نه. خواست هر دوی این ­ها – پول و رضایت درونی- پیچیدگی های زیادی به زندگی ما اضافه کرده به طوری که امروزه تعریف ما از کار خوب شغلی است که هم ژرف ­ترین بخش های درونی ما را در بر بگیرد و هم بتواند درآمد لازم برای رفع نیازهای مان را در پی داشته باشد. البته این موضوع-خواست دوگانه- مختص به زمینه «شغل» نیست و بحث در مورد «روابط» نیز به همین ترتیب است؛ یعنی که در بخش عمده ­ای تاریخ بشر، این موضوعی خارق­ العاده محسوب می­ شد که هر انسانی قرار است عاشق شریک زندگی ­اش باشد به جای اینکه صرفا همسر یا شوهر خود را تحمل کند. ازدواج اساسا هدفی عمل گرایانه بود و عشق رمانتیک چیز دیگری بود که اغلب در نوجوانی یا در رابطه ای خارج از ازدواج تعریف می ­شد. اما در حدود 1750 بود که تغییری بزرگ اتفاق افتاد و مفهوم «ازدواج عاشقانه» شکل گرفت.

همان طورکه دیدیم، جهان مدرن بر اساس چشم ­انداز های خوش­ بینانه­ ای بنا شده که با نسخه های پیشین زندگی که بر پایه ­ی رنج بود بسیار متفاوت است. اما این ایده ها مشکلات و فجایعی نیز به بار آورده ­اند: بی ­طاقتی ، احساس تردید و دودلی شدید و اشکال جدیدی از نا امیدی. ما اساس زندگی خود را بر پایه آرزو های بلندپروازانه ای چیده ایم که مدام باعث می­ شود احساس کنیم کم آورده ایم.

یک نکته­­ ی جالب دیگری که در این ماجرا وجود دارد آن است که ما گرایش داریم که به خودمان بگوییم راه دست یابی به این خواست ها چندان دشوار نیست و تنها کافی است به «ندای غریزه ­­ی مان» گوش کنیم. یکی از نشانه های باور داشتن ما به این موضوع آن است که برای ایجاد یک رابطه یا یافتن شغل خود را چندان نیازمند تمرین و آموزش نمی­ دانیم در حالی که به شدت معتقد هستیم که برای یادگیری مهارت های ریاضی نیاز است که از کودکی ساعت ها آموزش ببینیم. تقریبا همه ­­­ی ما قبول داریم که این تصمیم ها اهمیتی بسیار و تبعات فراوانی در زندگی دارند اما تصور می­ کنیم که این چیزها را نه می­ توان آموخت و نه می­ توان آموزش داد بلکه معتقدیم که وقتی زمانش فرا برسد ، پاسخ درست به سادگی به ذهنمان خطور می­کند و این یکی از تناقض گویی های عجیب تاریخ فکر بشر است.هدف مجموعه ­ی مدرسه ­ی زندگی تصحیح این مفروضات آسیب زاست که به طور ناخودآگاه دچارشان هستیم.

امروزه موانعی که برای یافتن شغل مورد علاقه ی خود با آن روبرو هستیم دیگر فقدان آموزش یا عدم امکان اطلاع یافتن از فرصت های کاری مناسب نیست بلکه مانع اصلی این است که ما نمی­توانیم تحلیل دقیقی از قابلیت هایمان داشته باشیم و برای پرورش این قابلیت ها به درستی راهنمایی نمی­ شویم. همین ایده آل یابِ دشوار است که امروزه آزمون های هدایت شغلی امروزه ادعا دارند که حل و فصلش کرده اند، اما به نظر نویسنده -و هم چنین من- بسیار با آن فاصله دارند.

برای مثال شما فرض کنید که «موتزارت» در تست MBTI شرکت کرده است و به احتمال زیاد نتیجه ی آن به این صورت بوده است که : « شغل مناسب شما آن هایی هستند که مستلزم کار تخیل ورزانه با ایده ها و طراحی ها هستند ؛ مانند هنرها، بازیگری، نویسندگی خلاقانه و هم چنین طراحی تجسمی و ....».البته مشکلات این آزمون ها صرفا در مورد نوابغ پیش نمی ­آید. برای مثال یکی از مشکلات دیگر این نوع آزمون ها این است که تنها شغل هایی که در حال حاضر در بازار موجود هستند را در نظر می­ گیرند و چه بسا کسی توان عظیمی برای شغلی داشته باشد که هنوز ابداع نشده است. البته ما نباید بخاطر این سردرگمی ها خودمان را سرزنش کنیم. جامعه به ما وعده داده که مشاغلی رضایت بخش وجود دارد، اما بدبختانه به ما این آمادگی را نداده اند که چگونه استعدادها و سلایق خود را کشف کنیم. این کتاب سعی می کند که در تصحیح این معضل تاریخی سهمی داشته باشد.

این بود خلاصه ی فصل اول کتاب «شغل مورد علاقه» که توسط انتشارات کتاب سرای نیک منتشر میشه با ترجمه ی آقای محمد هادی حاجی بیگلو. امیدوارم که خوشتون اومده باشه و کتاب را خریداری کنید و اون رو مطالعه کنید. در پایان خوشحال میشم اگر نظر یا پیشنهادی دارید در بخش کامنت بنویسید.

خلاصه کتابشغلشغل مورد علاقهآلن دوباتنمدرسه ی زندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید