Mahdi
Mahdi
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

اگر خدا وجود ندارد، چرا باید انسان خوبی باشیم؟!


در چند دهه گذشته، وابستگی مذهبی در تمامی جوامع مدرن رو به زوال بوده است. بسیاری نگران این موضوع هستند که با کاهش نفوذ ادیان در جوامع، شاهد گسترش ارزش های پوچ اجتماعی و به اصطلاح نهیلیسم در جامعه خواهیم بود. این ترس بر این فرض استوار است که دین و خداباوری منشاء تمامی اعمال خیر و خصوصیات مثبت اخلاقی در جوامع است.

ممکن است بسیاری از آتئیست ها و خداناباوران با این پرسش روبرو شوند که اگر خدا وجود ندارد، چرا تمام انسان ها یک تعهد اخلاقی ثابت برای عشق ورزیدن دارند و نه انجام قتل؟
چگونه جنبش مولکول ها این قدرت و اختیار را دارند که به ما بگویند چگونه رفتار کنیم؟
وقتی که خطایی از شما سر میزند، از معیار چه کسی سرپیچی کرده اید؟

جواب سقراط به این سئوال به این صورت بوده است:
وقتی که به کفر گویی متهم شده بود و در دادگاه بر سر حکم اعدامش برای پاسخگویی حاضر شده می گوید که دارای یک خدای درونی است، سقراط این رو به این صورت بیان کرده است. نه دیو یا شیطان، می گوید خدای درون، یک نیروی درونی، یک نیروی انتقادگر درون، وجدان یا ضمیر هم میتوان نامید.

و سقراط بهقدری به اطمنیان رسیده که حتی وقتی که در حال ارائه بهترین سخنرانی زندگی خودش بود، می دانسته که اگر حرفی را بزند که صادقانه یا کامل نباشد یا پنهان کاری کند، این نیروی درونی به او خواهد گفت که “بله، حرکت زیرکانه ای بود ولی بهتر بود این کار را نمیکردی!” سقراط این را می دانست و هر انسانی با اخلاقیات متوسط و معمولی نیز دارای این آگاهی هست.

آدام اسمیت (Adam Smith) به همین آگاهی «شاهد درونی» می گوید. شاهدی که ما باید به صورت مداوم با او در ارتباط باشیم.

سی. اس. لوئیس (C. S. Lewis) بود که تصمیم گرفت نامش را وجدان بگذارد و این را به خدا نسبت بدهد. ولی نتوانست چیزی رو که آدام اسمیت در کتاب “تئوری تمایلات اخلاقی” گفته بود را اصلاح یا تکمیل کند.

یا همینطور دفاعیات سقراط برای نجات جانش، در دادگاهی که برای او تشکیل داده بودند.
این موضوع گاهاً در بحث ها تعریف شده که چرا مردم بدون وجود ناظر، رفتار خوب و شایسته ای دارن؟
وقتیکه می توانی کیف پولی که در صندوق عقب تاکسی پیدا کردید رو نگه دارید؟ ولی به خود می گویید که نه! من میگردم دنبال صاحب اصلی این کیف و به او بر میگردانم.
هستند  افرادی که این افکار به ذهنشان خطور نمی کند. کسانیکه صدای این آگاهی رو نمی شنوند و فقط به خودشان فکر می کنند. کسانیکه کاملاً در برابر این نیروی منتقد درون یا این ناظر اخلاق بی تفاوت هستند. و صد البته که هستند کسانی که فقط از بد رفتاری با مردم و اعمال خشونت و بی رحمی لذت میبرند. واقعیت این است که تمامی این رفتارها و بی اخلاقی ها هیچ ارتباطی به روح پلید یا شیطان صفتی این افراد ندارد.

نام دسته اول از این افراد را جامعه ستیز گذاشته ایم و نام دسته دوم رو سایکوپات که این اتفاق هم در حیات وحش و هم در جوامع انسانی رخ میدهد.
مشکل فقط کسانی هستند که فکر میکنند خدا از نفس خودش در آنها دمیده! تصوری که خداباوران بر خلاف آتئیست ها از خود و گونه انسان دارند این است که ما نسبت به سایر گونه ها متفاوت هستیم چون خدا ما را به گونه ای متفاوت آفریده و جایگاهی خاص به ما بخشیده و از روح خود در کالبد بی جان ما دمیده و به ما شعور و درک و فهم بخشیده است!
تنها توضیح و تفسیری هست که به هیچ عنوان به هیچ دردی نمیخورد، این استدلال ما را به هیج چایی نمی رساند و هیچ چیزی را توضیح نمیدهد در واقع کاملاً بی خاصیت است.

پس چرا باید خوب باشیم؟

چون ما غیر از همدیگر کسی را نداریم، میلیون ها سال تکامل، حس نوع دوستی و همیاری و مراقبت از خانواده و فرزندان را در ما انباشته کرده و این ما هستیم که در این سیاره کوچک شناور در اقیانوس عظیم کیهانی باید مراقب همنوعان خود باشیم و به یکدیگر تکیه کنیم. این زنجیره پیوندهای انسانی باعث می شود تا ما برای دیگران مهم باشیم، همینطور که زندگی دیگران برای ما مهم و تاثیر گذار است.

همانطور که دیگران بر زندگی ما تاثیر گذار هستند، ما نیز در زندگی خود وظایفی داریم که باید به بهترین شکل انجام دهیم. حتی اگر خدایی ناظر بر رفتار و کردار ما نباشد و هیچ پاداشی برای ما کنار نگذارد، ما وظیفه داریم که از پدر و مادر خود مراقبت و نگه داری کنیم چون انتظار داریم که کودکان ما نیز در دوران پیری از ما مراقبت و نگهداری کنند. وظیفه داریم تا به دوستان خود در شرایط دشوار کمک کنیم چون این نیاز در گونه ما شکل گرفته که با زندگی اجتماعی ضعف ها و مشکلات خود را می توانیم بر طرف کنیم.

بنابراین وجود و یا عدم وجود خدا، از هیچ یک از ما قاتل جانی و تجاوزگر و بی اخلاق نخواهد ساخت!

خوبیطمعریاخداباوری
꧁ ✯ ꧂
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید