انسان ها در دوران های مختلف همیشه به دنبال چیز های مجانی بودند اما همیشه این دنبال کردن نتیجه خوبی برایشان نداشت،گاهی نتیجه این دنبال کردن مجانی شدن جانشان،انسانیتشان و هویتشان بود،اما از انجایی که ما چندان دوست نداریم از تاریخ درس بگیریم و تاریخ برایمان تنها افتخار به کشتار و کشورگشایی بوده این دنبال چیز های مجانی بودن هنوز در ما وجود دارد.
امروز ما با غرق شدن گذشتگانمان در سیاست در یکی از این نتایج هستیم و در یک چهارچوب گیر انسان های تمامیت خواه افتادهایم،افرادی که میخواهند همه چیز را کنترل کنند و حقی به دیگران نمیدهند.اگر قدرت داشته باشند سرکوب سیستماتیک میکنند و اگر نداشته باشند سرکوب مدنی.
اما سوال اینجاست،ایا این موضوع پایدار میماند؟
درواقع تمام این حرف ها برای این بود که صحبت از یک شکست کنیم،شکستی که اقتداری پوشالی را اتش میزند و نشان میدهند انسان ها همانقدر که به چیز های مجانی علاقه دارند به دنبال ازادی نیز هستند،در این پست صحبت من روی اینترنت است.
درواقع خیلی از ماه ها از زمانی که به یاد می اوریم در یک اینترنت پر از سانسور،فیلترینگ و نظارت بودیم.
درواقع بهتر است این بار فرایند را کنار بگذاریم و تنها به نتیجه نگاه کنیم،ایا این چیز ها نتیجه ای که افراد تمامیتخواه میخواستند را ایجاد کرد؟درواقع باید بگوییم که خیر،ما امروزه همچنان در یوتیوب،توییتر و... هستیم،همچنان به سایت های مختلف دسترسی داریم و همچنان میتوانیم جهان را ببینیم تنها مسئله این است که تمام اینها به جای اینکه حق ما باشند و در ازادی به انها دسترسی داشته باشیم با فلاکت،دروغ و بدبختی بهشون دسترسی پیدا میکنیم اما بالاخره دسترسی پیدا میکنیم.
برای افراد تمامیتخواه این موضوع یک شکست سخت است،وقتی شما به حقوق پایهای خود دست پیدا میکنید به معنای شکست دادن یک دیکتاتور است.
اگرچه اگر گذشتگان کمی فکر میکردند دیگر چنین بدبختی نداشتیم اما پیروز امروزه این مبارزه اخلاق،انسانیت و ازادی است و دیکتاتور ها در نهایت مجبور میشوند عقب نشینی کنند.وقتی طرفداران این تمامیتخواهان نیز مجبورند امروزه برای ارتباط با مردم خودشان پا روی خواسته اربابانشان بگذارند به این معناست که مردم کمی بیشتر از قبل ازادی را درک کردهاند.
حقوقتان را یادبگیرید و سپس فریاد بزنید.