در دنیای ما از اول تاریخ تا الان همیشه جنگ بین ایدئولوژی ها بوده،اما این ایدئولوژی چیست؟
خوشبختانه قبلا پاسخ این سوال داده شده،مارکس میگوید:"ایدئولوژی یعنی اگاهی وارونه".اما این یعنی چی؟یک ایدئولوژی میخواهد واقعیت را دگرگون و به سمتی که میخواهد دگرگون کند،به معنای ساده تر یعنی ایدئولوژی با واقعیت مبارزه میکند و برای همین مارکس ان را اگاهی وارونه خوانده.
اما سوال اصلی اینجاست که چطور میشود یک ایدئولوژی به نتیجهای که میخواهد نمیرسد؟
در اینجا قصد دارم بر ایدئولوژی نابودی اسرائیل مانور بدهم و مثالم برای مطالب این ایدئولوژی است پس اول نیت و ابزار های حکومت را برای تحقق این ایدئولوژی برسی میکنیم و سپس نتیجه این ایدئولوژی را نیز برسی میکنیم و در اخر به سراغ چرایی ان میرویم.
1.نیت ایدئولوژیک:
تقابل با صهیونیسم بهعنوان نماد امپریالیسم-دفاع از آرمان فلسطین.
2.ابزار ها:
حمایت از گروههای نیابتی-استفاده از گفتمان محور مقاومت
3.نتیجه:
افزایش هزینههای امنیتی برای ایران-گسترش مشروعیت اقدامات دفاعی و تهاجمی اسرائیل-عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی به خاطر تهدید مشترک از سوی ایران-کاهش جایگاه ایران در معادلات ژئوپولیتیکی و اقتصادی به دلیل موضعگیریهای رادیکال
درواقع این ایدئولوژی کاملا نتیجه برعکس داشته است و به جای دگرگونی واقعیت،صاحبان این ایدئولوژی را دگرگون کرده اما چرا؟
الف)در فلسفه موضوعی وجود دارد به نام دیالکتیک نیت و نتیجه که هگل در بحث پدیدار شناسی روح برای این موضوع صحبتی میکند:"آنچه از ذهن عبور میکند، لزوماً در تاریخ تحقق نمییابد به همان شکل؛ بلکه تاریخ از نیتها عبور میکند و آنها را دگرگون میسازد"
هگل میگوید واقعیت از نیت های ما قوی تر است،یعنی اینکه مهم نیست شما نیتت نابودی اسرائیل است،واقعیت افزایش مشروعیت بین المللی و تسلیحاتی برای او ایجاد کرده.
ب)در روانشناسی اجتماعی برای سیاست ایدئولوژی ها مفهومی وجود دارد به نام "اثر بومرنگ" که میگه:"زمانیکه یک پیام بسیار تند و با اصرار بیش از حد منتقل شود، نه تنها پذیرش پیدا نمیکند بلکه مقاومت مخاطب را بیشتر میکند"
یعنی اینکه ضدیت مطلق با هرچیزی باعث تثبیت تدریجی ان میشود چون از اون سطح خواست عمومی عبور میکند و دیگر ان مقبولیت را ندارد.
بسیاری از سیاستمداران اثر بومرنگ را مهمترین عامل در نتیجه معکوس و نابودی یک ایدئولوژی میدانند.
پ)اخرین نظریه،نظریه پساایدئولوژیکه که میگه:"ایدئولوژیها همواره قربانیِ تحقق خود میشوند. چون تحقق، آنها را درون واقعیت پیچیده و آلوده میاندازد، جاییکه دیگر آن خلوص اولیه ممکن نیست"
واقعیت بسیار پیچیده تر از ایدئولوژی است و برای همین ان ایدئولوژی در این پیچیدگی سرگردان میشود و در نهایت خودش را نقض میکند.
در صحبت اخر باید بگویم با واقعیت پیش بروید،واقعیت صبور نیست و شمارا نابود میکند.