این روزها کسب و کارهای زیادی ترجیح می دهند با بازاریابی شبکه های اجتماعی، فروش خود را ارتقا دهند و به سایر اهداف بازاریابی برسند و کسب و کارهایی هم هستند که به بازاریابی شبکه ای روی آوردهاند. بازار این دو شیوه بازاریابی داغ است و برای همین میخواهیم نگاهی به آنها داشته باشیم. در این مقاله به بررسی هر دو این روشها خواهیم پرداخت تا ببینیم کدام یک موثرتر هستند و هر کدام ما را به چه هدفی میرسانند. در نهایت این صاحب یک کسب و کار است که باید تصمیم بگیرد کدام روش بازاریابی برایش بهتر است.
برای دیدن وبینارهای آموزش بازاریابی در ایسمینار، کلیک کنید.
شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، فیسبوک، یوتیوب، لینکدین و ... در حال گسترش هستند و روز به روز به کاربران آنها افزوده میشود. هر روز که میگذرد، مردم زمان بیشتری را در این شبکهها میگذارنند و تحقیقات نشان میدهد بسیاری از افراد خریدهای خود را در نتیجه دیدن تبلیغات در این شبکهها انجام میدهند. در اینجاست که مفهوم بازاریابی شبکههای اجتماعی (Social Media Marketing) شکل میگیرد و کسب و کارها سعی می کنند تا با به کارگیری ابزارهای متنوع، مردم را در این شبکهها، بیش از پیش تحت تاثیر قرار دهند. برگزاری کمپینهای تبلیغاتی یکی از کارهایی است که برای تحقق بازاریابی شبکههای اجتماعی انجام میشود.
در این شیوه بازاریابی، مدیران کسب و کارها به حضور یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ، مدیر شبکه اجتماعی و متخصص محتوا نیاز دارند و برای پیشبرد اهداف باید یک تیم تشکیل دهند.
مزایای بازاریابی شبکههای اجتماعی برای کسب و کارها این است که:
· قابلیت اندازهگیری نتایج با استفاده از ابزارهای مختلف وجود دارد.
· هدف فقط فروش نیست و می توان با این روش اهداف دیگری مانند برندینگ، ایجاد ارزش افزوده و ... را نیز دنبال کرد.
· مخاطبان زیادی را تحت تاثیر قرار میدهد که تعداد آنها به میلیونها نفر میرسد.
· آمارهای فروش از این طریق معمولا بالاست.
· سرعت افزایش مخاطبان بسیار زیاد است.
· و ...
از معایب این روش هم میتوان به این موارد اشاره کرد:
· نیاز به نیروی متخصص برای برنامهریزی و مدیریت دارد.
· باید برای آن زمان صرف شود.
· نیاز به صرف هزینه دارد.
بازاریابی شبکه ای که با عنوان نتورک مارکتینگ (Network Marketing) شناخته میشود، روشی برای فروش بدون واسطه و بدون تبلیغات است که در آن هر فرد به عنوان بازاریاب یک کسب و کار در نظر گرفته میشود و به ازای هر فروش، سودی به وی تعلق میگیرد. دراین روش بازاریابی درآمد فقط از طریق فروش نیست بلکه افراد میتوانند با جذب زیر مجموعه درصدی از سود فروش او را نیز به دست آورند و به این ترتیب شبکه گستردهای از فروشندگان و بازاریابان به وجود میآید. در این شبکه گسترده هر کس به عنوان یک عامل فروش فعالیت میکند و هویت برند را به شیوه خودش عرضه میدارد.
از جمله مزایای این روش این است که:
· هر یک از بازاریابان به عنوان یک فروشنده مستقل در نظر گرفته میشوند و گویی برای خودشان کار میکنند.
· حضور بازاریابان و زیرمجموعههایشان موجب کاهش هزینههای بازاریابی و سرمایهگذاری در بخشهای دیگر مانند تولید میشود.
· نیازی به تیم فروش نیست و این مورد موجب کم شدن هزینهها میشود.
· برخی از افراد تاثیر بیشتری از تبلیغات دهان به دهان میگیرند و خرید را راحتتر انجام میدهند.
· عدم نیاز به تیم فروش که منجر به کاهش هزینهها میشود.
· و ...
وبینارهای آموزشی بازاریابی شبکههای اجتماعی
معایبی که بازاریابی شبکهای دارد عبارتند از:
· مدیریت دقیقی بر فروش و بازاریابی وجود ندارد و هر یک از بازاریابان با شناخت خودشان از محصول آن را تعریف و تفسیر میکنند.
· آگاهی از برند در این روش اتفاق نمیافتد و یا کمتر رخ میدهد.
· دامنه اثرگذاری بازاریابان محدود است و هر باز تنها چند نفر را تحت تاثیر قرار میدهند.
· و ...
برای آنکه بتوانید انتخاب درستی بین این دو روش داشته باشید توجه شما را به نکات زیر جلب میکنیم:
· بازاریابی شبکهای میتنی بر تبلیغات دهان به دهان و کلامی است و هر باز تعداد افراد کمی مخاطب یک بازاریاب هستند اما در بازاریابی شبکههای اجتماعی این فرصت وجود دارد که کسب و کار خود را در معرض دید میلیونها نفر قرار دهید.
· در بازاریابی شبکههای اجتماعی نیاز به نیروهایی در زمینه دیجیتال مارکتینک و مدیریت شبکههای اجتماعی و همچنین تولید محتوا است که باید برای آنها دستمزدی در نظر گرفته شود اما در بازاریابی شبکهای درآمد هر یک از بازاریابان، محدود به میزان سود فروششان است.
· بازاریابی شبکه های اجتماعی یکی از بهترین و قویترین راها برای معرفی برند و افزایش آگاهی از برند است چرا که شما در این شبکهها با یک شعار واحد پیش میروید اما در بازاریابی شبکه ای محصولات و خدمات توسط هر یک از بازاریابان و به شیوه خودشان تبلیغ و تفسیر میشوند و برندینگ به صورت هدفمند اتفاق نمیافتد. این موضوع دیده میشود که محصولات فروش شبکهای آن چنان که باید شناخته شده نیستند.
· بازاریابان در بازاریابی شبکهای به عنوان یک واحد فروش مستقل و صاحب کسب و کار در نظر گرفته میشوند اما در بازاریابی شبکههای اجتماعی واحد بازاریابی تحت نظر مدیریت فعالیت میکند و باید در راستای پیشبرد اهداف کسب و کار، برنامهریزی و اقدام کند.
· در بازاریابی شبکههای اجتماعی، این امکان وجود دارد که اهداف دیگری مانند افزایش ترافیک سایت، ایجاد ارتباط با مشتری، ایجاد ارزش افزوده برای افراد و ... نیز دنبال شود اما در بازاریابی شبکهای همه کارها صرفا در راستای فروش بیشتر و افزایش سود صورت میگیرد.
اگر بخواهیم به طور خلاصه پاسخ این سوال را بدهیم باید بگوییم. بازاریابی شبکهای برای کسب و کارهایی مناسب است که:
· آگاهی از برند و برندینگ برایشان اهمیت چندانی ندارد.
· صرف هزینه برای تیم بازاریابی و فروش برایشان ممکن نیست.
· تبلیغات دهان به دهان برای فروش کالا و خدماتشان کافیست.
· تنها هدفشان، افزایش فروش است.
بازاریابی شبکههای اجتماعی هم به کسب و کارهایی پیشنهاد میشود که:
· برندینگ و شناخته شدن برایشان بسیار مهم است.
· به شعار تبلیغاتی و تصویری که در ذهن مخاطب حک میکنند، اهمیت میدهند.
· به جز فروش به افزایش ترافیک سایت، ایجاد ارزش افزوده، تعامل با مشتریان و ... هم فکر میکنند.
· به دنبال معرفی محصولات و خدماتشان به یک جامعه بزرگ هستند.
· فقط به فروشندگی فکر نمیکنند و دوست دارند به یک منبع موثق اطلاعات برای مشتریانشان تبدیل شوند.
به طور کلی باید توجه داشته باشید در دنیای امروز با گسترش شبکههای اجتماعی بهتری است جای خود را در این فضا باز کنید و افراد زیادی را تحت تاثیر قرار دهید اما برای آنکه بین این دو روش بازاریابی انتخاب کنید باید جوانب مختلف کسب و کارتان را در نظر بگیرید. باید ببینید دوست دارید از فضاهای دیجیتال بهره ببرید و به روز باشید و یا با تبلیغات دهان به دهان، کارتان راه میافتد؟ این انتخاب کاملا بستگی به سیاستهای کسب و کار شما و هدفی که برای آن در نظر گرفتهاید دارد.
شما کدام را ترجیح میدهید؟ بازاریابی شبکهای یا بازاریابی شبکههای اجتماعی؟