ویرگول
ورودثبت نام
Esmayil Shafiei
Esmayil Shafiei
خواندن ۳ دقیقه·۷ ماه پیش

معماری ایرانی، معماری معاصر و نبایدها

جمعه ۳۱‌ام فروردین ۱۴۰۳ به میزبانی انجمن صنفی مهندسین معمار یزد، یک دورهمی دوستانه با حضور استاد حمید ضیائیان در کتابخانه مرکزی یزد برگزار شد. استاد ضیائیان را از قبل می‌شناختم و همین موضوع باعث شد بدون لحظه‌ای تردید در این برنامه شرکت کنم.
جلسه با دقایقی از صحبت‌های ایشان درباره معماری و اهمیت توجه به "نبایدها" آغاز شد. در ادامه خلاصه‌ای از مطالب این جلسه آمده است:

"معماری" چیزی ورای استفاده از یک سری فرم‌هاست. "معماری ایرانی" صرفا اجرای فرم‌های قوس و گنبد نیست. چنین وضعیتی بیشتر زندگی کردن یک حس نوستالوژیک است تا ایجاد و خلق فضا متناسب با کارکرد آن.
در معماری همان طور که توجه به بایدها ضروری است، توجه به "نبایدها" بسیار ضروری است.

به قول مولوی
رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها،
وآنگه شراب عشق را پیمانه شو؛ پیمانه شو

"هفت آب شو از کینه‌ها..."
در معماری معاصر ما، معمار در اثر معماری قصد خودنمایی دارد.این آفت است. ادعای به‌جا نیازی به تلاشی برای اثبات خود ندارد.خودش زبان دارد.
حافظ
این همه شهد و شِکر کز سخنم می‌ریزد
اجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادند

حالا سوال اینجاست که "معماری معاصر" چیست؟معماری با فرم های معماران پیشرو؟ معماری های‌تک‌(hightech)؟ این معانی در کجای معاصریت مستتر است؟

جواب این سوال را می‌توان این‌گونه داد: معماری معاصر، معماری است که "نیاز انسان معاصر" را برآورده کند. امروزه مهم‌ترین نیاز انسان معاصر "آرامش" است. یکی دیگر سلامت محیط زیست است. به عنوان مثال معماری سبز و ارگانیک در پاسخ به این نیاز شکل گرفته.

متاسفانه برای "معاصر" شدن و "ایرانی" شدن، نگاهمان به سطح است‌. لایه‌ای که این دو در ظاهر کاملا در تعارض هستند. این در حالیست که در لایه‌های عمیق این دو کاملا از یک معنا پشتیبانی می‌کنند. نبود شناخت عمیق از هر کدام دلیل اصلی به وجود آمدن این تعارض است.
سیستم (بازار)کار، نظام آموزشی و موارد دیگر از دلایلی این وضعیت است. با این حال وضع قانون های دستوری، تلاش‌های فرمال برای تلفیق این دو مقوله هیچ‌کدام راه به جایی نمی‌برند.
توجه به "اصالت فرد" در اینجا راهگشاست. این که اگر هر معمار و هر شخص خودش را متخلق به یک سری اخلاق‌های بداند، اینجاست که مسیر اصلاح می‌شود.
انجام ندادن یک سیری کارها، نپذیرفتن یکسری از پروژه‌ها و... و به طور کلی انجام ندادن یکسری نباید‌ها خیلی آموزنده و اثرگذارتر از انجام یکسری بایدهاست.

در چنین فضایی خلاقیت چگونه تعریف می‌شود؟ خلاقیت را شاید بهتر است اینگونه تعریف کرد: ارائه پاسخ بهتر به یک مسئله قدیمی. در این صورت اگر برای یک مسئله که نیکان ما پاسخ‌های آسانی داده باشند، طرح راه‌حل‌هایی که مسیر حل مسئله را برای ما دشوارتر کند دیگر خلاقیت نیست.
از طرفی خلاقیت موکول به زبان است‌. درست مانند شعر گفتن که شرطش تسلط به زبان است.
زبان معماری را طول می‌کشد تا یاد بگیریم، بتوانیم صحبت کنیم، تازه آنجاست که شاید بشود "شعر تر" و بدیع سرود.

حافظ
کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

معمار الزاما سواد نمی‌خواد، صفا می‌خواد.
در این صورت است که فهم درستی از زیبایی شکل می‌گیرد.

عکس از ساعات پایانی جلسه
عکس از ساعات پایانی جلسه

#معماری_ایرانی #معماری_معاصر #حمید_ضیائیان


معماریمعماری ایرانییزد
دانشجو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید