هر وقت آرایشگاه می رفتم برای اینکه نوبتم بشه، مجبور بودم روزنامه یا مجله ها رو بخونم، یقینا هدفی نداشتم و منتظر بودم نوبتم بشه ولی دیدن عنوان مطلب یا محتوا جذاب منو مجاب میکرد مطلبو ادامه بدم و بخونم.
عنوان مطلب که هست به مطلب شما جون میده و کاربر شما رو مجاب میکنه مطلب شما رو با عشق و علاقه تا آخرش بخونه!
انتخاب بهترین عنوان، فقط برای مطالب نیست که جواب میده، بلکه حتی در ایمیل های ارسالی به کاربرانتون اگه میخواید افراد بیشتری ایمیلتون رو باز کنن باید این نکات رو در نظر بگیرین.
در یک ایمیل مارکتینگ که برای یکی از دوستانم انجام دادیم فقط اضافه کردن یک کلمه بهترین در عنوان ایمیل، ۴۶ درصد افزایش در Open Rate ایمیل ها داشتیم،بنابراین:
انتخاب عنوان مناسب خیلی مهمتر از اونچیزایی هست که تاحالا بش فکر نکردین!
“آیا راز پختن یک کیک با پرتقال و گردو را می دانید؟”
وقتی مخاطب شما با این سوال مواجه می شه، به دنبال پیدا کردن راز، ادامه مطلب را می خونه. البته باتوجه به تیتر، نوع خاصی از مخاطبان یعنی کسانی که علاقه مند به آشپزی باشن، بیشتر مورد توجه قرار می گیرن و این عنوان هم برای یک مطلب در سایت آشپزی یا برای یک سایت که دستور پخت کیک رو ارائه می ده؛ مناسب هست.
در ادامه ۷ تکنیک کاربردی برای انتخاب بهترین عنوان مطلب رو بهتون میگم، این تکنیک ها رو یاد بگیرین، محاله کسی عنوان مقاله شما رو ببینه و ادامه مطلب شما رو نخونه!
۱- در عنوان مطلب توجه مخاطب رو جلب کنین
مثلا در یک سریال که از امشب پخش میشه، امین حیایی با نیکی کریمی توی فیلم ازدواج کرده؛ بعد تیتر مطلب می زنن: “ازدواج امین حیایی با نیکی کریمی در عین ناباوری”
البته اینا بیشتر برای سایتهایی که تو زمینه اخبار کار میکنن به درد میخوره.البته همونقدر ریسک هم داره که مخاطب عصبانی نشه!
یا مثال زیر:
“یک راه حل ارزان برای پیشگیری از یک جراحی پلاستیک گران”
این عنوان در سایت هایی که مخاطب خانم داخلشون هست شاید یک عنوان جذاب باشه!
۲- منفعتی که میخواید توی محتواتون به مخاطب بدین رو توی عنوان مطلب بیارین.
هر وقت برای نوشتن تبلیغات؛ دست به قلم بشین ، منافع مصرف کننده را در نظر بگیرید و در عنوان به منفعتی که به مخاطب میدین اشاره کنین.
مثال: رازهای کسب درآمد از اینترنت
برای کسب درآمد مخاطب میخوایم به کاربر اطلاعات بدیم و کاربر اینو دوست داره.
مثال: چطور در ۲۰ روز مثل بلبل انگلیسی صحبت کنیم؟
خب این مثال هم ارزش یادگیری انگلیسی رو در زمان کم میده!
۳- در عنوان مطلب به جامعه هدفتون اشاره کنین
مخاطبتون رو شناسایی کنین و به درستی اونها رو هدف بگیرید. اگه تبلیغ بیمه عمر برای افراد بالای ۴۵ سال می نویسین، لزومی نداره افراد با سن پایین را به این مطلب بیارین.مثال : چگونه باید بعد از ۴۵ سالگی عمرتان را بیمه کنید؟
۴- سعی کنین پیام کاملی از مطلب خودتون، در عنوان باشه!
مثال خوب بخوام براش بزنم همین عنوانی هست که من برای مطلب جامع آموزش کپی رایتینگ انتخاب کردم و همه اتفاقات و اطلاعاتی که قرار بود تو این مطلب بهتون بدم رو در عنوان مطلبم آوردم:
آموزش کپی رایتینگ و ۴۹ تکنیک کاربردی تبلیغ نویسی و فرمول های تولید محتوا
۵- از عدد در عنوان مطلب حتما استفاده کنید
وجود عدد در عنوان مطلب هم از اعجازهایی هست که باعث بیشتر شدن بازدید مطلب میشه.تحقیقات نشون داده مغز آدم ها نسبت به اعداد واکنش خیلی خوبی نشون میدن.
هیچوقت اعداد رو حروفی ننویسید، مثلا ننویسید : ده روش برای رفع خستگی، بنویسید: ۱۰ روش برای رفع خستگی
در یک تحقیقات هم دیدم که اعداد بیشتر از ۱۰۰ وقتی در عنوان یک مطلب بودند، بیشتر اشتراک گذاری شدند.
در یکی از مقالاتی که در وبمسترفا نوشتیم با کلمه بهترین هاست در گوگل اول هستیم ولی شاید براتون جالب باشه بدونین با اینکه مقاله ای که در عنوانش عدد داره؛ در نتایج جستجو رتبه دوم داره، ولی ورودی بیشتری داره و این نشون میده مخاطبین به عدد حساسند! حســـاس!
۶- به فکر گوگل جان هم برای عنوان مطلبتون باشید
این خیلی مهم بود ولی آخر نوشتم؛ دلیلش اینه خیلی وقتا ما بجای اینکه برای آدمها مطلب بنویسیم برای گوگل مینویسیم و این خیلی کار جالبی نیست.
ولی این هم خیلی مهمه اگه دوس داریم با کلمه کلیدی خاصی تو گوگل بالا بیایم؛ حتما اون کلمه کلیدی هم توی عنوان باشه!
باز نگم براتون که وقتی تصمیم گرفتم این مطلب رو بنویسم؛ خیلی دوست داشتم تجربیاتمو در این زمینه، آدمایی که دوس دارن بخونن و تو گوگل هم با عناوینی مثل آموزش کپی رایتینگ بالا باشم؛ بنابراین این عنوان رو انتخاب کردم:
آموزش کپی رایتینگ و ۳۷ تکنیک کاربردی تبلیغ نویسی و فرمول های تولید محتوا
انتخاب عنوان و نکاتش خیلی زیاده ولی من سعی کردم مهمترین هاشو بگم و با همین نکات هم الان باید تونسته باشین عنوانهای آتشین و دودزا برای ذهن مخاطبانتون نوشته باشین.
در سال ۱۹۲۶، یک کپی رایتر ۲۶ ساله و کمتجربه، یک تبلیغ برای مدرسه موسیقی تو آمریکا نوشت و همین تبلیغ باعث شد، اسمش به عنوان یک تبلیغ نویس حرفه ای ثبت بشه.
او به سادگی میتونست بنویسه:
در ۳۰ روز بدون نیاز به معلم در خانه خود استاد پیانو شوید.
اما او این کارو نکرد.
او بیشتر روی این موضوع تحقیق کرد و فهمید رسیدن به درجه استادی در یک ساز خیلی خیلی سخته و اکثر مردم برای این به سراغ موسیقی میرن که بتونن توجه اطرافیان را به خود جلب کنن و باعث حسادت دوستانشون بشن.
کپی رایتر متوجه شد که هدف اصلی این تبلیغ، نباید توانایی نواختن ساز باشه، بلکه باید محبوبیت و حس شادی ناشی از نواختن در جمع باشه. او با در نظر گرفتن این موارد، میتونست این عنوان رو بنویسه:
چگونه محبوبترین فرد هر مهمانی شوید!
اما او این کارو هم نکرد!
او میدونست که توصیف محبوبیت موسیقی دانها هم کافی نیست. او نیاز به تصویری داشت که در آن نوازنده فردی باشه که هیچ کس نمی تونست به پاش برسه و دوستاش با دیدن عملکرد او انگشت به دهان میموندن!
بنابراین او این عنوانو برای تبلیغ خودش به کار برد:
وقتی پشت پیانو نشستم به من خندیدند، اما همین که شروع کردم!
او با نوشتن این عنوان، فضايی برای نقل داستانش ایجاد کرد تا خواننده رو تشویق به خواندن کل تبلیغ و پیگیریش کنه.
اون با این جمله قشنگ ترین حس رو به مخاطبینش داد که تو می تونی با یادگیری حرفهای پیانو یا حتی یک قطعه موسیقی دیگران را تحت تأثیر قرار بدی.
در واقع او با همین جمله ساده تقریبا همه کاری که قرار بود برای تبلیغ این مدرسه موسیقی انجام بده رو کامل کنه.
اون کپیرایتر جوان کسی نبود جز جان کیپلز، که بعدها وارد تالار افتخارات کپی رایتینگ و تبلیغات شد.
این تبلیغ کارساز و جذاب بود چون میتونست توجه افراد را جلب کنه و اونها را به سمت دنیایی هدایت کنه که خیلیها دلشون می خواست قسمتی از اون باشن.
چکار کردین؟بهترین عنوان رو برای مطلبتون انتخاب کردین؟ همین الان یک عنوان عالی انتخاب کنین و شروع کنین به نوشتن!
امیدوارم این مطلب به دردتون خورده باشه و بتونین برای مقاله هایی که می نویسین عنوان های جذاب انتخاب کنید؛ لطفا شما هم در قسمت نظرات؛ درباره این مطلب نظر بدین.
اگه دوست داشتین مقالهی زیر رو هم بخونین:
کپی رایتینگ چیست؟ | تکنیک های کپی رایتینگ