در این قسمت میخوام در مورد دو تیتر اساسی بنظر خودم که در موردشون خوندنم و موارد دیگه بصورت خلاصه وار برداشت های خودم را بنویسم. (البته یک جاهایی دیدم جزییات بیشتر بگم بهتر است)
1- برند سازی شخصی Personal Branding
2- محتوای همیشه سبز
تمامی این مطالب برداشت های شخصی و خلاصه برداری من از دروس متمم می باشد.
تو قسمت سوم بود در داشتم در مورد محتوا میخوندم و می نوشتم، گفتم که اگر تصمیمت برای محتوا نویسی برندسازی شخصی است اول برو در مورد برندسازی شخصی بخون، بعد تصمیم بگیر که بری دنبال محتوا نویسی یا نه!
من هم به این توصیه متمم گوش دادم و رفتم چند تا درس درمورد خوندم و به نکات و اطلاعات خوبی رسیدم و دیدم که بله میتونم محتوا نویسی رو یاد بگیرم و در برندسازی شخصی ازش بهره ببرم.
- برند سازی شخصی برای بهتر دیده شدن، درآمد بیشتر، برقراری ارتباط بهتر و کمتر شدن هزینه جذب مشتریان اهمیت بسزایی دارد.
- این نکته هم خیلی برام جالب بود: هر یک باید خود را مثل یک شرکت ببینیم و مدیریت کنیم.
- برندسازی شخصی یک فرآیند استراتژیک و آگاهانه است که هدف آن نظارت و کنترلِ تصویری است که دیگران از ما می بینند. پس اصلا فکر نکنید که در مدت زمان کوتاهی برندسازی رو مثل یک پروژه برای خودمون تعریف می کنیم و برند شما شکل میگیره و تموم میشه. نقطه آغاز داره اما پایان ندارد.
زگهواره تا گور دانش بجوی. دقیقا یاد این جمله افتادم. حالا این تصویری که صحبتش هست چی میتونه باشه؟ ویژگی ها و مزیت های که مخاطبان ما می بینند.
- برند سازی شخصی صحیح باید بتواند هزینه تعامل ما با دنیا را برای طی کردن مسیر شغلی مان کاهش دهد. یعنی شناخته بشیم درمسیر شغلیمون، راحتتر ارتباط گیری کرده باشیم که بهتر بتونیم مسیرمون ادامه بدیم.
- برندسازی یعنی تمایز و مزیت رقابتی >>>> یعنی شما در کنار سایر رقیبهای خودتون بهتر دیده می شوید. تصویری خیلی بهتری نسب به رقبا در ذهن مخاطب خودتون از قبل ساختید و این یعنی راحتتر انتخاب می شوید.
این مزیت ها و ویژگی های برندسازی شخصی است که تا اینجا گفتم، اگر میخواید و علاقه مند شدید به این موضوع، برندسازی شخصیِ اصولی مراحلی داره که اگر به خوبی پیاده سازی بشه برند شما استوار و استوار ادامه می دهد و به نتایج خوبی میرسید:
خودشناسی در برند سازی شخصی
برندسازی شخصی از خودشناسی میگذرد. هر جا میخوای هر کاری شروع کنی میگن خودشناسی. اینجا هم همینطور هست.
اولین و اساسی ترین مرحله خودشناسی هست.
هویت برند ما میشه همون خودشناسی، که ما کی هستیم و چی هستیم خداخودش میدونه؟
اصالت برند خودمون رو از همون اول مشخص می کنیم و برندی که اصالت بیشتری داشته باشه بیشتر هم بهش اعتماد میشه و مخاطبین وفادارتری هم داره.
1- نقاط قوت و ضعف من چیست؟ اول از خودتون بپرسید، بعد از دوستان خیلی نزدیکتون، خانواده تون، دوستان دورتر و همکاراتون. (مطالعه بیشتر درساخت برند شخصی | پرسونال برندینگ از خودشناسی آغاز میشود)
2- ارزش پیشنهادی برند من چیست؟ من میخوام چه چیزی رو به بازار اضافه کنم؟
3- من در چه دسته ای هستم؟ کتگوری من چی هست؟ برندهای قوی تر از من کدامند؟ (همونا که دوست داریم اونا بشیم)
4- ارزش های من چیست؟ و باز هم بحث جذاب ارزش ها. پیشنهاد میکنم به سر به درس سلسله مراتب ارزش ها بزنید. خودتون در این زمینه خودتون رو بهتر میشناسید و خیلی مواقع بهتون کمک می کنه.
5- من شوق چه چیزی دارم؟ چه کاری وقتی انجام میدهم هیچ وقت خسته نمی شم؟ در این مورد میتونید کتاب پرواز تا اوج هم بخونید. سعیده در مورد این کتاب یک پست نوشته که پیشنهاد می کنم بخونید.
6- صفت بارز من چیست؟ در این مورد هم میتونید از دوستای خودتون کمک بگیرید.
من هم این سوالات رو خوندم اولش هنگ کردم یکم اما بعدش متمم راهنماییم کرد که قرار نیست جواب این سوالات همین الان بدونی و شاید هفته ها زمان ببره. اما اگر به جواب برسی سالها با خودمون روراست هستیم و مسیرمون استوارتر.
در ادامه از سلسله درس های کارآموزی در مورد محتوای سبز خوندم.
محتوایی سبز است که زودگذر نیست و تاریخ انقضا ندارد.
اگر خوندیش و دو هفته و دو سال دیگه ام برگشتی بخونیش تاریخ انقضاش نگذشته باشه.
مثلا محتواهایی مثل قیمت دلار و سهام امروز، اتفاقاتی مثل زمین لرزه و سیل زودگذر هستند.
اما وقایعی مثل تاریخی نویسی یا شرح یک واقعه مستقل از زمان همیشه ماندگار هستند.
باید سعی کنیم محتواهامون سبز باشند که مخاطب بهتری جذب میکند.
در نقطه ای دیگه محتوای زرد رو داریم که محتوای بی کیفیتی است که اطلاعات سطحی به ما میدهد.
مثلا صفحاتی که باهاش برخورد کردیم مطمئنا وقتی داریم در مورد موضوعی سرچ می کنیم و تیتر جذاب میبینیم و واردش میشیم میبینیم پوچ هست و دوباره برمیگردیم و سرچ می کنیم.
البته محتوا زرد هم بد نیست که ویژگی های خودش رو داره که پیشنهاد میکنم به درس محتوا زرد در متمم مراجعه کنید.
متمم یک دانشگاه هست. از دستش ندید.
منابع: