برای کودک خود قهرمان بسازید
تربیت کودک یعنی شکوفا کردن استعدادها و برآوردن نیازهای او. نیازهای کودک فقط خوراک، پوشاک و خوابیدن نیست. از دیگر نیازهای او امنیت، یقین، استدلال و انتخاب است. یکی از عواملی که پدر و مادر میتواند با استفاده از آن به هدف تربیتی خود دست پیدا کند، تقلید است. کودک اصولاً دارای غریزه تقلید است و این غریزه از میل کودک به کمال و قهرمانپرستی ناشی میشود. کودک تا چشم باز میکند، مادر را همواره در کنار خودش دارد و کمتر دلتنگ او میشود، پدر در نگاه کودک، قهرمان است؛ قهرمانی که او میشناسد، نانآور خانه است و انجام کارهای سنگین و سخت منزل را که مادر نمیتواند کامل کند، برعهده میگیرد. البته اگر شخصیت پدر از سوی مادر مورد تحقیر و سرزنش قرار نگرفته باشد، تا مدتها پدر قهرمان کودک باقی خواهد ماند.
حالا در این عصر، قهرمان کیست؟ قهرمان همان الگوی کودک ماست؟ قهرمان چه ویژگیهایی دارد که نظر کودک را به خودش جلب میکند؟ در عصری که از هر گوشه و کنار، فیلم، سریال، کتاب، انیمه و... یک سوپرقهرمان با معیارها و ارزشهای متفاوت برای کودکان به تصویر میکشند. در این بین والدین چه تصویری از قهرمان برای فرزند خود ترسیم کنند؟ چطور میتوانند درباره قهرمان یا الگو برای کودک صحبت کنند؟
داستانهای کهن فارسی از جمله شاهنامه فردوسی پر از قصههایی با محوریت قهرمان و ضدقهرمان است و این قابلیت را دارد تا درباره آنها با کودک به گفتوگو بنشینیم و با برشمردن تعدادی از نکات شخصیتی آنها، به ترسیم چهره قهرمان با هم بپردازید. قصهها میتوانند راوی روند رشد و تعالی انسان بوده و با کمک آن به بیان مبانی فکری قهرمان بپردازند و این گونه تصویر قهرمان بومی در ذهن کودک پررنگ شود تا در آنجا که (نوجوانی) بهدنبال الگو و قهرمانی غیر از خانواده برای تقلید و پیمودن ادامه مسیر زندگی میگردد، با یادآوری این قصهها و تصور شخصیت قهرمان، فانوس راه داشته باشد و گم نشود.
از خودگذشتگی
در این داستانها اولین ویژگی که یک فرد را در نظر کودک و نوجوان به قهرمان تبدیل میکند، از خودگذشتگی و دگرخواهی آن قهرمان است. قهرمان از خودش و لذتهای کوچک فردیاش میگذرد و حتی ممکن است فردی از اعضای خانوادهاش را فدای آرمان یا ارزشهای جمعی کند، که این برای کودک نکته جذابی است. بچهها با تعجب میپرسند که «خانوادهاش را دوست نداشت که آنها را ترک کرد» یا «چرا بهشون سر نمیزند»، یا «برای نجات آنها چه میکند؟» یک نمونه از این قهرمانها، کاوه آهنگر در شاهنامه فردوسی است که با برافراشتن عَلم دادخواهی، مردم را از ظلم ضحاک در حق پسرانشان آگاه کرد و جانش را کف دستش گذاشت. شورش علیه ضحاک را با کمک فریدون رهبری کرد و شجاعت زیادی از خودش نشان داد.
شجاعت عاقلانه
از دیگر ویژگیهای یک قهرمان که بیش از هر چیز برای کودک و نوجوان جذاب است، میتوان به شجاعت زیاد آنها اشاره کرد. شجاعت عاقلانه، نه شجاعتی که زندگی خود و اطرافیانش را به خطر بیندازد، بلکه با این رفتار شجاعانه، موجب دلگرمی مردم میشود. به طور مثال انیمیشن «بچه زرنگ» در پی به تصویر کشیدن کودکی است که میخواهد قهرمان محیط زیست باشد و ببر مازندران را نجات دهد که سفری را آغاز میکند. با ترک خانواده، از خودگذشتگی میکند، یک تصمیم شجاعانه میگیرد تا ببر را به جنگل برساند. اما این تصمیمها عاقلانه نیست چون جان اطرافیانش را به خطر میاندازد و اسیر ضدقهرمان میشود. با تعریف این داستان میتوانیم شجاعت عاقلانه که بررسی همه جوانب کاری است که میخواهند انجام دهند را برایش برشمریم.
صبر
قهرمان صبور است و برای سرانجام رسیدن کارهایش از عجله و شتاب دوری میکند. صبر قهرمان، مانند کار باغبانی است که یک بذر را کاشته و با نگهداری و مراقبت، هر روز بزرگ شدن آن را میبیند و چشم به آیندهای روشن دارد. قصهای که میتواند صبر قهرمان را برای کودک توضیح دهد، از داستانهای قرآنی، قصه نوح است که در ساخت کشتی مصمم بود و هر روز چشم انتظار افراد جدید برای ایمان آوردن بود.
حل مسأله
از مهمترین ویژگیهای یک قهرمان قدرت حل مسأله اوست که میتواند با درایت و شناخت مشکلات جامعه، گامی در جهت رفع آنها بردارد و با مردم جامعه همدلی کند. همچنین شرایط اجتماعی و وضعیت روانی آنها را درک کرده و با آنها همدلانه صحبت میکند و این همکلامی با مردم، آرامش را در جامعه تسری میبخشد. داستان و قصه بارز این قهرمان، غلامرضا تختی، کشتیگیر ایرانی است که با اعتباری که در میان مردم جمع کرده، میتواند دردی از جامعه را دوا کرده و به فقرا و زلزلهزدگان در کشور رسیدگی کند.
صداقت
قهرمانها صادق هستند و هرگز برای رسیدن به هدف دروغ نمیگویند. دروغ گفتن، آنها را از مسیری که باید طی کنند، دور میکند. داستان شنیدنی چوپان دروغگو از آن قصههایی است که با آن، ماهیت دروغ را برای کودک خود آشکار میکنیم. این داستان در کشورهای مختلف با شیوههای مختلف روایت شده و منحصر به کشور ما نیست.
عزت نفس و اعتماد به نفس
داشتن عزت نفس و اعتماد به نفس از دیگر ویژگیهای مثبت یک قهرمان است که لازم است تا کودک با آن آشنا شود. او به خودش و کاری که میخواهد انجام دهد، اعتماد دارد و با حرف و سخن دیگران دچار سردرگمی نمیشود.
مهربان و با ایمان
در نهایت مهربان بودن یک قهرمان نسبت به همنوع خودش است که باعث انجام کارهای قهرمانانه میشود و در آخر قهرمان در برابر خالق خودش خاشع است و با فروتنی همه آنچه را که انجام میدهد از آفریدگارش میداند. با فهرست کردن معیار و ارزشمان میتوانیم بهدنبال قصه یا روایتی در منظومه نظام ارزشیمان بگردیم و با آن برای کودک دلبندمان قهرمان بسازیم یا با درونی کردن آن ارزشها، خود نقش قهرمان را برای او ایفا کنیم.