پرسش های بنیادین در موسیقی «شعر آزاد» چنین است:
آیا شعر آزاد نیازی به موسیقی ندارد؟
آیا موسیقی تنها برای شعر کهن کاربرد داشت؟
آیا شعر مدرن یا «پست مدرن» از موسیقی خالی است؟
شعر آزاد همانند همه ی سبک های شعر کهن نیازمند موسیقی است اما در اینجا این نیاز بایسته نیست، بلکه شایسته است و خوب است که باشد. موسیقی – چه بر مفاهیم ریتم و چه بر مفاهیم هارمونی استوار باشد و چه بر هر دو – در شعر آزاد می تواند باشد و بهتر است که باشد. زیرا موسیقی ماندگاری شعر را افزایش می دهد و شعر ماناتر خواهد شد و مخاطب اثر به دلیل ریتم، آنرا بهتر باور می کند و به دنبال فهمیدن آن می رود. یعنی نخست می پذیرد شما هنرمند هستید و درست می گویید و سپس به دنبال فهمیدن آنچه می گویید می رود.
از دیگر سو موسیقی سبب ایجاد لذت در شعر می شود؛ چرا که سختیِ هضمِ معنا را کاهش می دهد همچو شعری که با آواز خوانده می شود. موسیقی و آواز و شعر در هم می آمیزد و لذت حادث می شود و مغز به دنبال درک کردن گفتار شعر می رود.
نکته مهم برای شاعران این است که هرچه معنا سنگین تر، ژرف تر ، فلسفی تر شود، خواه ناخواه پردازش و ساخت موسیقی در شعر سخت تر و نشدنی تر می شود. چرا که نیاز به کاربستِ واژگانِ گسترده تر در شعر پیش کشیده می شود تا بتوان جملاتی پر معنا تر ارایه کرد و همچنین موسیقی را نمی توان بخوبی پروراند چون واژگان با هم، هم آوا نیستند اما مجبوریم آنها را کنار هم جای دهیم تا معنایی سامان یابد.
کنون مشکل دوتا شد. اینجاست که سراینده می بایست موسیقی را با تاکتیک هایی که قابل اجرا در شعر آزاد باشد دیگر پیاده سازی کند. در واقع نمی توان از هر تکنیک ایجاد موسیقی در شعر های آزاد سود برد. گفتنی ست در شعر کهن سراینده چون معناهای اندکی برای بازگویی دارد دستش برای انتخاب واژگان شاعرانه باز است و نیاز نیست از مجموعه ای بزرگ واژه انتخاب کند تا بتواند معنایی پیچیده را بیان کند و شاعر کهن سرا به راحتی می تواند از تکنیک هایی روشن و گفته شده برای غنی کردن موسیقی در شعرش بهره بگیرد اما شاعر آزاد نمی تواند و اینجا معنا سدی می سازد برابر پردازش و تولید و پیاده سازی موسیقی. از این رهگذر است که برای مثال قافیه آبشاری و قطع قطع نوشتن مصرع ها تولید و پرورده می شود. و این نوآوری ست در خلق و آفرینش موسیقی مدرن در شعر مدرن.
تکنیک جذابی در شعر آزاد است که به دست گروهی از شاعران آزاد که بسیار کوشیده باشند و قدرتمند شده باشند می تواند پیاده سازی شود. آن این است که با معانی بسیار ویژه و گویش معانی پیچیده و کلافی شکل، می توان گونه ای موسیقی در ذهن مخاطب حرفه ای شعر امروز ایجاد کرد چرا که مخاطبی پیچیده تر و باسواد تر است، تولید کرده و گسترش دهد.
شعر مدرن و پست مدرن می تواند از موسیقی خالی باشد اما باید دید می توان هزینه آنرا پرداخت. هزینه ای که معنا را دیر هضم می کند. التذاذ را در مخاطب اثر اندک می کند و هزینه ی سربار شعر می شود. پس یا شاعر هزینه ها را می پذیرد و یا اینکه می گذارد خواننده و مخاطب با شعر درگیر شود.
نگارش: مهندس فرشید خیرآبادی