خب این کرونا و خونهنشینی که قسمت خوبی از بهار و تابستون امسال رو گرفت. اصن نفهمیدم چطور اینقدر سخت سریع گذشت. از طرف دیگه این تابستون هم اینقدر گرم بود که هربار تا سرکوچه میرفتم خرید یه لعنت به اون ماسک و نیاز به خوراک میفرستادم. همین باعث شد که فکر کنم چی بهتر از فکر کردن به سرمای عزیز و استخوانسوز!
اینجا قول داده بودم که در مورد پوشش لایهای بگم و فکر میکنم یکی از اولین و مهمترین کانسپتها در مواجهه با سرما باشه.
شاید اول از همه از خودت بپرسی چرا اصن سیستم لایهای؟ به خاطر اینکه توی فضای باز به خصوص جنگل/کوه آب و هوا خیلی متغیر ه و در کمتر از یک ساعت میتونه از افتابی به بارونی/طوفانی تغییر کنه و برعکس. هر کدوم از این هواها نیازمند نوعی پوشش خاص ه تا از من در برابر المانهای محیطی محافظت کنه. پس میشه نتیجه گرفت که اگه هوا تندی تغییر کنه پوشش من هم باید متناسب با اون تندی تغییر کنه. با در نظر داشتن این موضوع توی ذهن میشه گفت که سیستم پوشش لایهای موثرترین و کارامدترین سیستم پوششی ه که من میتونم به کار بگیرم تا با تغییرات ابوهوایی خودم رو تطابق بدم.
حالا بیا و ببینیم این پوشش لایهای اصن چی هست؟
همونطور که از اسمش پیداست، این سیستم تشویق میکنه که من پوشش خودم رو بر اساس لایههای مختلف طراحی و استفاده کنم تا در صورت نیاز(سرد شدن/ بارون باریدن و ...) به تعداد این لایهها اضافه و در صورت گرم شدن از تعدادشون کم کنم. قاعده ی کلی به این صورت ه که میگه من باید ۳لایه پوشش داشته باشم که اون سه لایه شامل لایه ی پایه، لایه ی میانی و لایه ی بیرونی میشه.
این لایه در تماس مستقیم با پوست بدن ه و هدفش این ه که رطوبت حاصل از تعرق رو از پوست بدن بگیره و به سطح پارچه برسونه تا به راحتی بخار شه. اگه جنس پارچه چنین امکانی رو نداشته باشه رطوبت همونجا میمونه و با هر باد و یا توقف، ما از درون سرمای شدیدی رو حس میکنیم که در حالت عادی ناخوشایند ه و میتونه باعث آسیب زدن به کلیهها و سرماخوردگی بشه و تو مکان خیلی سرد شرایط هایپوترمیا رو فراهم میکنه. برای خریدن لباس مناسب برای این لایه باید به منطقهای که برای تفرج میریم(از نظر نوع ابوهوا) و به وزن و کلفتی این پارچه دقت کنیم.
بهتر ه که نوع این لباس بدون درز باشه.
این لایه ی دوم ه که روی لایهی پایه سوار میشه و هدفش ایزوله کردن و نگهداشتن گرمای بدن توی اون محفظه است. از نظر سایز باید به این نکته دقت کرد که بهتر ه به قدری بزرگ باشه که باوجود لایههای زیری انعطاف رو از بدن نگیره و به قدری فیت که خب پوف نکنه. برای این لایه ژاکتهای فلیس بهترین گزینه هستند چون گرما رو به خوبی نگه میداره و کاملا قابل تنفس ه و رطوبت بدن راحت خارج میشه. جایگزینهای دیگه تا زمانی که کموزن و خیلی پوفی نباشند و عایق گرمایی خوبی باشند هم قابل قبولخواهند بود.
این آخرین و بیرونیترین لایه هست که از ما در مقابل المانهای طبیعی از جمله باد، بارون، برف و ... محافظت میکنه. گاها بهش شِلْ(shell) هم گفته میشه. با توجه به منطقهای که میریم میتونیم لایهای بگیریم که ضد باد و یا ضد آب باشه و یا حتی هردو و خب این از نظر هزینه هم مهم ه. شل خودش دو دسته میشه البته. شل نرم و شل سخت.
شلهای نرم، غالبا در برابر اب مقاوم اند(یا ضد اب نیستند)، کشسانی خوبی دارند و محافظ های خوبی برای فعالیتهای پرفشار زمانی که برف یا بارون کمی در حال بارش ه. بعضی کمپانیها ادعا میکنند که شل نرمشون ضد آب هم هست، ولی قاعده ی کلی این ه که فقط مقاوم اند.
شل سخت اما ضد اب ه و معمولا کلاه دارند. بسته به کمپانی که میفروشه میتوانند لایه ی عایق گرما رو هم داشته باشند ولی به طور کلی خیلی بادوام و سبک هستند و گزینههای خوبی برای محافظت بهتر در برابر برف و بارون شدید. بر خلاف شلهای نرم، شلهای سخت اون میزان کشسانی رو البته ندارند. با دونستن این نکات اگه به پارچه دست بزنی و لمسش کنی حس پارچه میگه که آیا تو گروه نرم قرار میگیره یا گروه سخت.
این اینفو-گرافیک کمک میکنه که تصمیم بگیریم بر اساس اوضاع هوایی پیشبینی شده ی منطقه چه لباسها و چه لایههایی رو بپوشیم.
یه نکتهای که هست و باید توی پرانتز بگم این ه که وقتی صحبت از میزان ضد آب بودن یه پارچه(حالا برای لباس، شلوار، چادر و ...) میشه یه درجهبندی استاندارد وجود داره که درجه ی ضد آب بودنش رو مشخص میکنه که جدولش رو در ادامه میذارم. اما در حقیقت هیچ متریالی ۱۰۰ درصد ضد آب(ایدهال) نیست.
من خودم وقتی برای بار اول با این کانسپت آشنا شدم خیلی سخت و سوال برانگیز بود و خب تو طول زمان با تجربه و امتحان درست و غلط این سوالات کمکم برطرف شدند که الان میخوام همون سوالات رو بنویسم و جواب بدم.
درست ه که تمام لایهها به تنهایی خیلی مهماند ولی هرکدوم نقش خاصی رو ایفا میکنند. اما لایه ی پایه که در تماس مستقیم با پوست هست مهمترین لایه حساب میشه. همونطور که گفتم این لایه وظیفه ی گرفتن رطوبت رو از بدن و فرستادنش به لایههای بالاتر برای تبخیر رو داره و اگه این عمل درست انجام نشه شخص دائما احساس سرما و لرزش تن میکنه که هم تو طولانی مدت خطرناک ه و هم کل هدف این سیستم رو به فنا میده.
خب! نکته ی کلیدی که باید بهش توجه بشه وقتی بیرونایم(چه تو هوای سرد و چه تو هوای پرباد) این ه که بدن ما باید خشک بمونه به خصوص تو لایههای نزدیک به بدن. حالا آب هم از طرف بدن تولید میشه و هم از بیرون و ما باید جفتشون رو به کمترین حالت ممکن برسونیم. پس منطقا قابلتنفس بودن به مراتب مهمتر ه.
بهتر ه که به کار بگیریم تا جای ممکن. دو لایه برای دست و دو لایه برای پا. در مورد سر تو سوال بعد گفتم.
خب سوال خوبی ه. بیا و فکر کنیم به این که بدن ما به طور کلی چطور گرما رو دفع میکنه. پوستی بدن ما یه لایه ی بیرونی ه برای تمام اجزای زیرش از جمله رگها. وقتی که پوست پوشیده/محافظت نشه، گرما از طریق همرفت و ریدیییشن(radiation) به بیرون تابیده میشه و فرار میکنه. هر قسمتی از بدن که تراکم این رگها بیشتر باشه این عمل انتقال سریعتر رخ میده. توی سر ما رگها تراکم خیلی بالایی دارند و در اثر عدم پوشش میتونیم گرمایی خیلی زیاد و قابل توجهی رو از دست بدیم. پوشش لایهای برای سر عملا امکان پذیر نیست. ولی یه کلاه ساده ی گرم میتونه خیلی کمک کنه.
خب اینهم سوال خوبی ه. تکنیکلی یه تکه سنگ تو قطب شمال و یا حتی بدن ما هیچوقت سردتر از دمای حقیقی اطرافش نمیشه. اما خب بیا و فرض کنیم که دمای هوا منفی هفت درجه است و از طرفی بادی به شدت ۲۰ متر بر ساعت میوزه. طبعا وزش باد و تماسش با پوست بدن ما باعث میشه که تو چنین شرایطی احساس کنیم که هوا خیلی سردتر از اون منفی هفت درجه است. اما به صورت فیزیکی و یا حتی علمی بدن ما از هوای بیرون امکان نداره که سردتر بشه. به عبارت دیگه هرچی باد سریعتر سرعت از دست دادن گرما بیشتر. نکته ی کلیدی برای مواجهه با باد توی هوای سرد این ه که اون نقطه ی شیرین رو پیدا کنیم که درش هوای بیرونی کمترین میزان تماس رو با بدن ما داره و در عین حال بیشترین کمک رو میکنه تا تعرق بدن سریعتر از لایههای بیرونی لباس و نه بدن بخار بشند. برای این هدف دو راهکار وجود داره. یکی این که حداقل یه لایه از پوشش لایهایم ضد باد باشه و راهکار دیگه این ه که یه لایه ی قابل تنفس داشته باشم که هوا رو از تو بده بیرون ولی از بیرون به تو نده که ژاکتهایی مثل فلیس که کمی هوا رو بین ذراتشون حفظ میکنند عایق مناسبی برای اینکار میسازند.
خب پوست بدن، بزرگترین اندام انسانی ه که به طور میانگین ۲.۵ تا ۳ ملیون غدد عرقی داره. در شرایط نرمال، روزانه انسان حدود ۱ تا ۱.۵ گالون عرق میکنه بدون انجام دادن فعالیت خاصی. حالا اگه فعالیت هایی که شدت زیادی دارند از جمله طبیعتگردی، کوهنوردی و دویدن رو به لیست کارهای روزانهمون اضافه کنیم این میران تعرق به صورت قابل توجهی افزایش پیدا میکنه. از بین پارچههایی که الیاف مصنوعی دارند(synthetic material) پلیستر بهترین گزینه هستش که خب بدیهایی هم داره که بدترینش تولید بوی خیلی بد ه. ولی از بین پارچههای طبیعی بهترین گزینه پشم گوسفند(Marino wool) ه که هم وظیفه ی خوبی توی به سطح آوردن رطوبت انجام میده و هم توی مقابله با بوی بد عرق. البته این پارچه هم طبعا گرونتر ه ولی خب ارزشش رو داره!
دیگه همین دیگه. :))))