ایوان سوم/ تابستان 98/ نیلوفر کریمی ورودی 95 مهندسی و علم مواد دانشگاه صنعتی شریف
یکی از راههای افزایش کیفیت و کمیت کتابخوانی، عضویت در باشگاههای کتابخوانی و کتابخوانی گروهی است. فکر نمیکنم هیچکدام از ما سابقۀ خیلی طولانی در این نوع از کتابخوانی داشته باشیم. به طور کلی که کتابخوانی در ایران مهجور است، مطالعه به این روش باکیفیت از آن هم مهجورتر.
آنچه مایۀ شادی و مسرت است وجود حلقههای مطالعاتی متعدد در سطح دانشگاه است، مثل گروه کتابخوانی کانون شعر و ادب، باشگاه همخوان، جلسات مطالعاتی انجمن اسلامی و چندین گروه دیگر که جسته و گریخته جلساتی برگزار کردهاند.
اما آیا در سطح جامعه هم این فضای فرهنگی وجود دارد؟ برای کودکان و نوجوانان و قشر میانسال چطور؟ یا همۀ امکانات صرفا برای جوانانی که اکثرا فرصت خواب کافی هم ندارند متمرکز شده؟ آیا بهتر نیست این کتابها ومهارتها در دوران کودکی و نوجوانی خوانده و یاد گرفته شوند و در جوانی فرد، شروع به استفاده از دانستهها و مهارتهای خود کند؟
به نظر من امروزه نیاز به وجود باشگاههای کتابخوانی مستقل در سطح جامعه بیش از پیش احساس میشود. زندگی در عصر سرعت و اطلاعات عموما مجال تغییر راه و شروع دوباره و فکر کردن به مسیر را به ما نمیدهد و هرچه از هجده سالگی فرد میگذرد فرصت تغییر مسیر و یادگیری سال به سال برایش کمتر شده و نیازمند همت و تلاش و در مواردی شجاعت و جرئت صد چندان میشود.
البته که وجود باشگاههایی مثل «از تا» در تهران نعمت بزرگی است، (باید اعتراف کنم که ازتا تنها باشگاهی است که در تهران میشناسم) اما آدمهای دغدغهمند بیشتری باید به این کار روی بیاورند و تعداد چنین فضاهای ارزشمندی بهخصوص در سطح کودکان و نوجوانان باید بیشتر شود. چون مطالعه رفتاریاست که بهتر و آسانتر است از آن زمان در وجود انسان نهادینه شود.