ایوان دوم/ بهار 98/ درباره کتاب/ معرفی کتاب/ مهدی دیزانی ورودی 95 مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف
در شمارۀ قبلی، صحبت از التزام به کتابخوانی و مطالعۀ هدفمند شد. صحبت از این شد که هرکس باید تا بدانجا که در مطالعه و کتابشناسی به استقلال برسد، از افراد باتجربهتر کمک بگیرد. این افراد، چه در جامعهای با سرانۀ مطالعه در حد ثانیه نیز وجود دارند؛ بنابراین با اطمینان میتوان از وجود چنین افرادی در جامعۀ خودمان، به دنبالشان رفته و از آنها کمک خواست. باید دانست که خطر ملحق شدن به دستۀ اول از سه دستهای که پیشتر ذکر شد، با اعتیاد به مطالعه نسبت عکس دارد. پس اعتیاد همیشه هم چیز نکوهیدهای نبوده است!
در این شماره، ۴ کتاب برای معرفی مهیا شدهاند که خواندن هرکدامشان تأمل برانگیز و تاحدی دردناک خواهد بود.
هدایت بیش از هر کس دیگری خود را مرهون کافکا میداند و این را به دفعات گفتهاند؛ چه خودش و چه دوستدارانش. آثار او، بیش از هر چیز دیگری در دنیای کافکا میگذرد؛ دنیایی که فضای آن تیره است و راوی آن، در تلاشی ناامیدانه برای بهتصویر کشیدن کابوسهایی که در صدد دیوانه کردنش میباشند، دست به قلم میبرد. هیچکس نمیتواند تصور کند که اگر دوست کافکا، وصیت او را اجابت میکرد، آیا هدایتی میبود که ادب معاصر ایران را به پیش ببرد؟ حتی فکر به این پرسش نیز ذهن را درگیر میکند؛ چه برسد به خواندن آثار این دو...
۱. مسخ؛ فرانتس کافکا
۲. بوف کور؛ صادق هدایت
۳. قصر؛ فرانتس کافکا
۴. همنوایی شبانۀ ارکستر چوبها؛ رضا قاسمی