ایوان؛ فصل‌نامۀ متن و داستان
ایوان؛ فصل‌نامۀ متن و داستان
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

طلوع اکسپرسیونیسم

ایوان هشتم/ پاییز ۹۹/ مکاتب ادبی/ پریا کمانی ورودی ۹۵ مهندسی مواد دانشگاه صنعتی شریف

در آغاز قرن بیستم، نهضت بزرگی بر ضد رئالیسم و امپرسیونیسم پا گرفت که آرام آرام مکتب اکسپرسیونیسم از دل آن بیرون آمد. اکسپرسیونیسم جنبشی در هنر و ادبیات بود که بین سال های 1903 تا 1933 نخست در آلمان شکوفا شد. هدف اصلی این مکتب نمایش درونی بشر، به ویژه عواطفی چون ترس، نفرت، عشق و اضطراب بود.

کلمه

کلمۀ اکسپرسیون Expression از دو قسمت ex که پیشوند به معنی «خارج» است و pression به معنی فشار و فشردگی تشکیل شده است. این کلمه در زبان‌های اروپائی معانی متعددی دارد: هم به معنی بیان، عبارت، اصطلاح- حالت قیافه است و هم به معنی ابراز حالات درون و بالاخره به معنی فشردن است. از آن نوع که میوه‌ای را بفشارند تا عصاره‌اش خارج شود. عنوان «اکسپرسیونیسم» در وااقع ناظر به دو معنی اخیر است.1

در فرانسه، اکسپرسیونیسم مدت‌ها به عنوان نوعی مصیبت آلمانی دور انداخته شده بود. «پل موران»، در متنی که به جاذبه و نفوذ ادبیات فرانسه در جهان اشاره می‌کند، می‌نویسد: «لندن و نیویورک ... چشم‌هایشان به ما دوخته شده بود ... از برلین حرف نمی‌زنم که آن سال‌ها در میان وحشت تورم و گرسنگی و اکسپرسیونیسم دست و پا می‌زد.»

از این رو، در نظر فرانسوی‌ها اکسپرسیونیسم دوزخ دیگران بود یا دست‌کم نوعی سقوط زیبایی شناختی به دنبال شکست نظامی، سیاسی و جهانی. آثار تشنج آلود و نارس آن خبر از ورشکستگی تاریخ ملت آلمان و سران آن می‌داد و جالب این جاست که فرانسوی‌ها در عین حال که اکسپرسیونیسم را نمی شناختند، از محکوم کردن آن ابائی نداشتند و از این نکته بی خبر بودند که تأثیر این انقلاب ادبی که تنها هنرمندان یک نسل انجام دادند و بیش از ده سال دوام نیافت، پس از از میان رفتن آن نیز، هم در آلمان و هم به طور کلی در ادبیات و هنر جهان باقی می‌ماند.

تاریخ انفجار اکسپرسیونیسم، سال 1907 است و پایان آن چند سالی پس از شکست آلمان در جنگ جهانی اول.

تابلو فریاد اثر ادوارد مونش
تابلو فریاد اثر ادوارد مونش

دوران نهضت ادبی اکسپرسیونیسم

دوران نهضت ادبی اکسپرسیونیسم بسیار کوتاه بود و در فاصلۀ بین ۱۹۲۵- ۱۹۱۵ را دربر می‌گرفت. در آلمان شعر اکسپرسیونیستی از ۱۹۱۰ تا اواسط ۱۹۲۰ که سوررئالیسم جای‌گزین آن شده، ادامه یافت و در مقوله‌های ادبی بیش‌ترین تأثیر را در نمایش به‌جا گذاشته است. از نمایش‌نامه‌نویسان اکسپرسیونیست در آلمان می‌توان «ارنست تولرو» و «برتولد برشت» را نام برد.

توصیف و تعریف دقیق و یافتن خصوصیات مشترکی که بتواند همه ویژگی های این مکتب را در زمینه‌های مختلف هنری نشان دهد، مشکل است. به طور کلی می توان گفت که اکسپرسیونیسم مکتبی است شدیداً ضد واقع گرایی، و تقلید و تکرار و دوباره سازی واقعیت و طبیعت را رد می‌کند وتمایل اصلی آن، پرهیز از روش های واقع گرایی و ناتورالیستی (ناتورالیسم) و اصل حقیقت مانندی (کلاسیسیسم) است و هدف آن، القای تأثرها و حالت‌های هنرمند با شخصیت‌های ساختۀ ذهن او از طریق تعبیری است که هنرمند از آن‌ها می کند.

اکسپرسیونیسم در ادبیات

در ادبیات، اکسپرسیونیسم را روشی گفته اند که جهان را بیش‌تر از طریق عواطف و احساسات می‌نگرد. به عبارت دیگر، کوشش هنرمند مصروف نمایش دادن و بیان حقایقی است که بر حسب احساسات و تأثیرات شخصی خود درک کرده است. تقریباً هر نوع تحریف و تغییر شکل عمدی از واقعیت در ادبیات جدید را می‌توان نمونه‌هایی از روش اکسپرسیونیستی به حساب آورد. مسخ نمادین شخصیت‌ها در رمان برخاستن فینگان اثر جیمز جویس و استحاله‌ی شخصیت اصلی رمان مسخ کافکا شیوه‌های اکسپرسیونیستی محسوب می شوند. در این گونه آثار، واقعیت به همان کل تحریف شده‌ای که به نظر نویسنده و شاعر می رسد، بیان می شود. بازتاب تحریف شده‌ی واقعیت‌ها در ذهن نویسنده و شاعر اکسپرسیونیست مبین دید و برداشت او از جهان است. از این رو برای مثال، استحاله‌ی شخصیت اصلی رمان مسخ کافکا به یک موجود زشت شبیه یک سوسک غول پیکر، بیان‌گر بینش نومیدانه و بدبینانه‌ای است که نویسنده به موقعیت انسان معاصر دارد.

داستان نویسی قرن بیستم نیز از نفوذ اکسپرسیونیسم بی‌نصیب نمانده است و نویسندگانی از قبیل ویرجینیا وولف، نویسندۀ انگلیسی و فرانتس کافکا، نویسندۀ چک و ساموئل بکت، نویسندۀ ایرلندی در آثار خود، نشانه‌هایی از آن دارند.

تصویری از کتاب مسخ اثر فرانتس کافکا
تصویری از کتاب مسخ اثر فرانتس کافکا

اکسپرسیونیسم در هنر

هنر اکسپرسیونیستی هنری است که یک فشار یا ضرورت درونی را آزاد کند. این فشار بر اثر عاطفه یا احساس ایجاد می‌شود. آزاد شدن نیرو‌های روانی به این صورت، ممکن است به حرکات تندی منجر شود و ظواهر امور طبیعی را چنان دیگرگون کند که زشت به نظر برسد.

اثری که پیش از خود مکتب اکسپرسیونیسم به وجود آمده است، مظهر این مکتب شمرده می‌شود: تابلوئی است از ادوارد مونش2 نقاش نروژی با عنوان فریاد: موجودی دیوانه از خشم، لرزان در کنار نرده‌های پلی مشرف بر دریا که گوئی بر اثر تشنجی بالا آمده است، گونه‌هایش را با دو دست فشار می‌دهد و زیر آسمان خونین فریاد می‌کشد. در فاصلۀ دور، دو نفر با شاپو‌های بلند، پشت به او دور می‌شوند.

در نقاشی‌های این مکتب، اشکال طبیعی و دنیای خارج به صورت مبالغه آمیز و تحریف شده تجلی می یابد، زیرا از نظر هنرمند اکسپرسیونیست دنیا (واقعیت) در جای خود وجود دارد و تکرار و دوباره سازی آن کار بیهوده‌ای است.

بدین گونه هنرمند این مکتب، به حد افراط ذهنی گراست. مثلا نقاش اکسپرسیونیست برای نشان دادن عوالم کودکی، دست به کشیدن تصویری از کودکی در حال بازی نمی‌زند، بلکه سعی می‌کند خصوصیات جسمانی کودک را با حالتی مبالغه آمیز به تصویر بکشد تا تعبیری را که از کودک و کودکی دارد به بیننده منتقل کند. بدین ترتیب نقاش اکسپرسیونیست در اثر خود، زندگی را نه آن گونه که در ظاهر هست و نه از دیدگاهی بی طرفانه، بلکه آن گونه که خود تعبیر می‌کند، به نمایش می‌گذارد و به همین منظور آگاهانه و به عمد ظاهر خارجی موضوع موردنظر خود را تغییر می‌دهد و آن را بنا به برداشت خود، تحریف می‌کند؛ از این جاست که اکسپرسیونیسم را قیامی ضد واقع گرایی به شمار آورده‌اند، زیرا دنیای عینی برحسب حالت‌های هیجانی و غیرمتعارف ذهن اکسپرسیونیست‌ها تغییر شکل می‌یابد.

می توان گفت که اصولاً اکسپرسیونیسم، بیش از آن که روشی در ادبیات باشد، عاملی است برای القای تعبیر هنرمند از واقعیت. در ادبیات قرن بیستم، هر تحریف استادانه‌ای که در واقعیت انجام گرفته، می‌تواند نشانه‌ای از اکسپرسیونیسم باشد.

پاورقی

1- آن هایی که با اقتباس از فرهنگ های عربی اصطلاح «تعبیر گرائی» را در مقابل اکسپرسیونیسم به کار می برند توجه ندارند که «تعبیر» در عربی به معنی «سخن از کسی و یا از دل خود گفتن» (ناظم الاطباء) است و حال آن که در فارسی ما آن را به معنی «تفسیر و تأویل» به کار می بریم و اکسپرسیونیسم چنین معنائی ندارد.

2- Edvard Munch

منابع:

1- سید حسینی، رضا، مکتب‌های ادبی، جلد دوم، ویرایش دوم، 1387، نگاه

2- مجله فردوسی، شماره 84، مقاله «هنر- ادب و فرهنگی دیگر در پدیده ای به نام اکسپرسیونیسم»

3- www.wikifegh.ir

4- www.ketabism.ir

5- www.tebyan.net


اکسپرسیونیسممکاتب ادبیکافکا
صاحب امتیاز: کانون شعر و ادب دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید