ایوان هشتم، پاییز 99/ اصول فیلمنامه/ هاجر خدائی ورودی 97 علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه خوارزمی
فرض کنید ایدهای با این مضمون در ذهن شما میرقصد:
«زنی حدود سی ساله که اعتیاد دارد، به دلیل عشقی که وارد زندگیاش میشود تصمیم میگیرد ترک کند...»
آیا برای پیاده سازی این ایده در قالب فیلمنامه، صرفا تسلط بر تکنیکهای فیلمنامه نویسی و آشنایی با اصطلاحات تخصصی کافی است؟
ممکن است هر یک از ما، در دوره یا کلاسهای فیلمنامه نویسی شرکت کرده باشیم و تصور کنیم که در این زمینه، برای خودمان استادی شدهایم و به زودی یکی از بهترین فیلمنامهها را خواهیم نوشت!
اما واقعیت این است که در مسیر فیلمنامه نویسی و به طور کلی نویسندگی، مطالعه بسیار مهم است؛ اما دقت کنید که منظور از مطالعه، فقط مطالعه کتب ادبی و تخصصی نویسندگی و فیلمنامه نویسی نیست.
گاهی ما به عنوان نویسنده، حتی لازم میشود کتابها و منابعی را در زمینۀ نوع خاصی از بیماری مطالعه کنیم، گاهی دربارۀ زندگی و دغدغۀ افرادی که راهی زندان میشوند، گاهی راجع به عشق، راجع به دغدغۀ زنان باردار، راجع به بیماران کلیوی، راجع به اینکه دغدغه و درد اصلی افرادی که اعتیاد دارند چیست؟ و...
در واقع با توجه به موضوع ایدهای که برای نوشتن در نظر داریم، به سراغ منابعی برای مطالعه میرویم؛ البته مطالعه صرفاً محدود به خواندن نوع فیزیکی یا الکترونیکی کتاب نمیشود و گاهی وارد فاز میدانی میشویم و لازم است که پای صحبت انسانهایی بنشینیم و زندگی و حالات آنها را از نزدیک بررسی کنیم.
استاد نادر ابراهیمی در کتاب«لوازم نویسندگی» مطالعه را به چند نوع تقسیم کرده است:
۱. مطالعه زندگی واقعی مردم
۲. مطالعۀ طبیعت
۳. مطالعۀ آثار و منابع ثبت و ضبط شده
۴. مطالعۀ ذهن
علاوه بر اینکه مطالعۀ مفید، به بهتر نوشتن کمک میکند، نویسنده را از سطحی بودن دور میکند. اسکار وایلد میگوید:« بدترین عیبها، سطحی بودن است.»
البته مطالعه فقط برای توصیف و آشنایی با حالات واقعی نیست و میتواند به افزایش دامنه واژگانی نویسنده نیز
کمک کند. هرچه بیشتر مطالعه کنیم، با کلمات و مترادفهای آنها بیشتر آشنا میشویم و دیگر شاهد این نخواهیم بود که نوشتههایمان پر شود از کلمات تکراری و محدود.
داستا یوسکی، از جمله بزرگترین نویسندگان جهان، مصداق بارز نویسندهای است که به مطالعه نیز اهمیت میداد و حتی زمانی که در زندان بود، به برادرش نامهای نوشت و درخواست کتاب کرد. گفتنی است که یوسکی پراکندهخوانی نمیکرد و با توجه به نیاز خود، مطالعۀ مفید را در برنامهاش داشت؛ پس این نکته را فراموش نکنیم که وقتی از اهمیت و تاثیر مطالعه در نویسندگی صحبت میشود، به این معنی نیست که هر کتابی را بخوانیم.
بعضی تصور میکنند که مطالعه در زندگی نویسندگان، پررنگ نیست و تمام اوقات آنها باید با نوشتن پر شود. در حالیکه اینگونه نیست و نویسندۀ واقعی به خوبی میداند که برای خلق زنجیر واژهها و جملات ناب، در ابتدا باید آنها را درک کند و بخواند و به بیان دیگر، با کلمات و حروف به خوبی انس بگیرد.
اگر کتاب پیرمرد و دریا را خوانده باشید، توصیف و فضاسازی و البته ایجاز جملات این کتاب، شما را مجذوب خود خواهد کرد؛ نویسنده به گونهای زیبا از دریا و ماهیگیری میگوید که گویی دست خواننده را میگیرد و با خود به صحنه میبرد. این موارد نشاندهندۀ این است که «زیست نویسندگی» در سطح خوبی قرار دارد و نویسنده از تاثیر عناصر تجربه و مشاهدۀ دقیق غافل نبوده است.
جان کلام این است که نوشتن فیلمنامه و به طور کلی نویسندگی فقط تایپکردن یا گیرکردن بین جنگ خودکار و کاغذ نیست و مطالعۀ منابع موجود، توجه دقیق به جامعه و زندگی مردم و البته قوۀ تخیل نویسنده، همه دست به دست هم میدهند تا توصیف و فضاسازیها دقیق شکل بگیرد و مفهوم و پیرنگ اصلی گم نشود و البته زنجیرهای برازنده و شایسته از کلمات روی کاغذ روزگار ثبت شود.
پاورقی:
۱.لوازم نویسندگی، نادر ابراهیمی
۲.اسکار فینگل ا. فلاهرتی ویلز وایلد(Oscar Fingal O’Flahertie Wills Wilde)
با نام هنری«اسکار وایلد» شاعر، داستاننویس، نمایشنامهنویس و نویسنده داستان های کوتاه ایرلندی بود.
۳. داستا یوسکی، رمان نویس و نویسنده روسی
۴.پیرمرد و دریا، اثر داستانی ارنست همینگوی