ایوان؛ فصل‌نامۀ متن و داستان
ایوان؛ فصل‌نامۀ متن و داستان
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

نابغۀ آزادی‌خواه: جورج اورول

ایوان دوم/ بهار 98/ درباره کتاب/ معرفی نویسنده/ مهدی دیزانی ورودی 95 مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف

تعریف­‌هایی که از آزادی می‌­شود، نه تنها با یکدیگر تفاوت­‌های بنیادی دارند، بلکه گاهاً پیش آمده که در تناقض با یکدیگر باشند. مثال‌‌های زیادی وجود دارد که همه کمابیش با آن­ها دم­خور بوده‌­اند و از یکسو نبودن‌شان با آنچه در ذهن خود دربارۀ مفهوم آزادی می‌­پرورانند ناخشنود می­‌شوند. عده‌­ای آزادی را در گرو رهایی مطلق از هر طوق و بندی می‌بینند؛ امضایی موثق که پای جواز انجام هر نوع عملی، خواه معقول یا نامعقول، زده‌­شده‌­است. عده‌­ای اما آزادی را مشروط به قبول آن توسط عامل یا مجموعه عوامل بازدارنده می‌دانند که در چارچوب­‌های تعیین شده، امکان جولان­دهی را به آن­‌ها می‌دهد. این دسته‌­بندی کلی بنابر تعریف عامیانۀّ آن، بشر را به دو نوع دین­‌دار یا متعهد و بی­‌دین یا لاییک تقسیم می­‌کند. یعنی انسان یا در گرو دین گذران عمر می‌­کند و خود را مقید به آن می‌­بیند به گونه‌­ای که وفاداری به تعلیمات آن ­را آزادی خویش و عدم تقید به مناسبات را بندگی جسم و سقوط در قهقرای بردگی می‌­بیند و یا در جبهه‌­ی مقابل هرگونه وابستگی به دین و مسلک را پابند خود دانسته و رهایی از هرگونه امر و نهی را نشانۀ آزادی خود می­‌بیند. گرچه این تقسیم‌­بندی به نوعی مبین احوال قشر وسیعی از انواع مختلف بشر است؛ ولی نقص موجود و دیدگاه صفر و یکی حاکم برآن با اندکی تأمل به وضوح قابل رؤیت است. انسان نه آن­‌ است که بردۀ آیینی باشد تا آزادی خود را تضمین کند و نه آن­ است که بر هیچ صراطی مستقیم نباشد و روابط حیوانی را بر ضوابط انسانی مقدم شمارد. آنچه آزادی انسان را تضمین می­‌کند، نه دین است و نه بی‌­دینی؛ بلکه به معنای کلی آن، انسان بودن است. هرچه بشر به اخلاق انسانی بیشتر مزین شود، فضیلت‌­مندتر بوده و به آزادی حقیقی خود نزدیک­تر خواهد شد. آزادی برای یک فرد زمانی معنا پیدا می­‌کند که خود و فقط خودش باشد که در قبال اعمالش جواب پس بدهد. اگر قرار است عملی غیر اخلاقی انجام دهد، خودش باشد که به کمک عقل خودش، خودش را سرزنش کند؛ اگر بنا داشت تا زیر سلطۀ شخص یا شیء ناخلف برود، باز هم خودش باشد که با خودش کلنجار رفته و حد زدایی کند؛ و اگر بنا به انجام عملی مطابق معیارهای معقول آزادی داشت، خودش مشوق خودش در رسیدن به آن هدف باشد. غایی­‌ترین مفهوم در برخورد با آزادی توجه به خود و تحدیدات معقول خود است. باید دانست که تنها عقل بشر است که می‌­تواند آزادی حقیقی را برای او به ارمغان آورد. شاید تعریف آزادی حقیقی ساده باشد؛ اما حصول آن این­طور نیست. افرادی که سردمدار این آزادی بوده و آن­را میراثی برای بشر گذاشته‌­اند انگشت‌شمارند. یکی از بزرگترین آن­ها «جورج اورول» است که نه­‌تنها آزادی را سرلوحۀ آثار خود قرارداده‌­است، بلکه به مفاهیم ارزشمند دیگری نیز با مهارت تمام پرداخته است. موضوعاتی چون سیاست، اقتصاد، مشکلات اجتماعی و از این قبیل مسائل که انسان حاضر در جامعه ناگزیر از تعامل با آن­‌هاست. نکته جالب توجه، نحوۀ بیان اوست. ادبیاتی تلخ و زننده در عین جذابیت که مخاطب را تا انتها با خود همراه می­‌کند، او را آزار می‌­دهد و آرامش را از او سلب می­‌کند.

«اریک آرتور بلر»، این نویسندۀ انگلیسی­‌الاصل متولد هندوستان، تنها ۴۷ سال عمر کرد تا در نیمۀ قرن بیستم، با دنیا وداعی نسبتاً زودهنگام داشته باشد. وی از پیش­‌قراولان حضور در جامعه و حمایت از مردم بود و به همین دلیل نیز در دهۀ سوم زندگی خود به اسپانیا رفت تا در کنار مردم علیه پادشاهی وقت یعنی ژنرال فرانکو و حاکمیت فاشیست آن دوره بایستد. «زنده باد کاتالونیا» (1938) یادگار گرانبار همین دوران است. دورانی به شدت دردآور و غم­‌بار که موجبات جراحت، بستری و در نهایت مرگ اورول را فراهم آورد. وی در این جنگ، از ناحیۀ گردن مورد اصابت گلوله قرار گرفت و تا پایان عمر، متأثر از این صدمه، به زندگی ادامه داد. برخی پزشکان معتقدند که اورول بیماری سل، عامل مرگش را در مدت زمان بستری در اسپانیا و به دلیل مشکلات بهداشتی گرفت. به­‌هرحال اورول زندگی سختی داشت و بیشتر عمر خود را با بیماری­‌های سخت و مشقت­‌بار گذراند. او در همین مدت کم و با سیلی از مشکلات جسمی خود، توانست آثاری را قلم بزند که به جرئت می­توان گفت از بزرگترین آثار قرن بیستم به حساب می‌­آیند. ویژگی بارز این نوشته­‌ها، ملموس بودن و واقعیت موجود در آن­هاست؛ چراکه اکثرشان در خلال حوادث مختلف و بعضاً در خصوص همان حوادث نوشته شده­‌اند. «روزهای برمه» (1934)، رمانی­ست که تحت تأثیر دوران خدمت اورول در نیروی پلیس هندوستان در برمه نوشته شده‌است. رخدادها و اتفاقاتی که هنگام حضور وی در میان طبقۀ محروم و فقیر جامعه در پاریس و نیز لندن، سنگ بنای کتاب «آس­‌وپاس­‌های پاریس و لندن» (1933) محسوب می‌­شوند. «جاده‌­ی به سمت اسکلۀ یویگان» (1937) درخصوص جامعۀ کارگر در منطقۀ شمال انگلستان است که از مشاهدات شخصی وی در آن برهه برآمده­‌است. اما آثار اورول به وقایع­‌نویسی و تحریر تجربیات شخصی محدود نمی‌­شود. آثاری چون «دختر کشیش» (1935)، «همه­‌جا پای پول در میان است» (1934) و دو اثر بی­‌نهایت ارزشمند و بسیار شناخته­‌شدۀ او، «مزرعۀ حیوانات» (1945) و «هزار و نه­صد و هشتاد و چهار» (1949) که از رمان‌های شاهکار قرن و جزو پرفروش­‌ترین کتاب ها هستند مربوط به این نویسنده می­‌باشند. اولی، به نوعی هجویه محسوب شده و داستانی سمبلیک را روایت می­‌کند که به شدت مصداق پذیر بوده و محدود به نکوهش حکومت کمونیستی شوروی نمی‌­شود. این اثر فاجعه‌­ای که در اثر اسارت عقل و یا فقدان آن ممکن است برای جمعی رخ دهد را به خوبی نمایش می‍‌­دهد. تصویری که در واپسین صفحات این کتاب کم‌­حجم از جماعت خوک­‌های حاکم بر مزرعه نشان­‌داده می‌­شود، همچون سکانس پایانی یک فیلم است که فرد با دیدن آن، ناگهان به یاد سکانس آغازین افتاده و تمام صحنه‌­های فیلم به سرعت در ذهنش مرور می‌­شوند. دومی، تکاملی­ست بر خط سیر اولی و نمایانگر دیستوپیایی­‌ست از آینده‌­ای که خودمان مسئول آن هستیم و آن­را با بی­‌عقلی خود حاصل کرده­‌ایم.می­‌توان در مورد اورول ساعت­‌ها سخن راند بدون ذره‌ای اطناب؛ کاری که دی. جی. تیلور در کتاب «اورول: زندگی» به خوبی انجام داده­‌است؛ اما آنچه خودش با نوشته­‌هایش از خودش می‌شناساند بدون شک بهترین مرجع موجود به­‌حساب می‌آید.

«و سرانجام چقدر بزدلانه‌­است که افسوس خرافاتی را بخوری که از شر آن­ها رهایی یافته‌ای و بخواهی چیزی را باور کنی که در اعماق وجودت بدانی حقیقت ندارد! و هنوز...!

https://instagram.com/eyvan.magazine?igshid=1cwdfsg1lz63f


جورج اورولقلعه حیواناتمعرفی نویسنده1984مکتب سمبولیسم
صاحب امتیاز: کانون شعر و ادب دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید