ایوان دوم/ بهار 98/ ادبیات، سینما، تکنولوژی/ کتاب صوتی، خوب یا بد؟!/ سید محمد حسین قاسمی ورودی 95 مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف
هرچه کتاب تاریخ زندگی انسان ضخیمتر میشود، دلمشغولیها و درگیریهای او نیز ابعاد وسیعتر و پیچیدهتری به خود میگیرد. در هیاهوی افکار مختلف، کالای گرانبهایی چون «کتاب»، اولویت بالاتری برای حذف از سبد خانوار دارد. قیمت سرسامآور کاغذ (البته آنقدر هزینۀ زندگی بالا رفته که دیگر این واژه، بار معنایی خود را از دست داده و دستفرسود شدهاست)، سبب افزایش بهای کتاب شده و دیگر کمتر ناشری را میتوان یافت که کتاب با کاغذ سفید چاپ کند و اغلب روی به سوی کاغذهای کاهی و نخودی آوردهاند؛ لیکن باز هم سرانۀ مطالعه در کشور ما پایین است؛ آمار فاجعهبار «میانگین سه کلمه در روز»، به ما نشان میدهد که تنها ریشۀ این معضل، افزایش قیمتها نیست. مطالعههای کماهمیت و فاقد اطلاعات مثبت در فضای مجازی و تسخیر مغز توسط دادههای پراکنده، هر روز فاصلۀ ما را با کتاب و مجله بیشتر میکند. این را بگذاریم کنار کمبود وقت؛ دیگر بهانه برای نخواندن مهیا میشود!
افزایش میزان فعالیتها و کارهای نکرده، ما را به انجام همزمانِ چند فعالیت سوق میدهد؛ برای مثال، عدهای هنگام درسخواندن، موسیقی موردعلاقۀ خود را گوش میدهند. گرچه شاید این چندکارگی (multi-tasking) سبب کاهش کیفیت انجام هریک از کارها شود، روزگار معاصر چارهای جز این، برای بشر نگذاشتهاست...
پیرو صحبت بالا، در زمینۀ کتابخوانی نیز این بحث، مدت زیادی است که ابزاری برای ترویج فرهنگ مطالعه شدهاست. کتاب گویا (کتاب صوتی)، راه را جهت تسهیل امر کتابخواندن باز گذاشتهاست. هنگام قدمزدن، پیش از خواب، در زمان رانندگی و ... اوقاتی هستند که میتوان چندکارگی را اعمال نمود و حداقل یکی از بهانههای ما برای فرار از مطالعه، کم شود. در ایران، نخستین بار، دکتر «علیاصغر آموزگار» که خود نابینا بود، برای رفع نیازهای روشندلان، کتاب گویا تولید کرد؛ اما بهدلیل جذابیت، این ایده بهسرعت مورد توجه همگان قرارگرفت.
از تأثیر گوینده و لحن و تسلط او، در تأثیرگذاری کتاب صوتی، نمیتوان چشمپوشی کرد. راوی داستان و یا افرادی که در مقام شخصیتهای داستان صحبت میکنند، میبایست احساسات لازم را به مخاطب منتقل کنند. در این راستا، یکی از دوستانم نقل میکرد که هنگام پایان کتاب صوتی «بیگانه» در حین رانندگی، وی به قدری درگیر فضای آن شده که با اتومبیل جلویی برخورد میکند! پس نتیجه میگیریم انتخاب یک کتاب صوتی با راوی مناسب بسیار ضروری است؛ زیرا میتواند به راحتی با صدای خود، تصوراتمان را از یک کتاب خوب، عوض کند.
گرچه امکانات لازم برای تولید کتاب صوتی، ساده به نظر میآید، ولی نیاز به استودیوی مجهزی دارد که صداهای مزاحم حذف شوند و کیفیت ضبط بالا برود. فرمتهای اوپاس و صدای مونو، برای حفظ کیفیت بالا، در عین کاهش حجم، استفاده میشوند. تهیهکنندگان کتابهای صوتی، عموماً یک موسیقی آرام و ملایم را نیز چاشنی آن میکنند. مواردی دیدهشده که شنوندۀ یک کتاب صوتی، با استماع آن، متمایل به خرید نسخۀ کاغذی آن شدهاست؛ پس میتوان حتی کتاب گویا را تکمیلکنندۀ نسخۀ کاغذی دانست.
نکتۀ قابلتوجه در این میان، آن است که آیا حقوق مؤلف پرداخت میشود؟ کتابهای صوتی، مانند نسخههای کاغذی، دارای قوانین حق تألیف هستند و تمامی حقوق آن بین نویسنده، سرمایهگذار و پخشکننده تقسیم میشود؛ لیکن گویا این قضیه، در ایران، آنطور که باید و شاید، موردتوجه قرار نمیگیرد! امان از سایتهای بسیاری که غیرقانونی، کتابهای صوتی را بهصورت رایگان و یا با قیمتی ناچیز (و بدون پرداخت حق نویسنده)، در اختیار مخاطبان قرار میدهند..
پلیکیشنهای فیدیبو و طاقچه معروفترینها در این حوزه هستند که به طور قانونی کتاب صوتی میفروشند. سایت آدیولیب (audiolib.ir) هم، از قدیمیترینها در زمینۀ فروش کتب صوتی با موضوعات مختلف و متنوع است.
خوانش کتب کهن، نظیر بوستان و گلستان سعدی، غزلیات مولانا، شاهنامۀ فردوسی و ... نیز بسیار رواج دارد. یکی از نمونههایی که نگارنده پیشنهاد میدهد، کانال تلگرامی فردوسیخوانی به نشانی: @readingferdowsi است. «امیر خادم»، پژوهشگر ادبیات در دانشگاه تورنتو، هر هفته، پادکستهایی برای دوستداران مبتدی شاهنامه، تهیه میکند. در زمان نگارش متن، قسمت شصت و پنجم پادکست منتشر شدهاست؛ که مربوط به داستان مذاکره پیران با گودرز است. درکانال ایوان، یک پادکست از کمال کلانتر –که کانال تلگرامی «رادیو گردسوز» برای او است- و در زیر یکی از قسمتهای فردوسیخوانی امیر خادم به عنوانِ کتاب صوتی آمده است.
به عقیدۀ نگارنده، هرچند با حضور فناوری مطالعه آسانتر شدهاست، هیچ چیز جایگاه بوی کاغذ و لطافت خواندن با نسخۀ کاغذی را نمیگیرد. پس از اتمام مطالعۀ هر کتابی، مشاهده میکنیم که آن کتاب قطورتر از پیش شدهاست. گویا چیزی را لای صفحات کتاب جا گذاشتهایم...