موفقیت و رموز آن برای هر شخصی منحصربه فرد می باشد و هر فردی از دیدگاه خود این قوانین موفقیت را بیان می کند. در این مقاله به 9 قانون موفقیت ویل اسمیت می پردازیم.
ویلارد کارول اسمیت جونیور در فیلادلفیا ، پنسیلوانیا متولد شد. مادر او مدیر هیئت مدیره سابق مدرسه و پدرش مهندس تبرید بود. او در دبیرستان Overbrook تحصیل کرد و در یک برنامه تابستانی پیش مهندسی در MIT پذیرفته شد. با این حال، او قصد نداشت به دانشگاه برود زیرا از قبل می خواست به عنوان خواننده رپ، وارد حرفه موسیقی شود. ویل با دوست دوران کودکی خود جفری تاونز، اولین جایزه گرمی را در رپ برنده شدند.
در سال 1990، او در یک مجموعه تلویزیونی که پیرامون شخصیتش ساخته شده بود ظاهر شد. این حرفه بازیگری او را آغاز کرد. او یکی پس از دیگری در فیلم های پرفروش ظاهر شد. او چندین رکورد فیلم داشته است، از جمله بازیگر 8 فیلم متوالی برای فروش بیش از 100 میلیون دلار، 5 فیلم بیش از 500 میلیون دلار. او یازده فیلم متوالی داشت که بیش از 150 میلیون دلار فروش داشته است. مجله Fortune بارها اسمیت را در میان 40 ثروتمند آمریکایی زیر 40 سال قرار داده است.
ویل اسمیت وقتی برای اولین بار فیلم جنگ ستارگان را تماشا کرد باور نمی کرد که یک فیلم بتواند مردم را به این اندازه تحت تأثیر قرار دهد. وقتی تصمیم گرفت یک بازیگر سینمای جهانی شود، فهمید که برای برتری در فیلم هایی که در آن حضور خواهد داشت، به تمرکز خیلی زیادی احتیاج دارد. او فهمید که دستیابی به موفقیت در صورت انجام چندین کار دشوار است. وی برای موفقیت، معتقد بود که باید با تمام وجودش تمرکز کند.
اسمیت اظهار داشت که مفهوم بهبود زندگی در هر کاری که انجام می دهد یک اصل اساسی است. وی همچنین دریافت که یکی از راه های بهبود زندگی، بهبود مستمر خود است. وی با تأمل در سخنان بودا اظهار داشت که هر روز وقتی از رختخواب برمی خیزد، دائماً تلاش می کند تا آنچه را که می تواند انجام دهد تا ذهن خود را ارتقا دهد، روح خود را بالا ببرد و از بدن خود مراقبت کند تا خود را بهبود بخشد. وی اظهار داشت که از این طریق می تواند تا حد ممکن افراد دیگر را دوست داشته باشد.
ویل اسمیت اظهار داشت که در تجربه خود، وقتی مردم کارهایی را برای پول انجام می دهند، انتخاب های بدی انجام می دهند. با این حال، وقتی افراد کاری را انجام می دهند که دوست دارند، یاد می گیرند چگونه با انجام کاری که دوست دارند، درآمد کسب کنند. او توضیح داد که وقتی شغل خود را تغییر داد، این کار را برای داشتن پول بیشتر انجام نمی داد، اما او این کار را برای انجام کاری انجام داد که بیشتر دوست داشت. این راه حفظ اشتیاق است. وی به دیگران توصیه كرد كه در صورت انتخاب، کاری را انتخاب كنند كه بیشتر دوست دارند انجام دهند.
ویل یادآوری می کند که زمانی او در حال آماده شدن برای ایفای نقش در فیلمی بود که پدرش به بیماری سختی مبتلا شد. به پدرش 6 هفته فرصت داده شد تا زندگی کند. با این حال، پدرش 4 ماه زندگی کرد تا اینکه در اثر بیماری دار فانی را وداع گفت. او به یاد خندیدن با پدرش افتاد که از اینکه به مردم می گفت فقط 6 هفته مهلت زندگی دارد اما بعد از گذشت چندین ماه هنوز زنده است. وی گفت که در نگاه به زندگی، همیشه در تلاش است تا جنبه خنده دار آن را پیدا کند. در آن زمان از زندگی، یادآوری اینکه برای خندیدن به همه چیز آماده باشد و در کنار افرادی باشد که او را می خنداند، برای او مفید بود.
ویل اسمیت هنگام سخنرانی پس از پذیرش جایزه NAACP سال 1999، یادآوری می کند که او بارها از پدر و مادرش شنیده است که به وی می گفتند می تواند هر چه می خواهد باشد و او این کار را باور کرد و کاری را انجام داد که می خواست در زندگی انجام دهد. او بیرون رفت و کار کرد و با مردم گفت وگو کرد که او مانند دیگران لیاقت این فرصت را دارد. وی سپس افراد شنونده، به ویژه کودکان را تشویق کرد تا واقعاً در قلب خود باور داشته باشند که می توانند هر چه می خواهند باشند.
اسمیت به پسرش جیدن می گوید که بزرگترین چیز در زندگی حرفه ای او احتمالاً تعهد به دادن دائماً چیزی با ارزش برای جهان بوده است. خوب به نظر رسیدن یا ظاهر شدن خود به عنوان فردی مطلوب در جهان هدف او در زندگی نبود. بنابراین او به پسرش توصیه کرد که تا زمانی که بتواند برای ارائه هنر، خود، انرژی و ایده های خود برای بهتر شدن جهان تمرکز کند، چیز بزرگی برای ارائه خواهد داشت.
ویل اسمیت پیشنهاد کرد که مردم باید هر روز با ترس روبرو شوند. وی خاطر نشان کرد که ترس معمولاً با دروغ همراه است. او تجربه ای از رفتن به چتربازی را یادآوری کرد. وی عنوان می کند که شب قبل از تجربه این کار، در راه رانندگی به سمت فرودگاه و تا قبل از پریدن از هواپیما، چقدر ترسیده بوده است. او سپس متوجه شد که بلافاصله پس از پریدن، احساس خیلی بهتری دارد. او دریافت که نقطه حداکثر خطر نقطه حداقل ترس است. هیچ دلیلی برای ترس قبل از پریدن از هواپیما وجود نداشت. ترس فقط باعث خراب شدن روز مردم است. او اعتقاد داشت که بهترین چیزهای زندگی در طرف دیگر است، ترس باعث می شود مردم از خیلی از فرصت ها استفاده نکنند.
اسمیت یک بار به خبرنگاران گفت که او یک تی شرت با کلمات "انرژی مثبت بخشی از شرح کار شماست" را درست کرد. وی در توصیف رویکرد خود نه تنها نسبت به کار بلکه به طور کلی زندگی، اظهار داشت که همیشه انرژی مثبت ابراز می کند. دلیل این امر این است که وی معتقد است که این بیماری مسری است. وقتی او برای بیان آن برای کار حاضر می شود، برخی از افرادی را که ملاقات می کند ممکن است این حس مثبت را دریافت کنند و سپس آن را برای خانواده هایشان نیز به خانه بیاورند. بنابراین، برای او مهم است که آن را در هر زمان و در هر مرحله بیان کند.
ویل اسمیت یک بار اظهار داشت که رفتن به کمدی طبیعی است. وقتی او در نمایش با جیمی فالون ظاهر شد، سه بار معرفی شد، زیرا بعد از بار اول و دوم، او به فالون گفت که مخاطبان مستحق ورود بهتر او هستند. پس از اولین بار راه رفتن روی صحنه، او برای بار دوم دوباره در داخل یک حباب پلاستیکی بزرگ ظاهر شد و از چیزی شبیه به یک خط رقص دیسکو از نمایش قطار روح 70 روی صحنه می رقصید.
ویل اسمیت نیز تجربیات منفی داشت. به عنوان مثال، او قبل از انتقال به حرفه بازیگری خود، به دلیل مشکلات مالیاتی تقریباً ورشکسته بود. با این حال، او توانست ادامه دهد و نه تنها ثروتمند شد، بلکه کسی شد که مردم به دنبال او هستند. او درسهای زندگی را آموخت و همچنان آرزو می کند، الهام می گیرد و بهترین تلاش خود را به افرادی می دهد که با آنها روبرو می شود یا بخشی از صنعت وی هستند. این قوانین در واقع می تواند علاوه بر امید، به افرادی که آرزوی موفقیت مشابه را دارند نیز جهت دهد.
برای مطالعه مقالات بیشتر با ما در سایت ezzatkhah.com همراه باشید.
جهت مشاوره رایگان در خصوص مطالب و ویدئوهای رایگان سایت و دوره های آموزشی وبسایت عزت خواه دات کام از طریق شماره واتس اپ 09302222413 شنبه تا چهارشنبه 9 تا 17 و پنجشنبه 9 تا 13 با تیم پشتیبانی در ارتباط باشید.