چگونه میتوان پیشرفت شغلی و حرفهای را تجربه کرد؟ افراد موفق رازهایی دارند و بسیاری از این موارد به نظم و انضباط فردی و مهارتهای حرفهای و مرتبط شغلی شخص، مربوط میشود. اما عمده این موفقیت، به مهارتهای شخصی شما مربوط خواهد شد. میتوان مهارتهای فردی را به مهارت ارتباط شما با دیگران مرتبط دانست. اینکه چقدر توانایی دارید با دیگران ارتباط درستی برقرار کنید، ویژگیهای شخصیتی شما در محل کارتان چگونه است؟ نسبت به انجام امور و وظایف کاریتان چه قدر خوشبین هستید؟ آیا نگرش شما برای انجام دادن امور محوله "نگرش من میتوانم" است؟ انگیزه شما برای پذیرفتن مسئولیتهای سخت تا چه اندازه است؟ اگرچه به سادگی نمیتوان همه این مهارتها را فهرست کرد اما فقدان هر یک از این موارد موجب مشکلات جدی و تأثیر منفی بر جو و محیط کاری شما خواهد شد. برخی از افراد، بر این باور هستند که مهارتهای فردی باعث میشود شغل ایده آل و موردنظرتان را به دست بیاورید. در ادامه چند مهارت فردی عنوان خواهد شد که راهگشای موفقیت شغلی و حرفهای شما خواهند شد.
مهارتهای ارتباطی، یکی از مهمترین مهارتها در هر زمینهای است. مدیران و افراد کارفرما به دنبال جذب افرادی هستندکه این ویژگی را داشته باشند زیرا میتوانند در زمینههای بسیاری کمک کننده باشند. نخستین و مهمترین نکته برای برقراری ارتباط، گوش دادن فعالانه به طرف مقابل است. سپس باید محتوای ارائه شده را در ذهن، آنالیز کرده و تعبیر درستی از آن داشته باشید. نقطه نظر شما در مورد بحث ارائه شده چیست؟ چگونه باید طرف مقابل را در مورد آن تشویق و تحریک کنید؟ برای بیان نظرات خود حتماً زبان بدن و شیوه ارائه آن را در نظر بگیرید تا موجب رنجش طرف مقابل نشوید.
ویژگیهای شخصیتی شما میتواند بر ارتباط با دیگران تأثیر گذار باشد. مثلاً، برخی افراد سریع به سراغ اصل مطلب میروند و بحثشان را بر مبنای واقعیات و منطق به جلو میبرند. برخی دیگر کاملاً به صورت مشارکتی ارتباط برقرار میکنند و نسبت به چگونگی احساسات دیگران در جریان ارتباط واکنش نشان میدهند. هر دو رویکرد به یک اندازه قابل احترام و ارزشمند هستند. البته نکته مهم، احتمال درک نادرست شما در برخورد با هر یک از این نوع رویکردها است. میتوانید از یک تست شخصیتی استفاده کنید و از نحوه برقراری ارتباط خودتان با دیگران و نقاط ضعفی که دارید، آگاهی پیدا کنید. برقرای ارتباط با مخاطب، مهر تاییدی برای یک ارتباط درست و شایسته است.
ایجاد تغییر بخش مهم و لازمه هر بیزینس به شما میرود. شرکتها به کارمندان و افرادی نیاز دارند که قابلیت انعطاف پذیری در برابر نوآوریها را داشته باشند، پذیرای ایدههای جدید باشند و به طور کلی زمانی که برنامه یا طرحی به نتیجه ایده آل نمیرسد، توانایی تغییر و نوآوری داشته باشند. نتیجه تحقیقات صورت گرفته حاکی از ارتباط عملکرد شغلی و انعطاف پذیری در طولانی مدت است. زیرا در طول دوره کاری زمانی میرسد که مجبور میشوید خارج از برنامه روتین خود قرار بگیرید و برای چالشهایی که قبلاً وجود نداشتهاند آماده شوید. انعطاف پذیری به این معنا نیست که برای انجام دادن یک وظیفه جدید یا یک پست شغلی جدید دقیقاً همانند یک متخصص حرفهای عمل کنید. اما باید برای پذیرفتن مسئولیت جدید و یاد گرفتن مهارتها و نکات جدید مرتبط شغلی تمایل و رغبت نشان دهید. مدیران شرکتها به دنبال افرادی هستند که توانایی خارج شدن از منطقه امن ذهنی را داشته باشند و در صورتی که ایدههای ابتداییشان، عملکرد موفقی به همراه نداشته باشد، به دنبال یافتن راههای دیگر باشند.
فعالیت به صورت تیمی اگرچه اندکی سخت به نظر میرسد اما یاد گرفتن آن موجب پیشرفت شغلی شما خواهد شد. کارفرمایان و صاحبان کسب و کار به دنبال افرادی هستند که قابلیت مذاکره، همکاری تیمی و مشارکت، مدیریت تنشهای ایجاد شده با دیگران را داشته باشند و بتوانند همه اعضای تیم را به سمت هدف واحد هدایت کنند. این توانایی موجب روابط پایدار مشتری و افراد مراجعه کننده خواهد شد. چه چیزی موجب میشود فرد، عملکرد تیمی خوبی داشته باشد؟ به عبارت دیگر، فردی که هدف اصلی را به خوبی بداند و از نقش خودش نیز آگاهی کاملی داشته باشد میتواند عملکرد شایستهای را به اجرا بگذارد. آنچه برای مدیران اهمیت دارد این است که شما به عنوان یکی از اعضای تیمشان نسبت به نقاط قوت وتوانایی خودتان آگاهی کامل داشته باشید، به مسئولیتهایتان واقف و و بدانید چگونه باید در تیم مشارکت داشته باشید. سپس بتوانید با ارئه ایده و نظرات خود به روشی کاملاً محترمانه تمام این نکات و مهارتها را به مرحله اجرا درآورید. در این صورت شما یک بازیکن تیمی خوب به شمار خواهید رفت. زمانی که یک تیم به درستی کارهایش را به جلو ببرد، هر عضو از گروه، مجموعه منحصربه فردی از مهارت و توانایی را به اجرا خواهد گذاشت. تحقیقات نشان میدهد که ترکیب مختلف و متفاوتی از ویژگیهای شخصیتی بر عملکرد و بهره وری تیمی موثر واقع میشود. هر فردی که از ویژگیهای شخصیتی و چگونگی عملکرد خود در تیم آگاه باشد، میتواند زمینه را برای فعالیت تیمی فراهم کند.
در شرایط و محیط کاری، موارد بسیاری وجود خواهد داشت که شما نمیتوانید تغییراتی در آنها به وجود آورید. مثلاً نمیتوانید رفتار همکارانتان را تغییر دهید یا اگر پرینتر شما آسیب دیده باشد در حال حاضر کاری از دست شما بر نمیآید. تنها کاری که در این شرایط میتوانید انجام دهید این است که اجازه ندهید چنین مواردی موجب ناراحتی شما شوند. افرادی مورد پسند روسا و مدیران شرکتها هستند که شخصیت آرام، منطقی و بشاش داشته باشند، افرادی که موجب تنش بیشتر در محل کار میشوند مطمئناً مورد حمایت مدیر نخواهند بود. تحقیقات نشان میدهد افرادی که به لحاظ شخصیتی آرام و متعادل هستند در محل کار، روابط بهتری برقرار میکنند، در محیط کار شادتر هستند و در مقایسه با کسانی که همیشه متعرض و بهانه جو هستند میگیرند. برخی افراد بر این باور هستند که نگرش ذهنی مثبت موجب طول عمر بیشتر خواهد شد، بنابراین تقویت این ویژگی در هر زمینهای از زندگی کاربرد خواهد داشت. اینکه همیشه نیمه پر لیوان را ببینید کار چندان آسانی نیست به ویژه در شرایطی که استرس شغلیتان زیاد است و مهلت تحویل پروژهتان رسیده است. اما میتوانید از طریق راهکارهایی ساخت افکار مثبت را یاد بگیرید. لبخند زدن به شرایط به وجود آمده، موجب میشود جو مثبتی را ایجاد کنید.
افرادی که از اخلاق کاری برخوردار هستند، نسبت به نقش و وظیفهای که دارند متعهد باقی میمانند، حتی در صورتی که وظایفشان سخت شود یا موانعی بر سرراهشان قرار گیرد، پشتکار و اراده خود را حفظ خواهند کرد. چنین افرادی سفیر نظم و سازماندهی امور به شمار میروند و یک نمایده بالقوه ایده آل محسوب خواهند شد. در صورتی که بتوانید چنین مهارتهایی را به اجرا بگذارید، میتوانید انتظار داشته باشید برای فرصت و موقعیتهای شغلی به وجود آمده انتخاب شوید.
از آنجا که اخلاق کاری میتواند برای افراد مختلف تعابیر گوناگون داشته باشد، میتوان نمونههای مختلفی را ارائه کرد؛
- پشتکار هنگام مواجهه با مشکلات و چالشها و عقب نکشیدن از ادامه تلاش
- داوطلب شدن برای انجام پروژهای که جزو وظایف شما به شمار نمیرود
- تقویت مهارتهای مرتبط شغلی و بازاریابی
- پذیرفتن مسئولیت اشتباههایی که مرتکب شدهاید و مقصر جلوه ندادن دیگران
چه تعداد از افراد در مورد صحبت کردن در جمع هراس دارند؟ تقریباً میتوان همه افراد را در این گروه جای داد. در آمریکا، ترس از صحبت کردن در جمع، رتبه شماره یک را به خود اختصاص داده و حتی نسبت به ترس از مرگ و ترس از تنهایی در رده بالایی قرار دارد. دو ترس اخیر به ترتیب در جایگاه پنجم و هفتم قرار دارند. طبق نظر وارن بافت، تقویت این مهارت میتواند تا 50 درصد به ارزش فردی شما اضافه کند. این افزایش ارزش، واقعاً فوق العاده است. وارن بافت برای غلبه بر نقطه ضعف خود متوجه شد در ابتدا باید اعتماد به نفس خود را افزایش دهد و به همین دلیل صحبت کردن برای گروههای کوچک را بارها و بارها تمرین کرد.
از نقطه نظر یک مدیر، دو مورد لازم برای داشتن وجدان کاری عبارتند از؛
- کاری را که مسئولیت انجام دادنش را پذیرفتهاید، حتماً انجام دهید
- به جای کوچک نشان دادن اشتباه یا پنهان کردن آن، مسئولیت خطای خود را بپذیرید حتی وقتی کسی بر کار شما نظارت نمیکند.
افراد بسیاری را میتوان یافت که از پلههای موفقیت بالا رفتهاند. شما نیز میتوانید یکی از همین افراد موفق باشید به شرط اینکه در محیط کار وجدان کاری و اخلاق حرفهای را رعایت کنید.
در عصر حاضر، همه افراد نسبت به سالیان قبل بسیار پرمشغله هستند. حجم بالای تماسهای تلفنی، پیامهای صوتی و نوشتاری، شرکت در جلسات متعدد و پروژههای جانبی همه باعث درگیری افراد شده است. هیچ جای انکار وجود ندارد که در محیط کار نیز برخی عوامل موجب حواس پرتی میشوند. اما آنچه برای مدیران اهمیت دارد این است که کارمندان زمان را مدیریت کنند. مدیریت زمان را صرفاً نمیتوان هنر به موقع انجام دادن یک پروژه یا به موقع حاضر شدن در یک جلسه دانست بلکه باید آن را تمرکز بر پروژه و متعاقباً ایجاد ارزش برای بیزینس تعریف کرد. به عبارت دیگر مدیریت زمان یعنی اولویت بندی کارها، متعهد ماندن به برنامه و دانستن اینکه انجام کارهای آسانتر موجب به تعویق انداختن کارهای مهم نشود. مدیریت زمان به معنای برنامه ریزی و یاد گرفتنِ «نه گفتن» به برخی از کارها است. شاید این کار کمی سخت به نظر میرسد اما در هر حال قابل یادگیری است. چند روزی کارهایی را که باید انجام دهید، زیرنظر بگیرید. انجام دادن کارهایتان به چه مدت زمان نیاز دارد؟ چه عاملی موجب توقف در انجام کارها و بر هم خوردن تمرکزتان میشود؟ زمانی که پاسخ این سوالات را یافتید، میتوانید مطمئن شوید که زمان را عاقلانه میگذرانید و به هدر نمیدهید.
لینکدین اخیراً 50000 مهارت مورد نیاز کارفرمایان برای یافتن افراد مناسب را بررسی کرده است. در این میان، مهارت شماره 1 به خلاقیت یا همان توانایی حل مشکلات و تفکر خلاقانه مربوط میشود. خلاقیت به معنی ارائه ایدههای جدید و نوآورانه است. چنین ایدههایی به رشد شرکتها کمک میکند و فقدان این ایدهها مساوی با مرگ شرکت خواهد بود. شما چگونه مهارت تفکر خلاقانه خود را به نمایش میگذارید؟ قانون طلایی به مشارکت شما مربوط میشود. جسور باشید و ایدهای را که دارید در جلسه طوفان فکری مطرح کنید. سوالاتی را بپرسید که با این عنوان شروع میشوند" چه میشود اگر... ؟". مثلاً "اگر این اطلاعات را به اطلاعات مشتری اضافه کنیم، چه اتفاقی می افتد؟" ، اگر مرحله سوم را از کل فرآیند حذف کنیم، چه اتفاقی می افتد؟" این نوع فعالیتها نشان میدهد که شما آمادگی دارید فراتر از رفتار معمول سازمانی خودتان عمل کنید و برای حل مشکلات، راه حلهای خلاقانه ارائه کنید. این توانایی موجب خواهد شد هر روز نسبت به روز قبل پیشرفت کاری بیشتری داشته باشید.
خوشبختانه همه این مهارتها قابل یادگیری هستند. شاید در یکی از این حوزهها احساس ضعف کنید، اما آگاهی از نقاط ضعف، میتواند تمرکز شما را به خود معطوف کند و رفع آنها را به همراه داشته باشد. بنابراین لازم است ویژگیهای شخصیتی، مهارت وتوانایی هایتان را بشناسید. این موارد پایه و اساس قدرتمندی برای شیوه ارتباط، تغییر نگرش، خودآگاهی و سایر موارد خواهد شد. خبر بهتر این که این تلاش برای پیشرفت ارزش دارد. پیشرفت مهارتها موجب باز شدن درهای جدیدی برای به دست آوردن فرصتهای شغلی بهتر و ارتقاء شغلی خواهد شد.
منبع : https://ezzatkhah.com/pm