فائزه اسکندری
فائزه اسکندری
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

فضای کار اشتراکی نجات دهنده یا غرق‌کننده؟!


به نظرم همیشه مزایای یک فضا ممکنه برای افرادی ضرر به حساب بیاد. درمورد مزایای فضای کار اشتراکی زیاد خوندیم و میدونیم اما خوبه که ببینیم این مزایا چجور میتونه آسیب‌زننده هم باشه .

اگر درمورد مزایای فضای کار اشتراکی سرچ کنید ، از جمله مواردی که به چشم میخوره جلوگیری از انزوا و در نهایت اجتناب از افسردگی‌ست که از نظر من مهم‌ترین مزیت هم همینه.

منکر این مزیت کم‌اهمیت نمیشم و اتفاقا به چشم دیدم آدم‌هایی که در اوج ناامیدی در حین دست و پا زدن برای نجات از غم و سیاهی روزهاشون تونستن با دیدن آدم‌های متفاوت و دریافت انرژی جمعی از آدم‌ها یه جون به جون‌هاشون اضافه کنند و مسیر بهتری رو برای زندگی بسازن.

اما خب همه آدم‌ها هم نجات یافته نیستند...

با ورود به فضای کار اشتراکی آدم‌ها محرکی میشن برای حواس پرتی افراد از باورها و افکاری که باعث رکود و اضطراب‌اند. انگار که آدم‌ها در حین خفگی تو دریای غم، با ورود به فضای کار اشتراکی تونستن سرشونو از آب بالا بیارن، فقط در حدی که بتونن نفسی تازه کنن اما دیگه هیچ تلاشی برای رهایی از دریایی که توش دست و پا میزدن نکردن پس به سختی توی دریا قدم برمیدارن و خیلی سخته که روش حرکت کردن رو تغییر بدن.

در این شرایط آدم‌ها همونطور که اونقدر خودشون رو در انزوا نگه داشتن که تنهایی اونها رو از پا دراورد و با آخرین نیروی باقی مونده خودشون رو رسوندن به منطقه‌ای به اسم فضای کار اشتراکی، ممکنه به همون اندازه خودشون رو در فضای کار اشتراکی نگه دارن تا توسط خود افراد جامعه یا ابتلای مجدد به افسردگی به خاطر تکراری شدن فعالیت‌ها از پا دربیان و دوباره مجبور بشن به تنهایی پناه ببرن.

وحالا چیکار کنیم غرق نشیم ؟!

کارل گوستاو یونگ روانشناس تحلیلی اهل سوئیس معتقده زمانی انسان‌ها به کمال یا رشد میرسن که در همه ابعاد زندگیشون تعادل وجود داشته باشه. مثلا اگر شغلی که دارید شما رو وادار می‌کنه با آدم‌های زیادی ارتباط برقرار کنید در طول روز یا هفته زمان‌هایی رو برای تنهایی خودتون اختصاص بدید. یا اینکه اگر همیشه با مفاهیم عینی مثل ارقام و آمار سروکار دارید زمانی رو برای پرداختن به موضوعات انتزاعی مثل هنر یا ادبیات بذارید.

به نظرم مخرب‌ترین باوری که باعث رکود عملکرد این افراد چه در تنهایی چه در فضای کاری که آدم‌ها و موقعیت های زیادی در اون وجود داره میشه اینه که افراد خودشون رو در یک چهارچوب گیر میندازن و به سختی تغییر سبک زندگی میدن.

ما زمانی می‌تونیم از یه موقعیت و مکان بهترین بهره‌برداری رو بکنیم که به همه ابعاد اون موقعیت آگاه باشیم و خودمون رو درگیرش بکنیم. حالا پیشنهاد من چیه؟

۱.شرکت در رویداد‌ها:

توی فضاهای کار اشتراکی معمولا رویدادهایی با موضوعات متفاوت برگزار می‌شه که دوتا مزیت داره:

اول اینکه شما با دغدغه های جامعه اطرافتون آشنا می‌شید و مفاهیم جدیدی رو در حوزه کاری خودتون یا دیگران یاد می‌گیرید.

دوم اینکه با آدم‌ها و گاهی با مکان‌های جدید مواجه میشید.

۲.شرکت در دورهمی‌ها و سرگرمی‌ها :

توفضاهای کار اشتراکی آدم‌ها با سلایق متفاوتی هستند بنابراین همیشه آدم‌های هم‌فاز شما توی اون محیط پیدا می‌شن تا باهم به فعالیت های سرگرم‌کننده مثل بازی کردن، فیلم دیدن، موزیک گوش دادن و... بپردازید و یا زمان‌هایی رو برای گفتگو درباره مسائل مختلف بذارید.

۳.وقت گذراندن با افرادی که در فضای کاری شما نیستند :

افرادی که فعالیت‌های متفاوت با شما دارند جهان‌بینی متفاوتی هم دارند دیدن و شنیدن رویکردهای مختلف به زندگی، جهان‌بینی شمارا متعادل‌تر و یکپارچه‌تر میکنه و باعث رشد دیدگاه شما می‌شه.


۴.خودتون برای حال بهتر جامعه ایده‌پردازی کنید:

اگر شما برای شروع فعالیت جدید مثل پیاده‌روی، یادگیری زبان یا حتی کار جدید نیاز به افرادی دارید که اون فعالیت رو دسته جمعی انجام بدید اعلام عمومی کنید تا بتونید شاهد رشد دسته جمعی در یک حیطه باشید.

اینطوری خودتون هم حس تاثیرگذاری بیشتری دارید .



فضای کار اشتراکیآبی سفیدفضای کار اشتراکی آبی سفید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید