نام کتاب: انسان در جستجوی معنی
عنوان اصلی: Man's Search for Meaning
نویسنده: ویکتور فرانکل (Viktor E. Frankl)
نخستین تاریخ انتشار: 1959
انسان در جستجوی معنا: سفری در تاریکی با نوری کمفروغ
کتاب "انسان در جستجوی معنا" اثر ویکتور فرانکل، به دو بخش تقسیم شده است. بخش نخست شرح تجربهها و روزهایی است که در اردوگاههای کار اجباری نازیها گذرانده است. سپس فرانکل در بخش دوم این کتاب، به بررسی فلسفه خود در مورد معنای زندگی میپردازد و معتقد است که انسان در هر شرایطی، حتی در تاریکی مطلق اردوگاههای نازی، میتواند معنایی برای زندگی خود بیابد.
نویسنده در این کتاب، بیشتر بر تجربیات شخصی خود در اردوگاههای کار اجباری متمرکز است و به تجربیات دیگر زندانیان توجه کمتری میکند و میتوان گفت آن را نادیده میگیرد. این امر تا حدی از ژرفا و عمق کتاب کاسته، به آن لطمه زده و باعث شده از غنا و تنوع کمتری برخوردار باشد.
نگاه تک بعدی فرانکل به معنای زندگی و نادیده انگاشتن سایر دیدگاهها در این زمینه، باعث میشود که خواننده با یک دیدگاه واحد که در جای جای کتاب تکرار میشود روبه رو شود و نویسنده امکانی برای بررسی و مقایسهی سایر دیدگاهها فراهم نمی کند. این نکتهی منفی دیگری است که نه تنها کتاب را کسالتبار میکند بلکه از ارزش آن نیز میکاهد.
به جز این فرانکل در کتابش، رنج انسانها در اردوگاههای نازی را تا حدودی سادهانگاری میکند. او می نویسد: «آن هایی که دلیلی برای زندگی خودشان دارند، می توانند هر وضعیتی را تحمل کنند.» و معتقد است که انسانها میتوانند در سیاه ترین لحظهها که در اندوه و رنج غوطه ورند معنا و هدفی برای زندگی شان بیابند اما این دیدگاه ممکن است برای برخی از خوانندگان قابل قبول نباشد. علاوه بر این او به برخی جنبههای رنج، مانند رنج کودکان در اردوگاههای کار اجباری، توجه کافی نمیکند که سبب آسیب دیدن اعتبار کتاب شده است.
و اما امتیاز من به کتاب:
من بارها با مرورها و معرفیهایی روبهرو شدم که می گفتند: «انسان در جستجوی معنی کتاب شگفتانگیزی است که ارزش بارها و بارها خوانده شدن را دارد» اما متاسفانه این کتاب اصلا در حد انتظاری که داشتم نبود و کل آن را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: «انسان باید در زندگی هدفی سازنده و متعالی داشته باشد»؛ و تمام! خب این کتاب قدیمی است و احتمالا اگر کسی بودم که آن را همان سالهای ابتدای چاپ نخستین اش میخواندم به آن ۵ ستاره میدادم؛ اما اکنون و بعد از خواندن آثار افرادی مانند اروین یالوم باید بگویم که این کتاب نه تنها حرف تازه ای برای گفتن ندارد؛ بلکه خیلی جاها در متن و در شرح رویکرد لوگوتراپی کمبودها و شاید گاهی تناقضهایی وجود دارد که باعث میشود متن در این زمان و در قیاس با آثار جدیدتر در این حوزه، ارزش پیشین اش را نداشته باشد. روی هم رفته نه بخش نخستِ کتاب جذابیت چشمگیری دارد (باز هم در قیاس با زندگی نامههای دیگری که درباره اسارت در اردوگاههای نازی نوشته شده) و نه بخش دوم سخن جدیدی؛ بنابراین اگر هنوز کتاب را نخواندید و در لیست «کتابهای برتر» و «کتابهایی که باید بخوانم» هست، پیشنهاد میکنم که از لیست حذفش کنید. در آخر با در نظر گرفتن تمام جنبهها من به این کتاب 2 امتیاز میدهم.
این پست را برای «چالش کتابخوانی طاقچه» نوشتهام و میتوانید این کتاب را از طاقچه دریافت کنید.