نام کتاب: هنر ظریف رهایی از دغدغهها: روشی نو برای خوب زندگی کردن
عنوان اصلی: The Subtle Art of Not Giving a F**k
نویسنده: مارک منسن (Mark Manson)
نخستین تاریخ انتشار: 2016
«هنر ظریف رهایی از دغدغهها: روشی نو برای خوب زندگی کردن»، کتابی خوشخوان و یکی از پرفروشترین آثار نیویورک تایمز است. این کتاب در ایران نیز با استقبال خوبی همراه شد و از جمله کتابهایی است که مجتبی شکوری خواندنش را پیشنهاد کرده است. نویسنده در آغاز کتاب به خوبی بیان کرده که چه چیزی در انتظارتان است و از چه مفاهیمی سخن خواهد گفت:
«هنر ظریفی در رهایی از دغدغهها وجود دارد. هرچند این مفهوم ممکن است مسخره به نظر برسد و من هم عوضی به نظر برسم. آنچه اینجا راجع به آن صحبت میکنم، اساساً یاد گرفتن روشی برای تمرکز و اولویتبندی موثر افکارتان است؛ اینکه چگونه با توجه به ارزشهای شخصی و برگزیده خودتان انتخاب کنید چه چیزی برایتان مهم است و چه چیزی مهم نیست. این کار بسیار دشواری است. دستیابی به آن، یک عمر تمرین و انضباط میخواهد. مرتب در آن شکست خواهید خورد. اما این شاید بارزشترین کوشش زندگی هر انسانی است.»
همانطور که از شرح و توصیف نویسنده آشکار است، این کتاب در دستهی کتابهای خودیاری جای میگیرد و مارک منسن با قلم جذاب و طنزآمیزش توانسته کسانی که طرفدار کتابهای خودیاری نیستند را نیز جذب کند و تا صفحه آخر پای کتاب بنشاند. چرا که برخلاف دیگر کتابهای این دسته، خواندش حس گوش دادن به سخنرانی که بالای سکو ایستاده را نمیدهد بلکه بیشتر تداعیگر حس گپی دوستانه هنگام نوشیدن چای و قهوه است.
هدف کتاب ارائه رویکردی برای بهبود زندگی است اما بر خلاف دیگر کتابها نویسنده مدام با فریادی پرشور نمیگوید که «ادامه بده... تو میتونی... انجامش بده»، بلکه از همان آغاز خیالتان را راحت میکند که قرار نیست همه چیز به دست بیاورید و با شما از چطور باختن و رها کردن سخن میگوید. از این حرف میزند که چطور میتوان رنج کشیدن را معنادار کرد و چگونه دغدغههای سطحی و کمارزش را پشت سر گذاشت و به اصل چسبید.
این کتاب دربارهی انتخاب آگاهانه است: انتخاب درست ارزشها، انتخاب رنج و مشکلی که در مسیر خواستها و ارزشهایت باشد (چون به هر حال باید مدام یک مشکل را حل کرد و سراغ مشکل بعدی رفت)، انتخاب نوع برخورد با مسائل، انتخاب و تعیین مرزها، انتخاب... . در حقیقت تمام این انتخابها برای این است که ارزشهایی را مشخص کنیم که باید برایشان تره خرد کرد و به آنها بها داد تا بتوان از مشکلاتی مانند اضطراب و افسردگی رها شد.
در کنار تمام این نکات مثبت گاه به نظر میرسد که نویسنده بر مبنای تجربیات زندگیاش و بدون پشتوانهای منطقی، نسخهای عمومی تجویز میکند؛ بنابراین بهتر است غرق در توصیههای دلچسب و گوشنواز نشد و با نگاهی سنجشگر و پرسشگر تا انتها پیش رفت. علاوهبر این وقتی بخشهای مختلف کتاب را میخوانی احساس میکنی که خودت هم اینها را میدانستی اما نمیتوان گفت حرف تازهای هم برای گفتن نداشت؛ دست کم برای من افکارم را سازماندهی کرد، بعضی چیزها را پررنگ و بعضیها را کمرنگتر کرد. عنوان هر فصل و ترتیب چیدمانشان هم جالب بود و میتوان گفت روی هم رفته کتاب خوبی بود. من این کتاب را با ترجمه ارشاد نیکخواه خواندم که نقش زیادی در خواندنیتر شدن کتاب داشت؛ زیرا با همان ادبیات و گستاخیهای مارک منسن همراه بود و همین که میدانستم با یک ترجمهی سانسور شده روبهرو نیستم، با حس بهتری کتاب را به دست میگرفتم و مشغول خواندن میشدم.
این پست را برای «چالش کتابخوانی طاقچه» نوشتهام و میتوانید این کتاب را از طاقچه دریافت کنید.