نام کتاب: حرمسرای قذافی
عنوان اصلی: Les Proies: dans le harem de Kadhafi
نویسنده: آنیک کوژان (Annick Cojean)
نخستین تاریخ انتشار: 2012
این کتاب که جایزهی بزرگ باشگاه بینالمللی مطبوعات را از آن خود کرده است، حاصل سفر آنیک کوژان، خبرنگار مجلهی لوموند در سالهای پس از انقلاب لیبی به طرابلس است و دربارهی جنایات و جرایم جنسی قذافی است و میتوان محتوای آن را به دو بخش اصلی تقسیم کرد. بخش نخست با بیان سرگذشت ثریا از زبان خودش آغاز میشود. دختری که با فریبکاری ربوده شده و به باب العزیزیه برده میشود، جایی که آغاز کابوسهای اوست. ثریا از کودکیاش میگوید از پیشینه خانوادگیاش و شخصیت و باورهای پدر و مادرش. او از اتفاقهای تکاندهندهای که در باب العزیزیه بر او گذشته و خشونت و جنایتی که قذافی و نیروهای نزدیکش نسبت به او انجام دادهاند سخن میگوید، خشونتی که نه تنها جسم بلکه روح و روانش را به شدت زخمی کرده است. در جایی از زبان ثریا میخوانیم:
«او فقط به بدنم تعرض نکرد، بلکه روحم را نیز با دشنهای سوراخ کرد. آن دشنه هرگز بیرون نیامد...».
و در جایی دیگر از رفتارهای آسیبرسانی میگوید که از زمان حضورش در باب العزیزیه با او همراه شد و پس از آن برای همیشه با زندگیاش در هم تنیده شد:
«وادارم کرد سیگار بکشم. بعد مقداری پودر سفید را روی یک تکه مقوا ریخت، یک برگ کاغذ را لوله کرد و با استفاده از آن پودر سفید را درون دماغش کشید.»
در ادامه ما را جزئیات فرارش و سختیها و سرگردانیهای پس از آن همراه میکند. روایتش با بیان چگونگی بازگشتش به لیبی و اوضاع پر آشوب جامعه پس از مرگ قذافی پایان مییابد. در خطوط پایانی این بخش ثریا می گوید: «دوست دارم در لیبی جدید زندگیای برای خودم بسازم، اما از خودم میپرسم آیا چنین چیزی امکان دارد؟». این بخش دید خوبی از جامعهی لیبی میدهد و خواننده را با فرهنگ جامعه، چگونگی نفوذ حکومت در تک تک ابعاد زندگی مردم و نحوه کنترل آنها و نیز پروپاگاندای سیستم حاکم آشنا میسازد. بسیار جالب است که ببینیم چگونه مذهب و فرهنگ حتی میتوانند واکنش مردم را به این نوع از جنایات شکل دهند، سرزنش زنان و احساس شرم در خانواده به جای متجاوزان. آنچه که متاسفانه در جامعه خودمان نیز شاهدش هستیم.
نویسنده در بخشهای بعدی کوشش میکند زاویههای دیگری از جنایات جنسی قذافی و سازوکاری که پشت آن است را آشکار کند و مستندات خود را در این بخشها بیان میکند. او در ابتدای این بخش چنین مینویسد:
«گاهی مواقع از ثریا میخواستم دربارهی موضوع خاصی اطلاعات بیشتری به من بدهد اما او در کمال صداقت جواب میداد متاسفانه چیزی در اینباره نمیدانم. آنجا نبودم…. شرط اصلی توافق ما با یکدیگر این بود: ساکت ماندن بهتر از گمانهزنی است!»
آنیک کوژان برای نگارش این بخش با افراد بسیاری گفتگو میکند و به مدرسه ثریا سر میزند و تلاش میکند با تمامی کسانی که ثریا در داستانش به آنها اشاره کرده صحبت کند. و نتیجهی کار جالب و قابل تامل از کار درآمده است.
از آن کتابهایی است که خواندشان سخت و دردناک است و من برای خواندنش به وقفههای زمانی نیاز داشتم و نمیتوانستم به راحتی هضمش کنم، البته شاید این مسئله تا حدی ناشی از این باشد که بخشهایی از داستانها غیر قابل باور است و زیادی از چارچوب منطق خارج میشود و دیگر نمیتوان به راحتی پذیرفتشان؛ اما روی هم رفته ارزش یک بار خواندن را دارد و من در مقیاس 1 تا 5، به آن 3 امتیاز میدهم.
این پست را برای «چالش کتابخوانی طاقچه» نوشتهام و میتوانید این کتاب را از طاقچه دریافت کنید.