ویرگول
ورودثبت نام
تندیس فرجی
تندیس فرجی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

ما خوشبخت تریم یا انسان های اولیه ؟

شاید برای خیلی از ما این سوال پیش آمده باشد که آیا ما خوشبخت تریم یا گذشتگانمان ؟و آیا دنیای مدرن و تکنولوژی با رفاهی که برایمان فراهم کرده اند ما را شاد تر از پیشینیانمان کرده اند ؟

به چندین دلیل بررسی این سوال از منظر علمی و دقیق خیلی سخت و یا حتی نا ممکن است و نمی توان به این سوال جواب قطعی داد. مثلا ما هنوز در علم به تعریف دقیقی از خوشبختی نرسیده ایم و نمی دانیم چه چیز هایی دقیقا با احساس خوشبختی همایندی دارند از طرف دیگر ما به انسان های گذشته دسترسی نداریم و نمی توانیم از آن ها سوال کنیم یا ازشان بخواهیم پرسشنامه برایمان پر کنند.

تنها راه پیش رو برای نزدیک شدن به پاسخ این سوال مقایسه ی سبک زندگی خودمان با آن هاست و در آخر هم خودمان باید قضاوت کنیم که کدام یک از این سبک های می تواند در ذهن ما به خوشبختی نزدیک تر باشد.

ساعات کاری و فعالیت

انسان های شکارچی_خوراک جو (منظور انسان هایی که قبل از انقلاب کشاورزی می زیستند) به طور میانگین در طول روز بین ۶ تا ۸ ساعت کار می کردند و بقیه ی زمان خود را احتمالا صرف استراحت و تعاملات اجتماعی شان می کردند. آن ها در طول ساعات فعالیتشان به شکار می رفتند و میوه جمع آوری می کردند. ممکن بود غذا به قدری باشد که آن را ذخیره کنند و یا غذایی پیدا نکنند و گشنه بمانند .

امروزه به طور میانگین انسان ها حدود ۱۰ تا ۱۲ ساعت کار می کنند. ساعت ها در ترافیک می مانند و باید استرس های محل کار و یا احتمالا یک رییس بداخلاق را تحمل کنند. این روز ها کمتر کسی دچار قحطی می شود و مرگ به دلیل گرسنگی خیلی نادر است اما ساعات کاری بیشتر است و افراد با اینکه می دانند هرگز از گرسنگی نخواهند مرد تحت استرس و فشار زیاد ساعت های خیلی زیادی را کار می کنند و تقریبا زمانی برای استراحت ندارند.

آرامش و امنیت

انسان های شکارچی_خوراک جو ممکن بود مورد حمله ی حیوانات وحشی قرار بگیرند،در طی شکار از ارتفاع سقوط کنند و یا در یک زمستان سرد در غار ها و پناهگاهایشان دوام نیاورند. این شکل از ترس ها عموما شدید ولی گذرا هستند یعنی من یک شیر وحشی را می بینم. ترس شدیدی را تجربه می کنم و اگر خوش شانس نباشم همان موقع بلعیده می شوم و می میرم و ترس با مرگ من متوقف می شود.

انسان امروز کمتر ترس های شدید را تجربه می کند و بیشتر دچار اضطراب می شود. اضطراب ترس های مداومی است که در نبود خطر و حتی بی دلیل به وجود می آید و ممکن است سالیان سال و روزانه تجربه شود. مثلا انسان امروز ممکن است دچار اضطراب برای آینده ی شغلی و یا قبولی در دانشگاه اش باشد و بعد از این ها هم نگران کرایه ی خانه اش باشد. ترس با خطر مرگ آغاز می شود و در عرض چند دقیقه با مرگ به اتمام می رسد. اما اضطراب ها در تمام طول زندگیمان ما را رها نخواهند کرد.


در این بخش من دو متغییر را مقایسه کردم . در بخش بعدی سه متغییر دیگر را هم مقایسه خواهیم کرد. تا به اینجا نظر شما چیست؟ کدام یک خوشبخت تریم؟

فارغ التحصیل روانشناسی بالینی.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید