چند سال پیش در شرکت لارنجی در خصوص موفقیت مالی افراد تحقیق و بررسی انجام شد و دیدند ۸۵% موفقیت مالی افراد این مجموعه در ارتباطات آنها هست فقط ۱۵% دانش فنی این موفقیت را رقم زده است
در این مقاله می خواهم در خصوص این با شما صحبت کنم که چقدر ارتباطات می تواند به شما کمک کند و مهمتر از آن این هست که ارتباطات قوانین مخصوص به خودش را دارد و برای اینکه در آن موفق عمل کنیم باید این قوانین را جدی بگیریم و به آننها عمل کنیم
اینکه در هر محیطی ما باید توانمند این باشیم که بتوانیم ارتباط برقرار کنیم شکی نیست ولی برای موفقیت بیشتر در کسب و کار باید یاد بگیریم در محیط کار چطوری ارتباط برقرار کنیم و این یکی از مهمترین و کاربردی ترین مهارتهایی هست که باید یاد بگیریم
خیلیها فکر می کنند که وقتی توی یک فضای بسته یا باز با یکی چند کلمه ای صحبت کنند ارتباط برقرار کردند و خیلی موفق هستند توی ارتباطات
ولی باید بگم که این معنی ارتباطات خیلی خیلی غلط است
برای اینکه بتوانیم برقرار کننده ارتباط خوبی باشیم و در این مسیر موفق عمل کنیم باید زیرساختهایی را داشته باشیم
مثلا بدونیم که ارتباطات صرف صحبت با هم نیست و باید به همدیگر احترام بگذاریم، ادبیات لازم را داشته باشیم و با ادب با هم برخورد کنیم و خیلی موارد اینچنین که جلوتر به تمامی این موارد اشاره خواهیم کرد
در فضای ارتباطات چندین مورد ارتباط داریم که باید آنها را در نظر گرفت
ولی در محیط کار سه مدل ارتباط داریم
همان قدر که یک سری از مهارت ها مثل مهارتهای فنی بسیار مهم و کارساز هستند و شما را به سمت جلو حرکت می دهند مهارتهای ارتباطی نیز همین وضعیت را دارند و شما را با سرعت بیشتری به سمت جلو سوق می دهند
به عقیدهی دیوید پارنل (David Parnell) نویسنده و مشاور در حوزهی ارتباطات، مهارت برقراری ارتباط یعنی “داشتن صفات مختلفی که فرد به واسطهی آنها قادر است به خوبی با دیگران تعامل و ارتباط داشته باشد”
اولین نکته که خیلی حائز اهمیت هست این هست که با هم صمیمی باشیم، فقط یک نکته مهم و بزرگ را می خواهم خدمت شما بگم و آن هم این هست که صمیمیت را با ورود به حریم خصوصی و اینکه به هم بی احترامی کنید و ناسزای دوستانه بگید اشتباه نگیرید
شاید بگویید ما با هم خیلی راحت هستیم، اگر هم راحت هستید در حریم خصوصی خودتان و نه در حضور دیگران.
شاید طرفی که با او راحت هستید نخواهد این مدلی با ایشان برخورد شود یا شاید روش نشود به شما بگوید که من با این مدل رفتار شما راحت نیستم
پس لطفا صمیمی باشید ولی به هم بی احترامی نکنید و تو حریم خصوصی هم دخالت نکنید
دومین موردی که اکثر ما در آن چه در ارتباطات و چه در مذاکرات فروش ضعف داریم گوش کردن است
ما معمولا نمی توانیم گوش کنیم، حالا به هر دلیلی. مهم نیست فقط مهم این هست که نمی توانیم گوش بدهیم و اگر گوش میدهیم صرفا می شنویم
فرق گوش دادن با شنیدن در این هست که شنیدن یعنی تکان خوردن پرده گوش در اثر صداهای اطراف ولی شنیدن یعنی تحلیل و دریافت اطلاعات مهم از صداهای محیط اطراف
می توتنم بگویم یکی از موثرترین راههای برقراری ارتباط گوش دادن هستش و اگر بتوانید این مهم را در خدمتان بگیرید دیگر هیچ مشکلی با طرف مقابلتان پیدا نخواهید کرد
واژه ای داریم به عنوان به توچه و شما باید در اکثر موارد به خودتان بگویید
فلانی رفت توی اتاق داره با یکی حرف می زنه، خوب به توچه
فلانی ناراحته از فلانی، خوب به توچه
فلانی با فلانی خیلی گرم گرفته حتما خبریه، خوب به توچه
فلانی موبالیلش که زنگ می خوره گوششیش و بر می گردونه و نمیزاره ببینیم کیه، خوب به توچه
فلانی تو تایم اداری مرخصی گرفت رفت، خوب به توچه
فلانی امروز معلوم نیست چه خبره خوش تیپ کره، خوب به توچه
اگر ما بتوانیم در تمامی این موارد و مواردی شبیه به اینها به خودمان بگوییم به توچه هیچ کدورتی به وجود نخواهد آمد و کسی از کسی ناراحت نمیشود و یک محیط امن و آرام برای خودتان و هماکارانتان فراهم می کنید
یاد بگیرید اگر هم این مدل مشکلات به وجود آمد و همکارتان به خودش نگفت به توچه، قبل از ایننکه کار به جاهای باریک بکشه با قدرت و اعتماد به نفس بروید و بهش بگویید
یک خواهشی از شما دارم و آنهم این هست که بروید و به ایشان واضح و شفاف بگویید که توی این حوزه شما دوست ندارید کسی ورود کنه و این مورد را برای همیشه ببندید
اگر یاد بگیرید که خیلی واضح صحبت کنید دیگه هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد و اگر هم همکار شما خدایی نکرده آدم بی فکر و بی منطقی بود و دوباره تکرار کرد دیگر اگر مشکلی پیش بیاید نوک پیکان به سمت شما نیست و مورد بازخواست همکاران دیگر قرار نمی گیرید که جرا این مدلی رفتار کردی و این حرفها را زدی و خیلی موارد دیگر چون شما قبلا همه چیز را با این دوست عزیز مطرح کرده بودید
فقط یادتان باشد، چون دیدم دارم میگویم، خیلی از عزیزان وقتی متوجه می شوند که شما نسبت به یک موضوع نقطه ضعفی دارید یا دوست ندارید که کسی در موضوعی ورود کند بیشتر تحریک می شوند که ورود کنند و هم خودشان و هم شما را به چالش بکشند
فقط مواظب باشید که در این دام نیفتید و ممباب اینکه قبلا این موضوع را مطرح کردید با پرخاشگری و داد و بیداد پیش نروید چون به هدفشان می رسند، که ناراحت کردن شما هست
در کمال ادب و احترام
شاید بگویید اگر ادب سرش میشد که این کار را که من از ایشان خواهش کردم انجام ندهد را انجام نمی داد
ولی متاسفانه دیدید که ادب سرش نمیشود و انجام داد ولی شما نباید با بی ادبی جواب بدهید
مادربزرگم همیشه می گفت “مادر جان اگر یک دارز گوشی بهت لگد زد و تو هم بهش لگد زدی من از کجا بفهمم کدومتون دراز گوش نیستید و مقصر اصلی کدومه”
پس بهتره باز هم صحه صدر پیشه کنید و دوباره به ایشان در جمعی از دوستان با احترام بگویید و متذکر بشیود که دفعه قبل هم از شما خواهش کردم ولی متاسفانه فکر کنم یادتان رفت، این بار باز هم میگویم و امیدوارم دیگر یادتان نرود که اگر دوستان دیگر هم دل به دل ایشان میدادند حساب کار بیاد دستشان
توی مسیر ارتباطات نکته مهم دیگری هم هست که اگر خودتون مطرح کنید و از دوستان بخواهید که در مورد شما انجام دهند خیلی می تواند به شما کمک کند و آن چیزی نیست جز انتقاد پذیر بودن و اینکه دوستان از شما انتقاد کنند
شاید خیلی ها بگویند من جنبش را ندارم و به من بر می خورد ولی واقعا اگر انتقاد پذیر باشیم و اگر کسی از ما انتقاد کرد با آغوش باز گوش بدهیم و بعد بررسی کنیم و ببنیم که آیا واقعیت داشته یا ساختگی هست یا خواسته اذیت کند یا از سر دلسوزی گفته است.
در نهایت اینکه اول بخواهید از شما انتقاد کنند، بشنوید، تشکر کنید و بعد تحلیلی کنید اگر لازم شد مجدد از انتقاد کننده سئوال بپرسید که چی شد که این فکر یا این انتقاد به ذهنشان رسیده و حتما اگر بی قصد قرض بوده باشد توضیح میدهد برای شما.
فقط یادتان باشد اگر دارید می پرسید، حتما لحن مناسب را فراموش نکنید و همچنین زبان بدن مناسب را……..
قبل از اینکه این قانون را برای شما تعریف کنم باید بگویم از اینجا به بعد خیلی ساده و دوستانه می خواهم چند تا نکته در مورد این به شما بگویم که یک سری کارها را با مشتری انجام ندهید و مواظب باشید تا از دستتان نرنجد و تمام این موارد فقط مهارتهای ارتباطی هستند و خیلی می تواند کمکتان کند که موفقیت شما در کار بیشتر بشود
و اما قانون شتر ارتباطات
دیدید یک کاری می کنید و بعدش پشیمون میشوید و میگوید چرا این کار را کردم
یا اینکه دیدید یکدفعه چیزی میگویید و بعدش میگویید ای کاش نمی گفتم، خوب جرا این کار را می کنید مگه خود آزاری دارید؟؟؟؟
“مادربزرگم می گفت شتر برای اینکه غذایش را بخورد ۷ بار می جود، اگر من و توی انسان حرفی که می خواهیم بزنیم یا کاری که می خواهیم انجام دهیم را فقط دوبار مزه مزه می کردیم یا کارمان را یک بار مرور می کردیم هیچ کدوم از این مسائل و ناراحتی های بوجود نمیامد”