در آموزش اشعار فارسی، بخش مهمی مغفول مانده است، اشعاری که بشدت جنبه این جهانی دارند، گاه به رابطه عاشقانه زن و مرد اشاره دارند، گاه به باده نوشی و گاه طنزی اجتماعی و گزنده. هیچ جا در ایران آثار عبید، ساقینامه ها و آثاری چون ویس و رامین در مبادی رسمی، خوانده و بررسی نمیشوند. شاید از آن روست که حتی، چهره زن تا عصر معاصر در ادبیات، مخدوش بوده است. الگوی زن لکاته-زن اثیری، در غیاب حضور زن در ادبیات، در ذهن مردان، هنر و ادبیات داستانی ایران شکل گرفت.
دکتر خالقی مطلق مقالهای به نام تنکامهسرایی در ادب فارسی به چاپ رسانده است. با تغییر واژه سکس به تن کامگی، گویی راهی مناسب برای بررسی این ژانر یافته شده.
مقاله حاوی نکات جالب توجهی است، از جمله:
در داستانهایی که قدمتشان به گذشته و پیش از اسلام برمیگردد، نقش زن در ارتباط عاشقانه و جنسی، نقشی کاملا فعال و همپای مرد است.
هر چه میگذرد، ارتباط به سوی ناز کردن زن و نیاز ورزیدن مرد پیش میرود، معشوق مطلوب سرد است و ناز میکند، تلاش از سوی مرد صورت میگیرد.
پس از مدتی، به عرفان که نزدیک میشویم، معشوق زن حذف میشود و زن نقشی در این میان ندارد.
به نظر میرسد نگاه به سوی آسمان، زن را که مظهر زندگی و این جهان است، برای مدت درازی از شعر و هنر حذف کرده است
نگاه کنید به مقاله: تنکامه سرایی در ادب فارسی نوشته دکتر جلال_خالقی_مطلق، پژوهشگاه علوم انسانی