ویرگول
ورودثبت نام
Faeze Baninosrat
Faeze Baninosrat
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

چالش کتابخوانی طاقچه: پیر مرد و دریا

کتاب پیر مرد و دریا اثر فاخر ارنست همینگوی است و من در دوران نوجوانی آن را خوانده بودم و سوالی در ذهنم ایجاد شد که چرا این اثر ساده چنین سر و صدایی راه انداخته و همینگوی را به جایزه نوبل رسانده !! یک کتاب کوچک ، داستانی نه پر مخاطره و پر هیجان ، یک روز پیر مرد ماهی گیر را مفصل و به زبان ساده روایت میکند . اینبار چالش کتابخوانی طاقچه مرا ترغیب کرد که بار دیگر این کتاب را ورق بزنم و اینبار نگاهم بسیار متفاوت بود . چیزی که همینگوی را در این داستان و روایت به عرش ادبیات فراخوانده ، یک مفهوم عمیق است . امید . پیر مردی در دنیای کوچک اطراف خود ، بد شانس و بد اقبال خوانده میشود و همگان یا با ترحم و یا با مسخرگی او را مینگرند و تنها رفیق و حامی اش پسر بچه ایست که به او ایمان و علاقه دارد و خوب باهم اخت گرفته اند ولی خانواده پسرک هم بنا به جریان فکر و نگاهی که نسبت به پیر مرد و قایقش در منطقه هست ، او را به قایقی دیگر منتقل کرده اند ولی پسرک همچنان در زمان های خالی اش با پیر مرد است و امید های او را میشنود . کاراکتر سانتیاگو به زیبایی پرداخته شده و اعجابش برایم دوست داشتنی بود . اینکه او در کل خود را خرافی نمیداند ولی به افکار خرافی خود مثل روز شانس و .. اعتقاد راسخ دارد . میگوید اهل دعا نیست ولی در خلوت قایق و در میان دریا ، علاوه بر خود ، با خدا هم صحبت میکند و قرار میگذارد که در صورت شکار ماهی بزرگی که پس از مدت ها به دامش گرفتار شده ، به زیارت باکره ی سیاه برود ! . اوماهی ها و پرنده ها را برادران خود میخواند. شکارش را برادر خطاب کرده و ان را از آن خودش میداند و از اینکه کوسه ها او را از بین ببرد ، برای ماهی افسوس میخورد . خودش هم میداند که عجیب و غریب است ولی نوع نگاهش به وقایع و عدم ناامیدی اش در هر شرایطی و اینکه چطور خود را با واگویه های انگیزشی و دلی ، در شرایط سخت امیدوار و پاینده نگه میدارد ، اعجابش را شیرین میکند . در کل این داستان که در ظاهر روایت شکار بزرگیست که پیر مردی بد شانس ، ان را به هر دشواری به ساحل میرساند ، ولی در باطن مونولوگ های کوتاه و بلند پیرمرد کوبایی ، چه در خلوت شبی که از ساحل دور شده و به واسطه ی ماهی بزرگ گم گشت و چه وقتی دستش و بدنش به خاطر سماجت خودش و ماهی ، دچار تزلزل شد و چه زمانی که حمله ی کوسه ها به ماهی اش ، امیدش را خراش دادند، مفاهیم عمیقی نهفته ای را به روح تزریق میکردند که امید بخش و اموزنده بودند. لذت بردم از این داستان و از طاقچه بابت پیشنهادش ممنونم



«پیرمرد و دریا» را از طاقچه دریافت کنید

https://taaghche.com/book/95807

چالش کتابخوانی طاقچهپیرمرد و دریاخلاصه کتابارنست همینگویتمرین نویسندگی
همیشه به نوشتن علاقه داشتم . نقاشی میکنم و کتاب میخونم . اومدم اینجا تجربیاتم رو بنویسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید