فائزه ثقفی
فائزه ثقفی
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

هوش مصنوعی اصلا ینی چی؟

هوش مصنوعی چیه؟
هوش مصنوعی چیه؟


کلا انسانها به چی خودشون پز میدن؟ ینی چی دارن که خودشون رو از بقیه جاندارا جدا میکنن؟ بله. درسته. انسانها فکر میکنن.

توی فلسفه به انسان میگن حیوان متفکر. خب این واژه تفکر یه کم انتزاعیه. انتزاعی بودن ینی اینکه یه مفهومه. عینیت نداره. ینی اینکه یه چیزیه که توی مغز ماست. مثلا شی نیست. نمیتونیم نشونش بدیم. باید توضیحش بدیم.برای اینکه بیایم مفهوم تفکر رو توضیح بدیم، یه راهش اینه توصیفش کنیم. ینی بگیم چیکار کنیم ینی داریم فکر میکنیم؟

قبلنا وقتی میخواستن کامپیوترها رو تعریف کنن میگفتن یه ماشینه که سرعت و دقتش خیلی زیاده ولی خنگه. ینی میتونه یه انتگرال رو تا چندین رقم حساب کنه ولی اگه بهش نگی که وقتی که انتگرال رو حساب کردی حالا نشونش بده، خودش نمیفهمه که بعدش باید نشون بده. باید همه چی رو بهش بگی.

اگه اون فیلم imitation رو دیده باشین که خیلیم قشنگ بود، اونجا یه مرده ای بود بنده خدا همجنسگرا بود . خیلیم اذیت شد. اون اومد و توقع آدما رو کامپیوترا بالا برد. ینی حد اعلای یه کامپیوتر رو تعریف کرد. گفت یه کامپیوتر باید اینقدر خفن باشه که بتونه همه کارای مغز انسان رو انجام بده. تا جایی که اگه مثلا بذاریش توی یه اتاق و بگی بشین با یکی حرف بزن، اون آدم نفهمه که داره با یه انسان حرف میزنه یا یه ماشین.

حالا پس هوش مصنوعی ینی بیایم همچنین نرم افزاری بنویسم.

اگه که دارین این مطلبو میخونین و بلدین الگوریتم بنویسین که هیچی اگه هم بلد نیستین الان من بهتون میگم که اصل و اساس نوشتن یه نرم افزار ، خرد کردن کارهاست. اصلا جلسه اول مبانی کامپیوتر استاد ما از خواب بیدار شدن رو مثال زد. گفت اول از پا میشین از جاتون . دست و صورتتون رو میشورین. بعد مسواک میزنین. بعد صبحونه میخورین . همینجور تا آخر. یعنی بیای یه کار کلی به اسم شروع کردن روز رو تقسیم کنی به چند تا کار کوچیک.

حالا من از این مثال میخواستم به این نتیجه برسم که برای اینکه یه نرم افزار شبیه مغز انسان بسازیم، باید بیایم مهمترین کاری که مغز انجام میده رو اول تعریف کنیم. یعنی فکر کردن. خب این فکر کردن شامل چه کارهایی میشه؟ مثلا ساده سازی، تحلیل، پیش بینی، دسته بندی، شبیه سازی و مهمتر از همه یادگرفتن. ینی لازم نباشه همه چی رو بهش بگی. خودش بفهمه و خطاهاش رو درست کنه.

حالا بیاید از این بحثهای کلی بیایم بیرون و یه مثال بزنیم. فرض کنید میخوایم یه نرم افزار داشته باشیم که مثلا بتونه چند تا شکل رو دسته بندی کنه. این یه بازی ذهنی خیلی ابتداییه. یادمه چند سال پیش واسه برادرزاده 2 ساله ام یه اسباب بازی چوبی خریدم که 3 تا میله داشت و چند تا دایره و مربع و مثلث که خب باید اینا رو دسته بندی میکرد و اینا. نوشته بود مخصوص کودکان 1 تا 3 سال. خواستم بگم مثلا دیگه خیلی مثالم پایه ای بود. :)


خلاصه اینکه بیایم چند تا عکس به برنامه بدیم بهمون بگه دایره است یا مربع و اینکه قرمزه یا آبی. باید چیکار کنیم؟ الان مثلا فرض کنید میخواید به همون بچه 2 ساله اینا رو یاد بدید. اول از همه باید بهش بگید که عزیزم این شکلی که میبینی دایره است، این یکی مربع. یا مثلا این یکی آبیه و اون قرمز. پس باید بهش نشون بدیم.

قبلش باید این نشون دادن رو برای کامپیوتر تعریف کنیم. یعنی دیتا رو جوری که برای کامپیوتر اوکیه بهش بدیم. نمیتونیم که مثلا عکس رو قلفتی بدیم به نرم افزار!!!

اینجاست که ریاضیات وارد میشه. همه چی رو تبدیل میکنیم به عدد. البته عبارت درست ترش ماتریسه. ینی یه عدد خالی نه. یه سری عدد به هم مرتبط. پس جبر خطی اومد وسط. حالا بعضی وقتا میخوایم چند تا عدد رو تبدیل کنیم به یه عدد. یا یه عدد رو از بین چند تا عدد انتخاب کنیم. پس اینطوری آمار و احتمال و بعد از اون هم حساب دیفرانسیل به عنوان ابزار کار مطرح میشن.

بعد از مرحله تعریف نشان دادن، میرسیم به اینکه چند تا شکل بدیم ، داداش این مربعه این یکی دایره. ینی دیتا بدیم . اینجا میشه بحث علوم داده البته به صورت خیلی کلی. چون که یکی دو تا که نیست. مثلا 1000000 تا عکس دایره بهش میدیم که دیگه خوب شیرفهم بشه. پس باید بتونیم این داده ها رو هندل کنیم.

داده ی زیاد تمیزکاری میخواد. مرتبسازی میخواد. کلی ادا و اصول داره. پس اینم از بحث داده ها که نیاز به آشنایی با مباحث کلی علوم داده و البته ابزارهاش داره.

حالا بعد از همه اینا باید بهش بگیم اونایی که شبیه هم ان دایره ان. و خب قبلش شبیه هم بودن ینی چی ؟ ینی اصل کار . که خب میشه ماشین لرنینگ عزیز که بیشتر کار و مهمترین کار رو برامون میده. کند و زمانبره. الگوریتم ها و شاخه ها و انواع مختلف داره.

در نهایت میرسیم به اینکه حالا که یاد گرفتی نشون بده ببینم بلد شدی یا نه؟ چقدر زمان برد؟ چند درصد درست میگی و چند درصد غلط و از این حرفا . یعنی مرحله نمایش داده .

حالا من یه عکس جدید که قبلش تا حالا ندیدیش رو بهت میدم بگو ببینم دایره است یا مربع. و خب اون میگه و این میشه یاد گرفتن.

ببینید نکته هوش مصنوعی اینجاست : عکس جدید بهش دادیم. قبلا ندیده بود.یادش گرفت. حالا دیگه هر چی عکس از هر جا بهش بدیم میفهمه که مربعه یا دایره.

حالا ادامه این فرآیند میشه یادگیری عمیق. که خب باید شبکه های عصبی بلد بشیم . و به همین ترتیب می تونیم مسایل خفن تر رو حل میکنه.

خلاصه که اینجوری.


هوش مصنوعیماشین لرنینگعلوم دادهکامپیوتر
برنامه نویس پایتون، عاشق کتاب، فیلم، روزنوشته و ... محمدحسین
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید