بازاریابی محتوایی چیست؟ نکات کاراموزش وبسیما

همه ما بار ها عبارت محوا پادشاه است را شنیده ایم، اما این عبارت درست است؟اولین بار چه کسی این موضوع را مطرح کرد؟ آیا در زمان های قدیم هم بازاریابی محتوایی(content marketing) وجود داشته است؟

دو سال قبل از اینکه گوگل متولد شود در سال 1996، اولین بار مدیر عامل ماکروسافت به نام بیل گیتس به مفهوم بازاریابی محتوایی و محتوا پادشاه است اشاره کرد.

در زمان های گذشته خیلی از افراد به اینترنت دسترسی نداشته و محتوا ها به صورت روزنامه یا کاتالوگ بودند و قابلیت انتشار زیادی نداشتند همچنین کاربران نمی توانستند تعاملی با محتوا برقرار کنند.

در آن زمان توزیع محتوا فقط در رسانه هایی مثل تلویزیون و رادیو همراه بود و هزینه ی توزیع محتوا، یکی از بزرگ ترین مشکلات آن زمان به شمار می آمد؛ یک تولید کننده‌ی محتوا که هیچ وابستگی به رسانه ها نداشت نمی توانست محصولات خود را به خوبی بفروشد.

با رشد شبکه های اینترنتی، مفهوم بازاریابی محتوایی وسیع تر و گسترده تر از قبل پیشرفت کرد و مفاهیمی مثل لینک، کامنت و اشتراگ گذاری در صفحات اجتماعی اضافه شد و کاربر می تواند با این محتوا تعامل داشته باشد، حتی کاربران می توانند در سایت هایی مثل ویکی پدیا محتوا را ویرایش کنند و مطلبی به آن اضافه کنند.

بازاریابی محتوا، به معنی تولید، انتشار و توزیع محتوا با هدف جذب مخاطب، معرفی خدمت یا محصول و تبدیل او به یک مشتری وفادار انجام می‌شود.

بازاریابی محتوای را به سه بخش اساسی در قیف بازاریابی محتوا تقسیم می‌کنند.

1- آگاهی: در این مرحله از طریق تبلیغ در شبکه های اجتماعی، تولید پادکست، مقالات و... نسبت به محصول یا سرویسی که که ارائه می دهیم آگاهی ایجاد کنیم.

2- ارزیابی: در مرحله‌ی قبل توانستیم که توجه مخاطب را به سمت محصولات و خدمات خود جذب کنیم و با ایجاد وبینار، معرفی منابع آموزشی و... می توانیم به آن ها در فرایند ارزیابی محصولات کمک کنیم.

3- اقدام: در مرحله‌ی سوم از بازایابی محتوایی می توانیم با ارائه ی یک نسخه‌ی دمو رایگان به مشتریان، مقایسه و برسی فنی محصولات،ارسال کد های تخفیف و ارسال نظرات مشتریان قبلی و... بتوانیم تصمیم گیری خرید را برای کاربران ساده تر کنیم.

بازاربابی دورنگرا (Inbound Marketing)تحولی بزرگ در دنیای بازایابی محتوایی!

در بازاریابی دورنگرا رتباط بین مشتری و کسب و کار از طرف مشتری صورت می‌گیرد و اوست که شما را پیدا می‌کند و کاربر خودش به دنبال محصولات ماست و ما فقط در لحظات مناسبی اطلاعات دقیقی را در اختیارش قرار می دهیم.

بازاریابی درونگرا، قیف بازاریابی محتوایی را تغییر داد و تبدیل کرد به یک چرخ و فلک؛ قبلا تمام تلاش این بود که کاربر را به یک مشتری تبدیل کنیم ولی بعد از تبدیل شدن آن به مشتری هیچ برنامه ای برای کاربر نداشتیم.

برای راهنمایی بیشتر می‌توانید مقاله: Inbound Marketing را مطالعه کنید!

شرکت هایی مثل وبسیما و دیجی کالا به صورت بازاریابی درونگرا هستند که به صورت بخش نظرات، مقایسه محصولات و به صورت تخصصی در این حوزه سرمایه گذاری کردند.

در بازاریابی محتوایی درونگرا چرخه جایگزین قیف محتوایی شد و در این مدل چرخه مشتریان به ابتدای قیف بر می گردد و افراد جدیدی را به این چرخه اضافه می کنند.

در بازاریابی درونگرا مفاهیم تغییر می کنند و تبدیل می شود به آگاهی،تعامل و وفاداری.

در مرحله آگاهی، کاربر احساس می کند خودش ما را پیدا کرده است و با تعامل، محتوای ما برای کاربر لذت بخش و ارزش آفرین است؛ در مرحله ی وفاداری هر مشتری،هوادار و تبلیغ کننده ما خواهد بود.

بازاریابی برون‌گرا (Outbound Marketing)

زمانی که ارتباط بین مشتری و کسب و کار، از طریق خود کسب و کار صورت می‌گیرد و ما محصولات خود را با تبلغات به مشتری معرفی می کنیم.

برندینگ یکی از مهم ترین مزایای بازاریابی برونگراست و شما می توانید با استفاده از بیلبورد های تبلیغاتی،ایمیل مارکتینگ،تلویزیون و... به برندینگ سازمان خود کمک کنید.

برای راهنمایی بیشتر پیشنهاد می‌کنم مقاله Outbound Marketing را مطالعه کنید.

نقش اصول سئو در بازاریابی محتوایی

در دنیای بازاریابی امروز تنها داشتن یک وب سایت به کسب و کار شما کمکی نخواهد کرد، کاربران به دنبال دلایلی برای خرید و انتخاب هستند.

شما با ایجاد تولید محتوا مناسب، آگاهی و ارزیابی در مورد محصولات خودتان می توانید مشتریان وفادار زیادی را به سمت کسب وکار خود جلب کنید.

در بازاریابی محتوایی به کمک اصول سئو و تحقیق کلمات کلیدی می توانیم نیاز و هدف کاربر را شناسایی کنیم و با یک استراتژی مناسب، مشخص کنیم که قصد داریم بر روی چه صفحاتی و با چه کلمه کلیدی کار کنیم.

محتوا تولید شده در وب سایت ما باید از تازگی و به روز رسانی برخورد دار باشند؛ بعضی از محتوا ها شامل محتوای خبری هستند که بعد از چند ساعت یا چند روز ارزش خود را از دست می دهند.

ما تنها با داشتن محتوا در وب سایت خود نمی توانیم جایگاه مناسبی در صفحات گوگل داشته باشیم؛برای کسب جایگاه مناسب ما باید از یک استراتژی سئو استفاده کنیم.

زمانی که ما محتوا را در درون وب سایت خود منتشر می کنیم، ربات های گوگل وارد صفحات ما می شوند و تلاش می کنند تا موضوع وکیفیت محتوا را تشخیص دهند.

صفحات وب سایت ما توسط crawler های گوگل crawl و Index می شوند و توسط تمام الگوریتم های گوگل مورد برسی قرار میگیرند.

هرصفحه از وب سایت ما دارای دوبخش به نام head و body است که تگ

های بخش head شامل تگ های زیر هستند:

Title،Meta،Discription،Canonical،Schema،Language،Index،tag

قسمت body سایت هم شامل تگ های Comment،Links،Text، Media

و... هستند.

ربات های گوگل چگونه صفحات ما را crawl و Index می کنند؟

ربات های گوگل وارد صفحات ما می شوند و url صفحه مارا index می کنند؛ بهتر است url ها کوتاه، زبان انگلیسی ومعنادار باشد چون در هنگام به اشتراک گذاری لینک، باعث راحتی کار کاربر می شود.

ربات های گوگل شروع به برسی تگ های html سایت ما می کنند و تگ های مهمی مثل ،viewport ،title،discription،robots و.... را برسی و index می کنند و برای اینکه دقیقا تشخیص بدهند که آیا بهترین ترکیب از محتوا وکلمات برای این صفحه در نظر گرفته شده است یا نه وارد تگ های h1،h2، h3 و... می شوند و براساس کلمات کلیدی که برای هر صفحه مشخص کردیم آن ها را مورد برسی قرار می دهند.

برای جلوی گیری از keyword stuffing می توانیم از کلمات LSI و Alternatives استفاده کنیم و کلمات را بگونه ای به کار ببریم که برای کاربر آزار دهنده نباشد.

جمع بندی

سئو یا بهینه سازی سایت یک امر کاملا ضروری برای بازاریابی محتوایی و بازاریابی درونگراست.امروز هر کسب و کاری متناسب با بودجه و هزینه هایش، انتخاب می کند که از چه نوع بازایابی استفاده کند. شما از چه نوع بازاریابی استفاده می کنید ؟بازاریابی درونگرا یا برونگرا؟ تجربه کدام نوع بازاریابی را داشته اید ؟

شما می‌توانید سوالاتی که درباره این موضوع دارید را در بخش نظرات و یا از طریق شبکه‌های اجتماعی با من در میان بگذارید.