اینکه از مردم بخواهیم بین حریم شخصی و سلامتی یکی را انتخاب کنند، در واقع از ریشه مشکل دارد، به این دلیل که انتخاب اشتباهی است. ما میتوانیم از سلامتی توأمان حریم شخصی لذت ببریم.
ما می توانیم جلوی شیوع ویروس را بدون تن دادن به نظارت حکومتی و بلکه با ارتقا و توانمند سازی شهروندان، بگیریم. در هفته های اخیر برخی از موفق ترین تلاش ها در این زمینه را در کره جنوبی، و سنگاپور شاهد بودیم. در حالیکه این کشورها از برخی نرم افزارهای هدایت کننده و مشاوره دهنده استفاده کردند، اما دولت این کشورها به صورت گسترده بر روی آزمایشات و گزارش های صادقانه و همکاری داوطلبانه مردم ،که به خوبی از شرایط موجود آگاه هستند، حساب باز کرده است.
نظارت دائمی و جرایم سخت تنها راه مجاب کردن مردم به پیگیری دستورالعمل های موجود نیست. وقتی مردم را از حقایق علمی آگاه کنیم و وقتی که مردم به مسئولین جامعه اعتماد داشته باشند، شهروندان می توانند کار درست را انجام دهند ؛بدون نیاز به وجود بزرگتری که همیشه مراقب رفتار آنها باشد. جمعیت آگاهی که خود دارای انگیزه حرکت به سوی سلامتی باشد ،بسیار قدرتمند تر و موثرتر از یک جمعیت به شدت تحت نظر و نا آگاه خواهد بود.
برای مثال شستشوی دست ها با صابون را در نظر بگیرید. این اتفاق مهم ترین پیشرفت تاریخ بشر در مسئله رعایت بهداشت است. همین کار را ساده سالانه جان میلیونها انسان را نجات میدهد. این در حالی است که حدوداً در قرن نوزدهم دانشمندان اهمیت شستن دستها با صابون را کشف کردند و قبل از آن حتی پزشکان و پرستاران بدون شستن دست ها بعد از اتمام یک عمل جراحی مشغول عمل بعدی میشوند.
امروزه میلیونها انسان روزانه دستانشان را به خاطر آگاهی و درک شان از اهمیت رعایت بهداشت با صابون می شویند، نه به خاطر اینکه از پلیس صابونی می ترسند. من دستامو میشورم به خاطر اینکه یه چیزایی در مورد ویروس ها و باکتری ها می دونم و متوجهم که این ارگانیسم های کوچک می توانند باعث بیماری شوند و صابون به راحتی آن ها را حذف می کند.
اما مهم ترین فاکتور برای دستیابی به چنین هماهنگی و همکاری، اعتماد است. مردم باید به علم اعتماد کنند،باید به مسئولین دولتی و رسانه اعتماد کنند. در سال های گذشته سیاستگذاران وظیفه نشناس عمدا اعتماد عمومی به علم را خدشه دار کرده اند. امروزه این سیاستمداران بی مسئولیت ممکن است وسوسه شوند تا از شرایط موجود در جهت گسترش اقتدار گرایی و استبداد با این توجیه که نمیتوان به جامعه در انجام کار درست اعتماد کرد، استفاده کنند.
به طور عادی، اعتمادی که در طی سالها کمرنگ شده نمی تواند یک شبه بازسازی شود. اما اکنون ما در شرایط عادی به سر نمی بریم. در اثنای بحرانها، افکار می توانند به سرعت تغییر کنند. شما می توانید اختلافات قدیمی و زیادی با برادرتان داشته باشید، اما هنگامی که وضعیت اورژانسی پیش بیاید، ناگهان به انباشته نهان اعتماد و دوستی بین خودتان پی می برید و در کمک به همدیگر شتاب می کنید. به جای ساختن یک رژیم نظارت کننده می توانیم اعتماد مردم به علم، مسئولین جامعه و رسانه را بازسازی کنیم، ما حتماً باید از تکنولوژی جدید هم استفاده کنیم؛ اما این تکنولوژی باید در جهت توانمندسازی شهروندان استفاده شود. من به شدت مایلم که از دمای بدنم و فشار خونم آگاهی داشته باشم؛ اما این اطلاعات نباید در جهت ساختن یک دولت سوء استفاده گر به کار گرفته شود؛ بلکه آن اطلاعات میتواند مرا در انتخاب های شخصی خودم توانمند تر کند و همچنین دولت را در رابطه با تصمیم های کلان پاسخگو نگه دارد.
اگر من بتوانم وضعیت عمومی سلامت خود را ۲۴ ساعته تحت نظر داشته باشم، متوجه می شوم که نه تنها ممکن است از لحاظ بیماری یک خطر برای بقیه مردم محسوب شوم؛ بلکه پی میبرم چه عادت هایی به سلامتی من کمک می کنند.
اگر من به آمار قابل اعتماد شیوع ویروس کرونا دسترسی داشته باشم، قادر خواهم بود ادعاهای دولت و سیاست های اتخاذ شده توسط آن برای مقابله با ویروس کرونا را قضاوت و راستی آزمایی کنم. هرگاه مردم در مورد نظارت همگانی صحبت می کنند. ما باید به یاد داشته باشیم همین تکنولوژی نظارت کننده می تواند برای زیر ذره بین قراردادن دولت ها توسط مردم نیز استفاده شود.
اپیدمی ویروس کرونا یک آزمون بزرگ حقوق شهروندی است. در روزهای پیش رو هر کدام از ما باید بین اعتماد به داده های علمی و متخصصان درمانی و یا نظریههای توطئه مآب بی اساس یکی را انتخاب کنیم. اگر اشتباه کنیم ممکن است با دست خودمان آزادی ارزشمند خود را با این تفکر که این تنها راه حفاظت از سلامتی بدنمان است، از دست بدهیم.
دومین انتخاب مهمی که با آن روبرو هستیم بین انزوای ملیتی و همبستگی جهانی است. هم خود اپیدمی ویروس کرونا و هم بحران اقتصادی ناشی از آن مشکلات جهانی هستند که تنها با همبستگی جهانی به صورت موثر قابل پشت سر گذاشتن اند. در درجه نخست ما باید برای شکست دادن کرونا ویروس اطلاعات و یافته های خود را با کل دنیا به اشتراک بگذاریم. این مزیت بزرگ انسان نسبت به کرونا ویروس است برای مثال چین می تواند اطلاعات ارزشمندی در مورد مدیریت بحران کرونا در اختیار آمریکا بگذارند؛ روشی که یک دکتر ایتالیایی صبح زود کشف میکند، عصر می تواند جان انسان ها را در تهران نجات دهد. اما برای این که شاهد چنین اتفاقی باشیم به روحیه همکاری و اعتماد در سطح جهانی نیازمندیم. کشورها باید مشتاقانه یافته های خود را به اشتراک بگذارند و متواضعانه نصیحت های دیگران را دریافت و به آنها اعتماد کنند.
همچنین ما به یک تلاش جهانی برای توزیع تجهیزات پزشکی نیاز داریم به ویژه در حوزه کیت های تشخیص و تجهیزات تسهیل کننده تنفسی. تلاش جهانی نسبت به تلاش مجزای هر کشور به طرز چشمگیری به تولید و توزیع این تجهیزات شتاب می دهد. همکاری و همبستگی جهانی به شدت در حوزه اقتصاد نیز ضروری و کارگشاست؛ با توجه به ذات و ماهیت گسترده و جهانی اقتصاد و زنجیره عرضه و تقاضا، اگر هر دولت تلاش کند نیاز خود را بدون در نظر گرفتن تعامل با سایر دولتها برطرف کند ،دچار یک بحران اساسی خواهد شد. ما هر چه زودتر به یک نقشه جهانی نیاز داریم.
نیاز است به توافق جهانی در مورد پرواز ها برسیم. کشورها باید به توافق برسند که تنها عده کمی از افراد خاص (از جمله سیاستمداران، دانشمندان، پزشکان و…) اجازه عبور از مرزها و مسافرت را داشته باشند و پیش از آغاز سفر مسافران همگی در مبدا مورد چکاپ کامل قرار گیرند تا از انتشار بیماری جلوگیری شود.
متاسفانه در حال حاضر کشورها به سختی دست به اقدامات کارگشا می زنند.فلجی گسترده دامن انجمن های بین المللی را گرفته است؛ انگار هیچ آدم بالغی در اتاق نیست.
در بحران های جهانی گذشته ،مانند بحران مالی سال ۲۰۰۸ و بحران ابولا در سال ۲۰۱۴، آمریکا نقش رهبر جهانی را بازی کرد.اما آمریکا دیگر نقش خود را به عنوان رهبر از دست داده است و دولت آمریکا به طور مشخصی به عظمت و قدرت کشور خود بسیار بیشتر از مصلحت جهانی اهمیت می دهد. این دولت حتی نزدیکترین متحدان خود را رها کرده و وقتی تمام پروازها از اروپا را ممنوع اعلام کرد به خود زحمت در جریان قرار دادن آنها را نیز ندارد و آلمان را به خاطر پیشنهاد یک بیلیون دلاری به یک شرکت داروسازی برای خرید انحصار واکسن کرونا ویروس ، رسوا کرد. حتی اگر دولت کنونی آمریکا رویه خود را تغییر دهد و با یک نقشه جهانی خواستار رهبری مجدد دنیا باشد؛ بسیار کم خواهند بود کسانی که از رهبری بی مسئولیت، که هیچگاه به اشتباهاتش اقرار نمی کند و به طور معمول تمام اعتبار و افتخار را به نام خود ثبت و سرزنش ها را به دیگران وا می نهد، پیروی خواهند کرد.
اگر خلا نبود آمریکا به وسیله سایر کشورها پر نشود، نه تنها متوقف کردن اپیدمی بسیار دشوار خواهد بود؛ بلکه میراث آن به مسموم کردن روابط بین المللی در سالهای آینده، ادامه خواهد داد. و هر حال هر بحران یک فرصت نیز هست. ما باید امیدوار باشیم این اپیدمی به انسانها کمک کند تا متوجه خطر مهلک این ناسازگاری و عدم اتحاد شوند و دست به تعبیر شرایط بزنند.
بشر باید انتخاب کند آیا ما همگی به اعماق تاریکی که جدایی سقوط می کنیم یا خود را با کمک همبستگی جهانی تجات میدهیم اگر انتخاب ما ،جدایی و عدم اتحاد باشد؛ نه تنها این بحران را طولانی می کنیم، بلکه شاهد فجایع بدتری در آینده خواهیم بود.
اما اگر همبستگی جهانی را انتخاب کنیم نه تنها در بحران پیش رو پیروز خواهیم شد، بلکه در تمامی اپیدمی ها و بحرانهای آتی در قرن ۲۱ به بهترین شکل عمل خواهیم کرد.
Copyright © Yuval Noah Harari 2020
منبع:Finanacial Times
مترجم:علیرضا عیسایی مقدم
می توانید سایر مطالب سایت فاگوسیت را در اینجا بخونید.