فهیمه دریکوندی
فهیمه دریکوندی
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

بماند به یادگار

بماند  به یادگار
بماند به یادگار

عقل می گه این درست نیست..
دل منطق میزاره پشت لحظه های بودنش... که به این شکل که حالم باهاش خوش هست رو بپذیر و بزار ازش لذت ببرم و ازش لذت ببر...

منطق درستی که قابل باور هست در عین زیبایی که میخواستی تجربه کنی رو بپذیر....
و کنار بیا با اتفاقاتی که هست.


بررسی کن و ببین...
زیبای لحظه ایی که میخواستی تجربه ش کنی آیا به حدی هست((یااا اونقدری قدرت داره)) که اگه عمر ایام بودنها سربیاد  ((پذیرفتی که یه روز اون روز خواهد اومد و تجربه ی سختش رو هم باید پشت سربزاری)) بتونی با لذتش روزگار بگذرونی و غرق در ناکامی و افتادن از تلخ کامی دوری نشی...

لحظه های با هم بودن رو بررسی کن و ببین اونچیزی که باید...،
بوده و آیا برات کافی، رضایت بخش و سراسر لذت بوده یا خیر...


خب هست و بود و لذت بردی در لحظه...
و کم نبود و
کم نذاشت و
بد پیش نرفت...


و من پذیرفته بودم و پذیرفتم.. پس با لذتی که هست به خاطرت میارم.. محترم ترینم...


وقتی حس کنی اونی که باید درست ترینی هست که بودنش خواسته ی عقل،فکر،منطق و آرامش قلبت هست خود این قضیه،
به آدم این توان رو میده که  بپذیره
که : هر قدمی که برمیداری و هرتصمیمی که میگیری با تفکر هست و با منطقی که من باورش دارم...
من درستی گام های دیگرت رو درش بولد خواهم دید و
تا بوده همین بوده دلبرکم.. عزیزکم...


لذت لذتمیخواستی تجربهمنطقتجربه
از هر چه هست و نیست گذشتم ولی هنوز -- در مرز چشمهای تو گیرم، فقط همین... جذاب، جسور و مهربون باشید، جوری که هیچ کس حتی شبیهش نیست...من دوره های وبمستری گذروندم و علاقه مند به ui/ux
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید