اول. ایمان تنها به قرآن ایمانی ناقص است.
در واقع، قرآن فصل آخر و مروری بر ۳۳ کتاب پیش از خود است که در ادامه و پیشزمینه کتب پیشین نازل شده و خود نه مستقل و نه کامل است.
هیچکس به صرف خواندن قرآن نمیتواند بسیاری از احکامی را که در قرآن آمده است درک کند یا داستانها و تاریخ ذکر شده را درک کند. مثلاً نمیتواند بفهمد ماههای حرام کدام است، داستان خانه اول ابراهیم که در قرآن محل بیت الله الحرام است، چیست؛ و غیره.
باورمندان به قرآن، در این لحظه و در مقابل این مسئله، به سه دسته عمده تقسیم میشوند:
گروهی به سراغ سنت(اهل تسنن) و احادیث(شیعه) میروند، گروهی سراغ عقل و الحاقات آن (روشنفکران دینی). اما دسته سومی هستند که به سراغ خود قرآن میروند تا ببینند قرآن آنها را به کدام منابع ارجاع میدهد: «و اگرچه در آنچه به سوی تو نازل کردیم شک داری، از کسانی که کتابهای پیش از تو را میخوانند سؤال کن» (یونس: ۹۴). قرآن، ما را به ایمان و خواندن تورات و انجیل الزام کرده.
دوم. تورات برای ۲۲ قرن پیش از قرآن امام بوده.
در قرآن از یک امام انسان و یک امام غیر انسان نام برده شده است. تنها انسانی که در قرآن امام خوانده شده، ابراهیم است و مسلمانان (اعم از اهل تورات یا انجیل یا قرآن یا باورمندان به الله پیش از کتاب) جملگی امت او هستند. غیر از آن، در قرآن از تورات بهعنوان امام نام برده شده است: «و از پیش کتاب موسی امام و رحمت است و این [قرآن] کتابی است تصدیقکننده [تورات]» (احقاف: ۱۲). امام بودن تورات (مجموعه کتب پیشین) به چه معناست؟ یعنی تا پیش از نزول قرآن هر کسی که جوینده الله بوده راهی غیر از ایمان و خواندن تورات(و انجیل) نداشته. بعلاوه چهارچوب و پیشزمینه فهم قرآن، تورات است. مثلاً وقتی یک حکم مانند قصاص در قرآن بیان میشود، ارجاع آن مستقیماً به تورات است و یا چهارچوب زنا در تورات مشخص شده و در قرآن برای آن حکم جدیدی آمده است. همچنین مفاهیم نیز با ارجاع به تورات (و انجیل) قابل فهم هستند. وقتی قرآن درباره اهمیت طعام صحبت میکند و از آن بهعنوان تکمیل دین سخن میگوید، این مفهوم در تورات نیز عیناً آمده است.
سوم. ارجاعات مکرر قرآن به کتب پیشین نیز شاهد دیگری بر این ادعاست:
«آیا به آنچه در صحیفههای موسی [آمده] خبر نیافته است؟» (نجم: ۳۶). «قطعاً در صحیفههای گذشته این هست، صحیفههای ابراهیم و موسی» (اعلی: ۱۸-۱۹). این آیات در ارجاع به کتب پیشین، در کنار ارجاعات مکرر دیگری مثل: «این به عنوان وعده حقی در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست» (توبه: ۱۱۱)، نشان از اهمیت خواندن تورات و انجیل دارد.
چهارم. ضرورت ایمان به کتب پیشین شرط مسلمانی است.
در همان صفحه اول قرآن این ضرورت آمده است: «الذین یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک» (آنان که به آنچه بر تو و آنچه پیش از تو نازل شده، ایمان دارند). شرط ایمان به یک متن، خواندن آن متن است: «الذین آتیناهم الکتاب یتلونه حق تلاوته أولئک یؤمنون به» (کسانی که به ایشان کتاب دادیم و آن را چنانکه سزاوار است تلاوت میکنند، آنان به آن [کتاب] ایمان دارند). پس بدون خواندن کتبمنقبل، ایمان به آنها بیمعناست.