ویرگول
ورودثبت نام
فلسفي
فلسفي
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

سواد رسانه‌ای دیجیتال: چگونه اخبار جعلی را تشخیص دهیم

اين روزها وابستگي شديد‌ خانواده‌ها، دوستان و همسالان به پیام‌های تصويرمحور به هنگامِ همرسانی محتوا در فيس‌بوك، واتس اپ، اسنپ چت، استوريِ اينستاگرام و امثال آن با تأکید بر الگوي ارتباطي مبتني بر مِيم[1]نگران‌کننده است. با توجه به وضعيت حاكم بر فضاي برخط كه به‌واسطه تركتازي تبهكاران و اوباشان ديجيتالي در حوزه نشر و بازنشر اطلاعات نادرست غيرعمدي[2]و عمدي[3]همچنين اخبار جعلي[4]بسيار ناامن شده، مخاطب شبکه‌ای[5]با حضور فزون‌تر در فضاي مذكور و گروه‌ها مزبور كه مقربانش در آن حاضرند، بیش‌ازپیش از ميم‌ها تأثیر می‌پذیرد و اين تأثیرپذیری احتمال انتقاد از محتوا را کاهش و امكان باورپذيري را افزايش مي‌دهد كه درنتیجه احتمال نقد اطلاعات و اخباري را که مطابق باورهای پیشین او است، کمتر مي‌كند؛ لذا تأثیرپذيری از پيام سهل ­تر و درصد پذيرش اطلاعات نادرست و اخبار جعلي توسط وي افزايش می‌يابد.

البته و به‌احتمال فراوان، قاطبه خوانندگان گرامي اذعان مي‌كنند ‌که اخبار جعلي مقوله‌ای فراتر از مِيم‌هاست؛ آن‌هم در روزگاري كه ما مخاطبان شبکه‌ای در معرض سهمگين‌ترين امواج اطلاعات و اخبار در قالب‌هاي مختلف قرار داريم. اين در حالي است كه كثرت اين قسم اخبار به لحظه رو به تزايد بوده، در قالب مقالات خبريِ مغالطه مبنا، فيلم‌ها، عکس‌های منتشره در كتاب و روزنامه و امثال آن از طريق ابزار رُقمي (ديجيتال) در معرض ديدمان قرار دارد؛ از بزرگنمایی‌های سادهِ حقايق گرفته تا دروغ‌های شاخ‌دار يا تبليغات سياسي. با همه اين اوصاف، تحليل و درستي سنجي محتواي رسانه‌ای كه با آن مواجه می‌شویم، مسئوليت فرد فرد آحاد كاربران است؛ لذا در ادامه به برخي نكات و راهكارها اشاره می‌شود كه امكان كشف منابع معتبر را از ميان كثيري از منابع گمراه‌کننده ميسر و ممكن مي‌كند.

واقعيت يا اوهام؟

فارغ از این‌که مواجهه با محتوا در كدام قالب اعم از مقاله، عكس يا فيلم انجام گيرد، اولين شاخص كه نور حقيقت را بر اخبار جعلي مي‌تاباند این است که محتوا، متوهمانه ارائه‌شده باشد؛ حتي اگر در بخش‌هايي از آن ردپاي اطلاعات واقعي به چشم آيد. اگر در فضاي برخط، شخصي را تماشا می‌کنید كه هنگام بيان ديدگاه خود درباره موضوعي خاص، اسنادي معتبر براي اثبات مدعايش ارائه نمی‌کند، نه‌تنها گفته‌هایش ‌احتمالاً درست نيست بلكه فرض قریب‌به‌یقین نادرست است.

شايد تابه‌حال از این‌که بسياري از منابع نامعتبر حتي زحمت انتشار شبه واقعيت را به خود نمی‌دهند، متعجب شده باشيد كه البته بايد رويه منابع فوق را به فال نيك گرفت چراکه امكان كشف و اجتناب از جعليات را سهل‌تر می‌کند؛ اين در حالي است كه بايد تلاش شود تا از كنار دسته‌اي ديگر از منابع مشكوك كه از حقايق در مقام پوششي مضاعف جهت اعتباربخشي به توهمات خود استفاده ابزاري می‌کنند، عبور كنيم.

نشان‌هاي زنهاردهنده

مخاطبان شبکه‌ای بايد نسبت به رعايت نكات دستوري در نوشته‌ها حساسيت به خرج داده، به غلط‌های نگارشي واكنش نشان دهند و دقت كنند كه: آيا در متن از علائم سجاوندي استفاده‌شده است؟ چراكه این‌ها نشانه‌هایی محسوب می‌شوند كه در خصوص احتمال نامعتبر بودن منبع به‌طور صريح هشدار می‌دهند. اخبار مشكوك به جعلي، به‌طورمعمول عجولانه توليد می‌شوند؛ به بياني ديگر براي توليدكنندگان اين اخبار، كوتاه شدن حداكثريِ زمانِ توليد بر كيفيت و قابليت خوانايي متن اولي است. البته منابع می‌توانند حاوي غلط‌هاي نگارشي باشند اما تجربه نشان‌داده كه كميت اين قبيل اشكالات در منابع معتبر بسيار قلیل‌تر از منابع نامعتبر است.

به هر روي انجام يك بررسي سريع در گام اول می‌تواند كاربر را از خواندن بيشتر اخبار مشكوك به جعلي بازدارد؛ بررسي مواردي چون تارنما، نويسنده، تاريخ، محتواهاي فرعي و ...[6].

آنچه در ادامه ملاحظه می‌شود فهرستي از پرسش‌هاست كه پاسخشان می‌تواند در انجام هر چه‌بهتر اين مسئوليت فردي به كار آيد:

آيا از تارنما اطلاعاتي در دست است؟ (اعم از مالك[7]، قدمت[8]و ...)

آيا دامنه اينترنتي تارنما مشكوك است؟ (com.co، com.blog يا ...)[9]

·آيا پس از كليك بر روي نام نويسنده، مقالات/ويدئوهايي ديگر از وي قابل‌مشاهده است؟

تاريخ را بررسي كنيد. مطلب در چه زماني منتشرشده؟ بديهي است كه همرساني اخبار قديمي، نشان به‌روز بودن تارنما نيست.

آيا مطلب داراي تصاوير است؟ آيا از عکس‌های عموميِ موجود استفاده‌شده يا اختصاصيِ مرتبط؟

آيا منبع داراي ارجاعات قابل‌اطمینان است؟

اقدامات پشتیبانی‌کننده از اعتبار منبع

يافتن پاسخ پرسش‌های پيشين، برداشتن اولين گام در روند بررسي اعتبار منبع است. در مرحله بعد بايد پيوندهاي داخلي و خارجي را كه در شرح و بسط مقاله يا ويدئو بدان‌ها استناد شده، دنبال، از این‌که پيوندها واقعي بوده، كاربر را به صفحات مجاز و مورد ادعا در محتوا هدايت می‌کند؛ اطمينان حاصل كرد. دراین‌بین بايد نسبت به منابعي كه ارجاعاتشان به دانشنامه‌های برخط مبتني بر وب است با حساسيت و سختگيري مواجه شد؛ چراكه ويژگي اين دانشنامه‌ها، متن‌باز بودن آن‌هاست؛ لذا هرکس که به اینترنت و وب دسترسی دارد می‌تواند به سهولت متن را به اطلاعات غلط تغيير دهد يا با آن هدف ویرایشش کند.

هم‌زمان با بررسي پيوندها بايد به اعتبار منابعِ مورد ارجاع از جمله روزنامه‌های در حال انتشار، تارنماهاي مهم و مشهورِ كاربردي و تاريخي همچنين مجلات برخط دانشگاهي توجه شده، سنجش اعتبار آن‌ها با دقت و حساسيت دنبال شود. از جمله این‌که آيا منابع، مؤید پيوندهاي ارجاعي‌اند؟ و ديگر این‌که آيا محتواهاي منبع، بروز رساني شده همچنين تاريخ‌هاي بارگذاري آن‌ها به هم نزديك‌اند؟ بديهي است اطلاعاتي كه تابع گذر زمان نيست از اين قاعده مستثناست.

سنجش اعتبار، سنجش اعتبار و بازهم سنجش اعتبار

آيا می‌دانید اگر شماره تلفني را كه مشكوك به امكاني براي شيادي است در اينترنت جست‌وجو كنيد به‌احتمال فراوان آن را درحالی‌که در يك تارنماي اعتبارآزماي کلاه‌برداری ثبت‌شده خواهيد يافت؟ مشابه اين امر درباره منابع واقعي نيز صادق است.

بررسي اعتبار مقالات و سنجش واقعي بودن ويدئوها بايد از طريق تارنماهاي معتبرِ راستي آزما انجام شود، كه اقدامي سهل است؛ البته سهل در مقايسه با يافتن رد و نشان منبع يك تصوير اينفوگرافيكي كه دشوارتر می‌نمايد.

از جمله تارنماهايي كه بدين منظور توصيه می‌شود AllSides[10] است كه نه‌تنها اعتبار تارنماها را بررسي می‌کند بلكه به كاربر می‌گوید كه تارنما داراي جهت‌گیری سياسي است يا خير و در مجموع ابزاري بسيار مفيد براي يافتن منبع در حوزه سياست محسوب مي‌شود. دومين تارنما يعني SiteJabber[11] به كاربر اين امكان را می‌دهد كه ديدگاه‌هاي ديگران را درباره تارنماها ملاحظه كند. فارغ از این‌که بنا به ماهيت نظام نظردهي در فضاي برخط، امكان نظردهيِ خلاف واقع وجود دارد؛ بهره‌مندی از اين تارنما در مقام دومين منبع راستي‌آزما پس از AllSides به كاربران پيشنهاد می‌شود.

درحالی‌که وجود خطاي انساني در اين عرصه امري محتوم و كتمان ناپذير است اما اگر يك كاربر در لحظه مواجهه با منبعي برخط، اولين چيزي كه به ذهنش خطور كند راستي‌آزمايي محتوا و منبع باشد، می‌توان مدعي شد كه وي از منظر سواد ديجيتالي و بررسي صحت اطلاعات و اخبار در موقعيتي ممتاز قرار دارد. بياييد در مسير پرمخافت جست‌وجوی حقيقت براي يكديگر موفقيت طلب كنيم.


*اين نوشتار برگردان آزاد مطلبي است با عنوان Digital Media Literacy: How to Spot Fake News

كه 24 سپتامبر 2021 در تارنماي Makematic منتشر شد.

[1] Meme

[2] Misinformation

[3] Disinformation

[4] Fake News

[5] Networked Audience

[6] www.visualcapitalist.com/how-to-spot-fake-news

[7] https://www.whois.com

[8] https://smallseotools.com/domain-age-checker

[9] https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_fake_news_websites

[10] https://www.allsides.com/unbiased-balanced-news

[11] https://www.sitejabber.com

سواد رسانه اي ديجيتالاخبار جعلیاطلاعات نادرستdigital media literacyفيك نيوز
پژوهشگر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید