فاطمه
فاطمه
خواندن ۷ دقیقه·۱ سال پیش

شکست یک کسب و کار کوچک

4 دلیل برای شکست یک کسب و کار کوچک

اداره یک تجارت برای افراد ضعیف نیست. کارآفرینی ذاتاً مخاطره آمیز است. صاحبان کسب‌ و کار موفق باید توانایی کاهش ریسک‌ های خاص شرکت را داشته باشند و در عین حال محصول یا خدماتی را با قیمتی به بازار عرضه کنند که سطح تقاضای مصرف‌ کننده را برآورده کند. برای محافظت از یک کسب و کار جدید یا تاسیس شده، لازم است درک کنیم که چه چیزی می تواند منجر به شکست کسب و کار شود و چگونه می توان هر مانع را مدیریت کرد یا به طور کلی از آن اجتناب کرد. رایج‌ ترین دلایل شکست یک کسب و کار کوچک شامل کمبود سرمایه یا بودجه، حفظ تیم مدیریت ناکافی، زیرساخت یا مدل کسب‌ و کار معیوب و ابتکارات بازاریابی ناموفق است.

تمام شدن پول بزرگترین خطر یک تجارت کوچک است.

مالکان اغلب می دانند که چه بودجه ای روزانه مورد نیاز است، اما مشخص نیست که چقدر درآمد ایجاد می شود، و قطع ارتباط می تواند فاجعه آمیز باشد.

بی‌ تجربه بودن مدیریت یک کسب‌ و کار – یا عدم تمایل به تفویض اختیار – می‌تواند بر کسب‌ و کارهای کوچک تأثیر منفی بگذارد، همانطور که یک طرح کسب‌ و کار با تجسم ضعیف می‌تواند منجر به مشکلات مداوم پس از عملیاتی شدن شرکت شود.

برنامه ریزی یا اجرای ضعیف کمپین های بازاریابی، یا عدم بازاریابی و تبلیغات کافی، از دیگر مسائلی است که کسب و کارهای کوچک را به کام خود می کشاند.

نرخ شکست کسب و کارهای کوچک چقدر است؟

در حالی که تعدادی از کسب و کارهای کوچک در طیف گسترده ای از صنایع وجود دارند که عملکرد خوبی دارند و به طور مداوم سودآور هستند، حدود 33 درصد از کسب و کارهای کوچک در دو سال اول شکست می خورند، حدود 50 درصد پس از 5 سال دچار مشکل می شوند و تقریباً 33 درصد سود می کنند.

دلایل اصلی شکست یک کسب و کار کوچک

  1. موانع تامین مالی

دلیل اصلی شکست کسب و کارهای کوچک کمبود بودجه یا سرمایه در گردش است . در بیشتر موارد، صاحب کسب و کار از میزان پول مورد نیاز برای ادامه فعالیت ها به صورت روزانه، از جمله تامین مالی حقوق و دستمزد، آگاه است. پرداخت هزینه های سربار ثابت و متغیر، مانند اجاره و خدمات آب و برق؛ و اطمینان از اینکه فروشندگان خارجی به موقع پرداخت می شوند. با این حال، صاحبان شرکت‌ های ورشکسته با میزان درآمدی که از فروش محصولات یا خدمات به دست می‌آید هماهنگی کمتری دارند. این قطع ارتباط منجر به کمبود بودجه می شود که می تواند به سرعت یک کسب و کار کوچک را از کار بیاندازد.

دلیل دوم،

صاحبان مشاغلی هستند که علامت قیمت گذاری محصولات و خدمات را از دست می دهند. برای غلبه بر رقبا در صنایع بسیار اشباع ، شرکت ها ممکن است قیمت یک محصول یا خدمات را به مراتب پایین تر از محصولات مشابه با هدف جذب مشتریان جدید بپردازند.

در حالی که این استراتژی در برخی موارد موفقیت‌ آمیز است، کسب‌ و کارهایی که درهای خود را می‌بندند، آنهایی هستند که قیمت یک محصول یا خدمات را برای مدت طولانی بسیار پایین نگه می‌دارند. زمانی که هزینه های تولید، بازاریابی و تحویل بر درآمد حاصل از فروش جدید بیشتر باشد، کسب و کارهای کوچک چاره ای جز تعطیلی ندارند.

شرکت‌ های کوچک در مرحله راه‌ اندازی می‌توانند با چالش‌هایی در زمینه تأمین مالی برای عرضه محصول جدید به بازار، تأمین مالی یک توسعه یا پرداخت هزینه‌های بازاریابی مداوم مواجه شوند. در حالی که سرمایه‌ گذاران فرشته، سرمایه‌ گذاران خطرپذیر و وام‌ های بانکی متعارف از جمله منابع مالی در دسترس برای کسب‌ و کارهای کوچک هستند، هر شرکتی جریان درآمد یا مسیر رشد مورد نیاز برای تأمین مالی عمده از آنها را ندارد. بدون هجوم بودجه برای پروژه های بزرگ یا نیازهای سرمایه در گردش جاری، کسب و کارهای کوچک مجبور به بستن درهای خود می شوند.

قبل از اینکه بودجه واقعاً ضروری باشد، تحقیق و اطمینان از گزینه های تأمین مالی از چندین رسانه ضروری است . وقتی زمان به دست آوردن بودجه فرا می رسد. صاحبان مشاغل باید منابع مختلفی را داشته باشند که می توانند برای سرمایه از آنها استفاده کنند.


  1. مدیریت ناکافی

یکی دیگر از دلایل رایج شکست کسب و کارهای کوچک، فقدان هوش تجاری از سوی تیم مدیریت یا صاحب کسب و کار است. در برخی موارد، یک صاحب کسب و کار تنها فرد سطح بالا در یک شرکت است. به خصوص زمانی که یک کسب و کار در اولین یا دو سال فعالیت خود باشد.

در حالی که مالک ممکن است مهارت های لازم برای ایجاد و فروش یک محصول یا خدمات بادوام را داشته باشد. آنها اغلب فاقد ویژگی های یک مدیر قوی هستند و زمان لازم برای نظارت موفقیت آمیز بر سایر کارمندان را ندارند. بدون یک تیم مدیریت اختصاصی، یک صاحب کسب و کار پتانسیل بیشتری برای سوء مدیریت برخی از جنبه های کسب و کار، اعم از مالی، استخدام، یا بازاریابی دارد.

اکثر مشاغل کوچک با پس انداز یا پول دوستان و خانواده کارآفرین شروع به کار می کنند. و سپس برای رشد به دنبال تامین مالی خارجی هستند.

صاحبان مشاغل هوشمند فعالیت هایی را که به خوبی انجام نمی دهند یا زمان کمی برای انجام موفقیت آمیز دارند برون سپاری می کنند. یک تیم مدیریت قوی یکی از اولین مواردی است که یک کسب و کار کوچک برای ادامه فعالیت در آینده به آن نیاز دارد. برای صاحبان مشاغل مهم است که با سطح درک هر مدیر در مورد عملیات کسب و کار، کارکنان فعلی و آینده و محصولات یا خدمات احساس راحتی کنند.


  1. برنامه ریزی تجاری ناکارآمد

کسب‌وکارهای کوچک اغلب اهمیت برنامه‌ریزی مؤثر تجاری را قبل از باز کردن درهای خود نادیده می‌گیرند. یک طرح تجاری صحیح باید حداقل شامل موارد زیر باشد:

  • شرح واضحی از کسب و کار
  • نیازهای فعلی و آینده کارکنان و مدیریت
  • فرصت ها و تهدیدها در بازار گسترده تر
  • نیازهای سرمایه، از جمله جریان نقدی پیش بینی شده و بودجه های مختلف
  • ابتکارات بازاریابی
  • تحلیل رقبا

صاحبان مشاغلی که نمی توانند نیازهای کسب و کار را از طریق یک برنامه ریزی دقیق قبل از شروع عملیات برطرف کنند. شرکت های خود را برای چالش های جدی راه اندازی می کنند. به طور مشابه، کسب‌وکاری که به طور منظم یک طرح کسب‌وکار اولیه را بررسی نمی‌کند. یا کسب‌وکاری که آمادگی انطباق با تغییرات بازار یا صنعت را ندارد – در طول عمر خود با موانع بالقوه غیرقابل عبور مواجه می‌شود.

برای جلوگیری از مشکلات مرتبط با طرح های تجاری، کارآفرینان باید قبل از راه اندازی یک شرکت، درک کاملی از صنعت و رقابت خود داشته باشند. مدل کسب‌وکار و زیرساخت خاص یک شرکت باید مدت‌ها قبل از ارائه محصولات یا خدمات به مشتریان ایجاد شود. و جریان‌های درآمد بالقوه باید به‌طور واقع بینانه از قبل پیش‌بینی شوند. ایجاد و حفظ یک طرح کسب و کار کلید اداره یک شرکت موفق در بلندمدت است.

  1. اشتباهات بازاریابی

صاحبان کسب و کار اغلب در آماده شدن برای نیازهای بازاریابی یک شرکت از نظر سرمایه مورد نیاز، دسترسی به چشم انداز و پیش بینی های دقیق نسبت تبدیل شکست می خورند. زمانی که شرکت‌ها هزینه کل کمپین‌های بازاریابی اولیه را دست کم می‌گیرند. تامین مالی یا هدایت سرمایه از سایر بخش‌های تجاری برای جبران کسری ممکن است دشوار باشد.

قرار دادن نام شرکت شما در مقابل مشتریان خود یک جنبه حیاتی از هر کسب و کار در مراحل اولیه است. لازم است شرکت ها اطمینان حاصل کنند که بودجه های واقعی را برای نیازهای بازاریابی فعلی و آتی تعیین کرده اند.

به طور مشابه، داشتن پیش بینی های واقع بینانه از نظر دسترسی مخاطبان هدف و نسبت تبدیل فروش برای موفقیت کمپین بازاریابی بسیار مهم است. کسب‌وکارهایی که این جنبه‌های استراتژی‌های بازاریابی صحیح را درک نمی‌کنند. نسبت به شرکت‌هایی که برای ایجاد و اجرای کمپین‌های مقرون‌به‌صرفه و موفق وقت می‌گذارند، احتمال شکست بیشتری دارند.

موسسه ی مسیر کمال


آقای مهدی حسینی بنیانگذار موسسه ی مسیر کمال یکی از بهترین مربی های کوچینگ کسب و کار شیراز با برگزاری دوره های کاربردی نظیر بازاریابی و فروش تلفنی در شیراز ،بهترین دوره بیزینس کوچینگ در شیراز، دوره نوابغ فروش شیراز ، دوره ی کسب و کار و … در تمام این سالها بر این بوده که برای شما عزیزان برنامه های جامعی در زمینه ی کسب و کار و بیزینس شما تدوین کند. شما میتوانید برای ورد به بازار آزاد و شروع گامی به سوی موفقیت با شرکت در دوره های مربوطه با آگاهی کامل کسب و کار خود را شروع کنید. برای اطلاع از دوره های مسیر کمال میتوانید با شماره های زیر تماس بگیرید.

071-36233354-55  یا 09170808088

کسب کاربیزینسبیکاریکوچینگآموزش کوچینگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید