ویرگول
ورودثبت نام
صفحه دوستداران استاد مرتضی کیوان هاشمی
صفحه دوستداران استاد مرتضی کیوان هاشمی
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

برشی از "آفتاب"... سروده استاد مرتضی کیوان هاشمی

نام شعر: آفتاب

شاعر: استاد مرتضی کیوان هاشمی (کیوان)


شاعرِ شعرهای نابم من

يک بغل شور و التهابم من


از برون، همچو بركه ای آرام

از درون، چون خُمِ شرابم من


سنگ بر من مزن! كه می شكنم

چنگ بر من مزن! رُبابم من


دور از دسترس، شبيهِ خيال

مثلِ رويای يک سرابم من


پاک، راحت كنم خيالت را

يک خراباتیِ خرابم من


در ميان سكوتِ جانفرسای

پرسشی، گرچه بی جوابم من


در سياهیِ يک شبِ تاريک

به قشنگیِ آفتابم من


مثل يک ملتِ نجيب و صبور

سنگِ زيرينِ آسيابم من


با كه قسمت كنم غمِ خود را؟

در عزای وطن، كبابم من


گر چه آخر نرفت داخلِ سنگ

باز، آن ميخِ بی كتابم من


مثل «كيوان» ولی بدونِ مدار

گذرِ عمر را، شهابم من



ایرانایران تسلیتوطنکیوانمرتضی کیوان هاشمی
اشعار ناب "کیوان" ادبیات پارسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید