نام شعر: بچه های آدم . . .
نام شاعر: استاد مرتضی کیوان هاشمی (کیوان)
یاد ایّامی که،
زندگی شیرین بود
عشق مانع می شد،
که ببینیم پلشتی ها را ...
و تو ناگاه زدی زیر همه پیمان ها
دست ها تا مرفق،
پشتِ یک چهره ی مظلوم
به خون رنگین شد.
و دل آدمها،
سرد و بی رحم و چنین سنگین شد.
سینه ها سرشار از
کینه و بغض و غم و نفرین شد
و زمین چرکین شد.
آری، آری
این زمین را من و تو این همه چرکین کردیم.
من و تو،
بچّه های آدم . . . .