نام شعر: شعر آخر
نام شاعر: استاد مرتضی کیوان هاشمی (کیوان)
من می روم، جای من اینجا نیست دیگر
یک ذره امیدی به فردا نیست دیگر
یک چند نوبت با رقیبان است انگار
محبوبه ی ما اهل سودا نیست دیگر
من می روم شاید خودت روزی بیایی
روزی که احساسی به دلها نیست دیگر
این روزها یادت بماند، چون که فردا
عکسی هم از بهر تماشا نیست دیگر
اشک ندامت می چکانی بر مزارم
وقتی که جز افسانه از ما نیست دیگر
اندیشه کن از بستن درها، که فردا
یک در به روی هیچکس وا نیست دیگر
این آخرین شعریست می گویم برایت
شوق سرودن از تو زیرا نیست دیگر
خورشید بودی و چو "کیوان" در مدارت
بودیم و یارای مدارا نیست دیگر