می شکنم
کوه می شوم
می شکنم
سنگ می شوم
می شکنم
بلور میشوم
می شکنم
پرنده میشوم
می شکنم
کهکشان می شوم
سر
درگریبان نیستی
در سیالی ماده
جاری در شکستن های مکرر
می شکنم
از خاک
تا
شبنمِ گونه های سبز شبدر
می شکنم
انسان
می شکنم مرد
می شکنم زن
می شکنم درد
می شکنم
لبخند
می شکنم حسرت
می شکنم طعم عشق میشوم
در تلخی دهان ذهن خدا