می شکنم
کوه می شوم
می شکنم
سنگ
بلور
پرنده
کهکشان می شوم
سر
درگریبان نیستی
در سیالی ماده
جاری در شکستن های مکرر
می شکنم
از خاک
تا
شبنمِ گونه های سبز شبدر
می شکنم
انسان
مرد
زن
اشک می شوم
در مرز مه آلود غم و لبخند
می افتم از چشم هایش
در آنی اَبدی
#مینافرهمند