یه ساعتی پیادهروی کرده بودیم و تازه به شیب ۴۵ درجه مسیر رسیده بودیم همسفرها آروم آروم بالا میومدن آخرین نفر مادر و ۲ فرزند دختر ۹ ساله و پسر ۱۱ ساله بودن
قبل سفر ازم پرسیده بود این برنامه مناسب بچهها هست و من گفته بودم بله
حالا میگفت مادر بچهها هم براش سخته این مسیر رو بالا بیاد بچهها سر جای خودش
مطمئن بودم همگی میتونیم این مسیر رو تا انتها بریم و دشواری پیمایش در شیب طبیعی هست
با آرامش و لبخند و خوشحالی به آرومی بالا میرفتیم و بچهها هم پسر گروه خیلی زود عادت کرد و دختر گروه هم داشت تلاش میکرد و گاهی به اشک و گاهی دست به دست بالا میومد. ازش میخواستم فقط با بینی نفس بکشه و با دهان بیرون بده.
انتهای مسیر و کنار آبشار، حس و قیافه و استایل بچهها دیدن داشت. حالا کاملا میدیدی با اعتماد به نفس قدم برمیداره، حجم تنفسیش تغییر کرده و شونههاش رو باز کرده انگار دو تا بال بهش اضافه شده
میگفت ارزشش رو داشت
و مادر خوشحال
این ما هستیم که سقف ذهنی بچهها و درک اونها از سختی مسیر رو میسازیم
اگه دوست دارید در تورهای ما همسفر باشید میتونید اینجا رو ببینید