یه فیلم دیدم مال دهه هشتاد میلادی ( تقریبا دهه شصت ) بود، اسمش crazy for you بود.
پسر توی داستان سادیسم خالخالی داشت، هر چیز خالخالی که میدید باید یه آدم میکشت تا آروم شه.پسر عاشق یه دختر میشه،خیلی با هم وقت میگذرونن وابسته هم میشن و عاشق تر میشن.
یه روز دختره پسر رو دعوت میکنه توی خونش، وقتی پسر میره خونه دختره میبینه دیوارا خالخالین لباس دختر خالخالیه،وسایل خونه خالخالیه ( کلا همه چیز خالخالی بوده ) دختره خالخالی دوست داشته....
پسره یه چنگال و یه چاقو از روی میز ورمیداره و از دختره سوال میکنه:
_تو واقعا عاشق منی؟
_دختر میگه :آره.
بعدش همه جا تاریک میشه و صدای جیغ میاد.
صحنه میره روی هوای بارونی،دونفر با یه چتر خالخالی، دختری که لباسش خالخالیه و پسری که چشماش کوره....
بعضی جاها به جای بحث و کشمکش به جای خودخواهی و تکبر باید از خودگذشتگی داشته باشیم( فداکاری و گذشت از علایق، میتونه بهترین جلوه عشق باشه).