واقعا ارتباط برقرار کردن انقدر سخته؟! یا ما داریم سختش میکنیم؟ :))
یه کنجکاوی کوچیک درمورداین موضوع، منو کشوند سمت این کتاب و واقعا باحال بود :) یه قسمتایی از خلاصه ی کتاب رو باهاتون به اشتراک میذارم دوستای من
برای خیلی از آقایون داشتن رابطه با خانمها مثل یه معمای سخت و حتی ترسناک میمونه
که ممکنه خیلی وقتا توی خلوت خودشون بهش فک کنن اما هیچ وقت نتونن از پسش بر بیان. هر سری که یه خانمی رو میبینن که ازش خوششون میاد، این معما مثل یه هیولا جلوشون ظاهر میشه و حتی برای دادن یه سلام ساده چنان استرسی میگیرن که قیافهشون مثل بچهها تابلو میشه. خیلی از اقایون هم از این مرحله رد میشن اما وقتی وارد رابطه میشن همون هیولاعه به شکل یه سری مشکلات میاد سراغشون و رابطهشون رو با یه «نمیدونم اصلا چی شد» تموم میکنه.
هدف شما، باید نسبت به رابطهای که به سمتش میرید اولویت داشته باشه. اگه خانمی دور و اطرافش پر از انواع و اقسام آقایونه ولی شما رو انتخاب کنه، احتمالا علتش اینه که شما توی زندگیتون هدفی دارید یا یه جور مسیری رو دارید میرید که برای اون خانم جذابه.
خب، حالا قراره چی بشه؟ شما با این خانم وارد یه رابطه خواهید شد. اون وقت (گوینده با حالت خنده بگه بد نیست) میخوای پاشی بری باشگاه به تمرینت برسی یا یه کاری داری که عادت داری انجامش بدی ولی به جاش تصمیم میگیری بشینی کنار اون و بهش بگی:
میدونی، تو زیباترین دختر روی زمینی! من میخواستم برم فلان کار رو انجام بدم اما چون تو رو بیشتر از همه چیز توی این دنیا دوست دارم ترجیح دادم که کنار تو بمونم.
اون بهت نگاه میکنه و میگه؟
جدی؟ واقعا خیلی ممنون. خیلی قشنگ بود.
بعد هم جذابیتت براش از بین میره و ترکت میکنه!
نمی دونم مثال خوبی باشه یا نه ولی میتونی خودت رو یه ترن شهر بازی در نظر بگیری. اون دختره وارد شهربازی میشه و بین همه ترنهایی که میبینه تو رو انتخاب میکنه و با خودش میگه:
واو، این مسیر قطعا از بقیه خیلی فانتر خواهد بود.
اون میاد، سوار میشه، کمربندش رو میبنده. ولی به جای اینکه یه مسیر و سفر هیجانانگیز با تو نصیبش بشه تو بر میگردی و بهش میگی:
میدونی چیه؟ نه من ترجیح میدم که اینجا کنار تو بشینم. میخوام وقتم رو اینجا کنار تو بگذرونم. تو اولویت شماره یک منی.
و باز دوباره، قراره چی بشه؟
جواب خیلی سخت نیست. اون پیاده خواهد شد و دنبال یه ترن هوایی جدید خواهد گشت. باور کن.
هیچ وقت، خانمها رو مجبور نکنید تا تصمیم بگیرن! چون خانمها دوست ندارن که تصمیم بگیرن. این موضوع ربطی به این صحبتا که دخترا فلان پسرا فلان نداره. جنس مونث به تصمیم گیری علاقه نداره.
این موقعیت تکراری رو تصور کن که دختری که باهاش رابطه داری سمتت میاد و با کلی ذوق ازت میپرسه:
عزیزم کدومش رو امروز بپوشم؟ مشکی یا قرمز رو؟
تو این موقعیت اکثر پسرا چیکار میکنن؟
بعد کلی تته پته و این ور اون شدن:
نمی دونم عزیزم ... هر دو تاش قشنگه ... نمی دونم ... ببین خودت کدوم رو دوست داری
یعنی نمیتونی تصمیم بگیری! یادت باشه که اگه توی یه رابطه تو وظایف مردونه رو به عهده داری، این مسولیت تو عه که تصمیم بگیری! و اگه تو این کار رو نکنی یا بخوای این وظیفه رو به طرف مقابلت واگذار کنی مطمئن باش که از خودت نا امیدش میکنی.
اول از همه، انگار که همیشه یه تصمیم درست و یه تصمیم غلط وجود داره. باور کن، اکثر مواقع هیچ تصمیم درست یا غلطی وجود نداره!
دوم، بی تفاوتی. ببین بی تفاوت نباش و مسولیت رو روی جنس مونث توی رابطهت ننداز چون اون همون مسولیت رو کادو میکنه و دوباره برات پس میفرسته.
مورد سوم. یادت باشه چیزی که اون میخواد چیزی نیست که به زبون میاره. خب تصور کن که با یکی از رفقات برای خرید به یه فروشگاه رفتی. از فروشگاه میای بیرون و میفهمی یه چیزی رو یادت رفته....
اگه برای شماهم جالب بود ادامه شو از اینجا بخونین