حجم تبلیغات تلویزیونی در روزها و شبهای برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال آنقدر زیاد بود که عاقبت صدای همه را درآورد، از عادل فردوسیپور، مجری و تهیهکننده برنامههای تخصصی فوتبال تا مردم عادی و کاربران شبکههای اجتماعی.
سول اول و آخر من همینجا بعد از این مقدمه بسیار کوتاه است، چرا؟ سوالی که از قضا جوابی برای آن ندارم.
بدیهی است که: تلوزیون پول میخواهد، برند میخواهد تبلیغ کند، قیمت باکسهای تبلیغ در ثانیههای اطراف مسابقات فوتبال به طرز فجیعی بالاست، برندها پول میدهند، تبلیغ با حجم بسیار زیاد پخش میشود، بیننده عصبانی میشود، تلویزیون پولدار میشود و برند منفور! چرا؟!
در بین همه نقاط درگیر، فکر میکنم فقط برند است که ضربه میخورد! برندهایی مثل گاج، فامیلا و ... با آن همه تیزر و زیرنویس و تقدیم و ..... چه چیزی به دست میآورند. در اقتصاد بیمار ایران حتی ممکن است فروش محصولات فامیلا افت که نکند هیچ، شاید افزایش هم پیدا کند، اما مطمئنا به خاطر تبلیغات فراوانش نیست، شاید تخفیف خوبی داده یا نمونه خارجی خیلی گران شده یا کیفیت محصول خوب باشد، برند ولی این وسط دارد نابود میشود.
اگر توافق داشته باشیم: برند، یعنی آن تصویری، آن حسی، آن چیزی که از کل فعالیتهای کسب و کار شما در ذهن مخاطب شکل میگیرد!
خیلی ها شاید تکرار نام برند با بازخورد منفی را هم نوعی تبلیغ بدانند، ولی فکر میکنم این امر تنها در مواردی خاص کار میکند؛ نه همیشه. لزوما اینکه اسم شما روی زبان مردم باشد خوب نیست. مهم اینست که از شما به چه صفتی یاد کنند.
یکی از سوالهای اساسیام از برندها (مثل نمونههای بالا) اینست که چرا؟ کسی میتواند توضیح بدهد چرا هنوز داریم این روش را امتحان میکنیم؟ آیا واقعا از این مدل تبلیغات بازخورد منطقی و درست از بازار هدف میگیرند؟
درباره بیربط بودن تبلیغات و تلاش برای چسباندن هر چیزی به مثلا فوتبال در این روزها شاید بعدا صحبت کنیم.