وقتی به برخی از قدرتمندترین شرکتهای موجود در بازار فکر میکنید (اپل، نایک، آمازون، کوکاکولا و غیره)، به خوبی میدانید که برخی از افراد مانند دین از آنها پیروی میکنند. اما چه چیزی باعث موفقیت این شرکت ها میشود؟
آیا به این دلیل است که محصولات و خدمات آنها بهتر از رقبایشان است؟
به دلیل شعار جذاب یا لوگوی قدرتمند آنهاست؟
تحقیقات بازاریابی عالی و شناخت پرسونای خریداران آنهاست؟
خوب، همه اینهاست، و البته خیلی، خیلی بیشتر.
اینجاست که مهم است بدانیم برندینگ دقیقا چیست و مزایای اصلی برندینگ چیست؟
به گفته جف بیزوس، "برند شما چیزی است که دیگران در مورد شما وقتی در اتاق نیستید میگویند". هرکسی در مورد برند خود سبک متفاوتی دارد. یک برند خوب لزوما نیازی به هزینههای میلیونی ندارد، اما نیاز به خلاقیت و تحقیق زیادی دارد. مطالعات نشان می گدهد که ۸۹ درصد از خریداران به برندهایی که ارزشهای مشابهی با آنها دارند وفادار می مانند.
در اینجا عواملی وجود دارد که باید برای ایجاد یک برند قوی در نظر بگیرید:
به غیر از اینها، عوامل دیگری مانند جنس پیام، آگاهی، لحن، فلسفه و شخصیت کلی کسب و کار وجود دارد که به ساخت یک برند خوب کمک می.کند. در دنیای امروز، مردم در طول روز با میلیونها پیام بمباران میشوند. برای متمایز شدن از دیگر افراد، نه تنها باید محصولات و خدمات خوب داشته باشید، بلکه باید یک برند خوب نیز ایجاد کنید. زمانی که یک برند قوی به درستی ساخته شود، میتواند یک کسبوکار را بسیار بیشتر از آنچه تصور میشود پیش ببرد.
۱. شناخت مشتری
در دنیای تبلیغات، وقتی مشتری رنگ، تم، لوگو و غیره یک برند را تشخیص میدهد، احتمالاً آن محصول را نسبت به سایر محصولات انتخاب میکند. این به این دلیل است که آنها قبلاً با برند شما و آنچه که نشان میدهد آشنا هستند. از چیزی ساده و مینیمالیستی گرفته تا تصویری وحشی و پرخاشگر، یک برند خوب همیشه در دریایی از دیگر برندها به راحتی شناخته میشود.
۲. وفاداری مشتری
هنگامی که یک مشتری برای اولین بار شروع به شناسایی و خرید یک محصول یا خدمات میکند، برندسازی خوب باعث میشود که برای خرید بیشتر بازگردد. یک شرکت خوب با محصولات عالی همراه با برندسازی موثر، تمام احتیاجات مشتری را در آن زمینه برطرف میکند. این امر باعث افزایش وفاداری مشتریان در بلندمدت میشود.
یک مثال خوب از وفاداری مشتری، اپل است که یکی از موفقترین داستانهای برندسازی در جهان را دارد. با ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان خود موفق به ایجاد پیروان وفادار شد. وفاداری به برند یکی از دلایل اصلی موفقیت بزرگ اپل در بازار است.
۳. سازگاری
یک برند خوب پایه و اساس یک تجارت را تنظیم می کند. هنگامی که یک کسب و کار برند خود را پیدا کرد -فلسفه شرکت، رنگها، تایپوگرافی و غیره- تمام تلاشهای دیگر باید حول آن محور شود.
تمام برنامههای بازاریابی آینده باید از فلسفه برند پیروی کند. این باعث ایجاد ثبات در یک برند میشود و به مشتریان کمک میکند تا بیشتر با آن ارتباط برقرار کنند. تصور کنید یک شرکت هر ماه لوگوی خود را تغییر میدهد یا هر فصل یک شعار متفاوت برای شما ارسال میکند. به این صورت مشتریان گیج میشوند و تجربه ناخوشایندی خواهند داشت. تغییر در محصول یا تغییر در پیام خود برنامهریزی مشخصی لازم دارد که با فلسفه برند تناقض نداشته باشد.
حتی اگر میخواهید ریبرندینگ کنید و از اساس برند را تغییر دهید باز هم لازم است که پله پله و با برنامهریزی مناسب این پیام را به مخاطب ارسال کنید.
۴. اعتبار
هر مشتری زمانی که نوبت به امتحان یک محصول یا خدمات جدید میرسد، به راحتی اعتماد نخواهد کرد، با این حال، یک برند قوی و با اعتماد به نفس میتواند به شما کمک کند تا خود را بهعنوان یک کسبوکار تثبیتشده با ارزشهای قوی که مشتریان میتوانندبه آن اطمینان کنند نسبت به رقبا متمایز کنید.
بازاریابی نوآورانه همراه با محصولات و خدمات استثنایی، خدمات فوقالعاده به مشتریان و هویت بصری جذاب مطمئناً به یک شرکت کوچک کمک میکند تا خود را به عنوان یک برند حرفهای جدی معرفی کند.
۵. بهبود ارزشهای سازمانی
اگر برند شما دارای شخصیت باشد، ارتباط افراد با ارزشها و انگیزههای شرکت شما آسان تر است. وقتی مردم با ارزشهای شرکت شما ارتباط برقرار میکنند، به احتمال زیاد تمایل دارند با شما تجارت کنند.
برای مثال کفشهای تامز را در نظر بگیرید. آنها یکی از محبوب ترین برندهای کفش در جهان هستند، اما اصلیترین چیزی که این برند به آن معروف است کمکهای مالی خیرخواهانه آنهاست. به ازای هر جفت کفشی که میخرید، یک جفت کفش را با مشارکت سازمانهای بشردوستانه به افراد نیازمند اهدا میکنند. این امر باعث ایجاد ارتباط عاطفی مشترک بین شرکت و مشتری میشود و یکی از عوامل اصلی برندسازی است.
البته این نکته را در نظر داشته باشید، این گونه کمپینهای مسئولیت اجتماعی نمیتواند بدون عرضه محصول با کیفیت به نمایش گذاشته شود. به زبان ساده، نمیتوانید انتظار داشته باشید که مشتری محصول بیکیفیت را خریداری کند فقط با نیت کمک به خیریه.
۶. همیشه جلوتر از رقبا باشید
اگر رقبای زیادی در بازار دارید و تازه شروع کردهاید، ممکن است پیشی گرفتن از آنها کار سختی باشد. با این حال، یک برند با شخصیت و منحصر به فرد میتواند به جذب مشتریان مناسب برای شما کمک کند. فرآیندهای تحقیقات بازار را حدی بگیرید تا همیشه درک درستی از بازار هدف خود داشته باشید و بتوانید قدمهای بعدی آنها را پیشبینی کنید. همیشه چند سناریو برای اتفاقات احتمالی پیش رو در بازار خود آماده کنید تا در هنگام بروز بحران یا فرصت، قابلیت عکسالعمل مناسب داشته باشید.
۷. ارزش ویژه برند یا تاثیر مضاعف
یکی از مهمترین مزایای برندسازی این است که به تبلیغ محصولات و خدمات جدید کمک میکند.
اگر مردم به یک برند وفادار باشند، به طور خودکار به هر چیز جدیدی که آن برند ارائه میدهد علاقهمند میشوند. هنگامی که اپل برای اولین بار AirPods را در سال ۲۰۱۸ معرفی کرد، بر هدفونهای بیسیم بزرگ تسلط یافت و از غول.هایی مانند سامسونگ و شیائومی در بازار جهانی پیشی گرفت. مطالعه Strategy Analytics نشان میدهد که AirPods بیش از 50 درصد از سهم بازار جهانی را در اختیار دارد. و تنها به این دلیل بود که اول آن را معرفی کرده بود. قطعا اگر برند گمنامی، محصولی مانند ایرپادز را به بازار عرضه میکرد، در جهان فراگیر نمیشد، هر چقدر هم که کاربردی باشد.
۸.استعدادها را جذب میکند
وقتی یک کسب و کار دارای برندی موثر است، برای مردم سخت است که آن را ندیده بگیرند. این امر باعث جذب اینفلوئنسرها، سازندگان محتوا، بازاریابان رسانههای اجتماعی و کاربران معمولی شبکههای اجتماعی میشود. هنگامی که یک کسب و کار این نوع افراد را به خود جذب میکند، آنها قدرت خلاقیت خود را برای برند به کار میبرند و آن را به رایگان به دیگران توصیه میکنند. همکاری تجاری با افراد مناسب نیز میتواند به ارتقای برند شما و ارتقای حضور دیجیتالی برند شما کمک زیادی کند.
در هر دو حالت این امر به شما کمک میکند به مخاطبان بیشتری دسترسی داشته باشید، زیرا مردم به توصیه.های اینفلوئنسرها و سازندگان محتوا اعتماد دارند.
آیا در مورد برندسازی مشترک شنیدهاید؟ همانطور که از نام آن پیداست، این ارتباط بین دو با چند کسب و کار است که برای حمایت از موفقیت یکدیگر گرد هم می.آیند. برندسازی مشترک زمانی قدرتمند میشود که شرکتهایی با بازارهای هدف مشابه گرد هم آیند و محصول/خدمات/محتوای با ارزش افزوده منحصر به فرد را برای مشتریان بالقوه خود ایجاد کنند.
چند نمونه عمومی از Co-branding را مثال بزنیم:
چرا co-branding به اندازه برندینگ مهم است؟
در عصر امروز، برندسازی و برندسازی مشترک دست به دست هم میدهند و هر دو برای افزایش مشتری شما ضروری هستند.
بله، این درست است! برندسازی مشترک می.تواند به شما در کاهش بودجه تبلیغاتی کمک کند. وقتی با یک فرد یا شرکتی با مخاطبان هدف مشابه همکاری میکنید، در واقع مستقیماً با بخشی از مصرفکنندگان بالقوه طرف هستید که در حالت عادی برای رسیدن به آنها باید هزینه زیادی پرداخت کنید.
تبلیغات دو نام تجاری با هم بسیار کنجکاوی برانگیز است و مخاطبان را هیجان زده میکند.
حتی زمانی که بازار هدف یکسانی را در قالب برندسازی مشترک هدف قرار میدهید، باید مشتریانی وجود داشته باشند که فقط یک برند منحصر به فرد را دنبال میکنند. بنابراین، احتمال زیادی وجود دارد که از طریق برندسازی مشترک با مخاطبان جدید تعامل داشته باشید.
وقتی دو یا چند برند محبوب متعلق به یک صنعت گرد هم می.آیند، به مردم نشان میدهد آن صنعت از رقبای محترمی تشکیل شده که در کنار هم هستند. این امر ناخودآگاه یا خودآگاه باعث ایجاد اعتماد بیشتر به محصول/خدمات آن صنعت میشود.
همانطور که می بینید، برندسازی بسیار بیشتر از یک روکش زیبا و شیک برای کسب و کار شما است. اگر صاحب کسب و کاری هستید که به دنبال پیشرفت هستید، باید یک استراتژی برندینگ خوب برای رشد شرکت خود طراحی و پیادهسازی کنید.