فلسفه مدیریت جریان ارزش (Value Stream Management) چندان جدید نیست، اما با تشکیل کنسرسیوم VSM، که VSM را به عنوان "نسل بعدی DevOps" معرفی می کند، اعتبار عمومی یافت. تشکیل دهندگان این کنسرسیوم می گویند که اگرچه اصول DevOps باعث ایجاد سازمانهایی با عملکرد بالاتر می شود، اما دشوار است وقتی سازمانهای شما از انباره های اطلاعات ساخته می شوند و داده ها دفن می شوند، چیزی بهبود یابد. تفکر و کار به عنوان جریان های ارزشی به معنای وسواس تیمها در مورد ارزشی است کار آنها برای مشتری ایجاد می کند.
موسسه پژوهشی گارتنر همچنین در مورد VSM حرف های زیادی برای گفتن دارد. گارتنر پیش بینی می کند که طی دو سال آینده، 70٪ سازمان ها از مدیریت جریان ارزش برای بهبود جریان در روند DevOps استفاده می کنند و این امر آینده DevOps را تعریف می کند.
بنابراین، آیا می توان تیم های چابک و DevOps را تشویق و ترغیب کرد تا گامی رو به جلو بردارند و درباره ارزشی که کار آنها برای مشتری ایجاد می کند وسواس داشته باشند؟ شکی نیست که مدیران و متخصصان فناوری اطلاعات، به صورت جداگانه، واقعاً می خواهند بهترین نرم افزارهای ممکن را ارائه دهند. اما وقتی پویایی سازمانی مانع این هدف شود، نرم افزارها از این هدف دور می شوند.
اما VSM دقیقاً چیست؟ فلینت برنتون از چند سال قبل در یک پست فوربس شرح مفصلی در این مورد ارائه داده است. مدیریت جریان ارزش VSM یک عمل تجاری ناب است که به تعیین ارزش توسعه نرم افزار و تلاشها برای تحویل آن کمک می کند.
این مفهوم همچنین به بهبود جریان ارزش سازمان کمک می کند، در حالی که چرخه عمر تحویل نرم افزار را کنترل می کند. با شناسایی و بررسی جریان ارزشها، به جای "ویژگی ها و عملکردها" و اندازه گیری موفقیت در تحویل نرم افزار، تیم ها می توانند انرژی و زمان بیشتری روی موضوعات مثمر ثمر و کارا به جای ناکارایی ها بگذارند.
ممکن است سوال شود، آیا این همان هدفی نیست که توسعه نرم افزار چابک و DevOps قرار بود محقق کند؟ برنتون اظهار می دارد Agile ،DevOps و مدیریت جریان ارزش نیروهای مکمل یکدیگر هستند. نقش VSM با جمع آوری اندازه گیری ها و معیارهای مهم برای نتایج کسب و کار یا"نگاشت جریان ارزش"، فراهم کردن قابلیت دید در کل چرخه عمر نرم افزار است.
به گفته تحلیلگران گارتنر، برای تیم های Agile و DevOps تشخیص و از بین بردن محدودیت های تحویل محصول چالش برانگیز است. تیمهای Agile و DevOps که فقط معیارهای عملکرد فنی را در نظر می گیرند (به استثنای معیارهای مشتری مداری) نمی توانند اولویت های خود را با سازمان هماهنگ کنند. تأثیر روی شیوه هایی مانند VSM در ابتکارات تحول دیجیتال به طور بالقوه می تواند عمیق باشد.
رهبران شرکت ها می خواهند درک بهتری از چگونگی کمک نرم افزار به پیشبرد اهداف سازمانی خود داشته باشند. یک نظرسنجی از 600 مدیر فناوری اطلاعات که به تازگی توسط Digital. ai، ارائه کننده راهکارهای VSM و عضو موسس کنسرسیوم VSM منتشر شده، نشان می دهد که چه میزان تغییر شکل دیجیتال به یک نگرانی سطح بالای تجاری و سازمانی تبدیل شده است.
94٪ از پاسخ دهندگان موافقت کردند که باید توسعه و تحویل نرم افزار خود را به اهداف تجاری نزدیک کنند، اما تنها 54٪ گفتند که تیم های تجاری، IT و امنیتی آنها از نظر استراتژیک همسو هستند و در راستای اهداف مشابه کار می کنند.
نود و پنج درصد مدیران معتقدند که سازمان های آنها در حال حاضر به نوعی VSM را اجرا می کنند ولی تنها 50٪ سازمانهای خود را "مشتری محور" می دانند. گفتنی است، طراحان این نظرسنجی همچنین اشاره کردند، هیچ اتفاق نظر روشنی در مورد معنای VSM در شرکت های آنها وجود ندارد.
تیم Gartner خاطرنشان می کند: نگاشت جریان ارزش تیم های DevOps را قادر می سازد از اتلاف و اصراف ممانعت به عمل آورند، اعتماد متقابل ایجاد کنند، شفافیت را افزایش دهند و اهداف خود را با اهداف سازمانی هماهنگ کنند. این رویکرد"تفکر سیستمی" به تیم های DevOps کمک می کند تا تمرکز خود را فراتر از معیارهای عملیاتی اعلام شده گسترش دهند. در عوض شاخص های عملکرد مشتری مدار و در سطح تیم را ارائه دهند.