سخن آغازین،
جایی خواندم انسان سه راه برای پیشرفت دارد اندیشه، تقلید و تجربه. البته در اینجا تجربه به معنی اقدام و انجام کاری تا انتها توسط خود فرد برای فهم درست یا غلط بودن راه است.
به نظر من استفاده از تجربه دیگران نیز یکی از راه های مناسب برای بهبود و توسعه فردی است. به شرط آنکه:
1. تقلید کور کورانه نباشد.
2. با شرایط زمانی و مکانی منطبق باشد.
3. فهم درست و برداشت صحیحی از تجربهای که از آن استفاده میکنیم داشته باشیم.
امروز پس از گذشت سی و چند سال از آموختن، حضور در بازار کار و کسب تجربههای مختلف بر آن شدم تا این تجربیات را با شما به اشتراک بگذارم.
آنچه در ادامه خواهم نگاشت تجربه های واقعی در حوزه فعالیت های کسب و کار و برداشت ها و نتایجی است که به کمک آنها توانسته ام ضمن پیشرفت و توسعه فردی درتوسعه و رشد همکاران و بنگاههای اقتصادی که در آنها مشغول بودم کمک شایانی داشته باشم، چهآنکه در افزایش دایره دوستان و یا به قول امروزی ها به شبکه سازی و ایجاد حلقه های دوستی و همکاری برای شخص من بسیار مفید بوده.
سعی خواهم داشت نوشته ها ساده و خودمانی ،مختصر و مفید، به دور از اغراق، شفاف و روشن و گویا باشد، تا مخاطب دریافت بهتری داشته باشد.
همراهی شما در تکمیل یا بهبود تجربه نوشت ها کمک شایانی به سایر مخاطبین خواهد بود، در صورتی که ناچار به ارایه مثال واقعی باشم نامهای مستعار برای مکانها و اشخاص انتخاب خواهد شد. تمرکز بر حوزه روابط فردی در ( بیرون / درون ) سازمان خواهد بود.
در پایان از حوصله و همراهی شما خواننده عزیز بسیار سپاسگزار خواهم بود، ضمن اینکه خود تجربه ایی است در ادامه تجربه های پیشین پس هم زمان باز هم خواهم آموخت.
ادامه دارد...