وقتی تصمیم میگیریم پادکست جدیدی را شروع کنیم، یکی از اولین مراحل اصلی که شاید یکی از مهمترین آنها هم باشد، انتخاب اسم برای پادکست است. همانقدر که انتخاب اسم برای نوزاد آدم مهم است و برای همیشه (یا اغلب برای همیشه) آن اسم روی فرد میماند، اسم پادکست هم دائمی و پراهمیت است. بعد از انتشار پادکست، شاید بتوانیم لوگو، رنگ، شعار یا... را عوض کنیم. اما تغییر اسم پادکست به هیچ وجه توصیه نمیشود، چون میتواند شدیدا مخاطب را دچار سردرگمی کند.
در این مقاله، قصد دارم در مورد بایدها و نبایدها در انتخاب اسم پادکست بنویسم و ایدهای کلی به کسانی که میخواهند شروع به تولید پادکست کنند بدهم. قاعدتا این موارد قابل تعمیم به انتخاب اسم برای هر پروژهی جدیدی است، اما چون بر اساس تجربهی خودم در انتخاب اسم پادکست است، محوریت مقاله روی اسم پادکست است.
سه قضیه اصلی در انتخاب اسم باید لحاظ شود:
این قضیه میتواند تعریفهای مختلفی داشته باشد. در وهلهی اول باید مطمئن باشیم که پادکست دیگری با نام مشابه وجود ندارد. قضیهای که شاید بدیهی به نظر برسد، اما بعضی وقتها دانسته یا نادانسته مشکلات عظیمی را ایجاد میکند. مثال معروف آن در پادکست فارسی "رادیو نیست" است که در حال حاضر دو پادکست با نام یکسان داریم و میتواند مخاطب را سردرگم کند. هرچند در این مورد خاص هر دو پادکست تقریبا همزمان شروع به کار کردند و ظاهرا در آغاز اجتناب ناپذیر بوده. هرچند در ادامه هر دو پادکست تصمیم گرفتند نام خود را تغییر ندهند. مثال دیگر "پادکست میم" است که هرچند پادکستی با این نام وجود داشت، اما پادکستهای دیگری با عناوین مشابه و با استفاده از حرف میم شروع به کار کردند.
برداشت دیگری که از خاص بودن (unique) میتوان کرد، به معنی عدم تکراری بودن و نو بودن برای شنونده است. مثال نقض این قضیه در بازار مواد غدایی، حلوا شکری است. "حلوا شکری عقاب" یکی از قدیمیهای این عرصه است و بعد انواع و اقسام حلوا شکریها با نامهای پرندگان وارد بازار شدند. از جمله حلواشکری شاهین و باز و ... شاید هم به زودی شاهد حلواشکری کفتر و لکلک و غیره باشیم....
برای انتخاب اسم خاص، نیاز به کمی خلاقیت داریم. مثلا "پادکست چنلبی" یکی از پرمخاطبترین پادکستهای فارسی است. حالا اگر من اسم پادکست جدید خودم را "چنل سی" یا "دی" یا هر کدام از حروف دیگر الفبا بگذارم، مخاطب چه قضاوتی در مورد خلاقیت و کیفیت پادکست تازه تاسیس من خواهد کرد؟
این قضیه میتواند کمی در تناقض با مورد قبل باشد. میخواهیم اسمی خاص و جدید داشته باشیم، اما در عین حال برای مخاطب غریبه نباشد. مرز باریکی بین این دو قضیه است که گاهی اوقات کار را سخت میکند.
فاکتور مهم در این قضیه این است که مخاطب با شنیدن اسم پادکست ما بتواند آن را به راحتی به خاطر بسپارد و به یاد بیاورد. مثلا برای "پادکست سکوت برهها" ما دو کاندید نهایی داشتیم. یکی "هیولاهای درون" و دیگری همین "سکوت برهها". در نهایت یکی از دلایل برای انتخاب اسم نهایی، آشنا بودن سکوت برهها در گوش مخاطب به واسطهی فیلمی به همین نام بود و گزینهی هیولاهای درون را حذف کردیم.
بدیهی است که ارتباط اسم با موضوع پادکست هم فاکتور مهمی است. ما در "پادکست سکوت برهها" بدون خودسانسوری از تابوهای فرهنگی و یا اجتماعی صحبت میکنیم و یک پادکست گفتگومحور هستیم. پس با کمی کنایه و پارودی، این اسم میتواند اسم مناسبی برای پادکستمان باشد. اما اگر مثلا قصد داشتیم در این پادکست برای بچههای زیر پنج سال قصهی شب تعریف کنیم، احتمالا هیچ پدر و مادری سمت پادکستی به این نام نمیآمد.
البته در این قضیهی آشناپنداری مثالهای نقضی هم هست. یکی از بهترین مثالها "پادکست آمپاژ" است. هرچند این اسم ظاهرا بیمعنی و ترکیبی یا ابداعی است، اما با شعار "آمپاژ، یعنی چی اصلا؟" سریعا در ذهن جا میگیرد و فراموش نمیشود. مثال بعدی "پادکست رواق" است. هرچند رواق کلمهای نیست که پرکاربرد و فعال در ذهن باشد، اما به واسطهی تصویرسازی که در ذهن شنونده میکند، به راحتی به خاطر میماند.
این قضیه یکی از مهمترین موارد است که شاید خیلی وقتها نادیده گرفته شود. فاکتور اول سادگی بیان و تکرار نام در گفتار است. شاید بعضی نامهای انگلیسی یا فارسی جذاب باشند، اما بیان آن برای مخاطب فارسی زبان در سطوح مختلف دشوار باشد. مثلا من خودم همواره با تلفظ "پادکست گالینگور" مشکل دارم و باید به املای کلمه نگاه کنم تا بتوانم آن را تلفظ کنم. یادمان باشد مخاطب ما باید بتواند اسم ما را به راحتی به یاد بیاورد و به راحتی آن را تلفظ کند تا بتواند پادکست را به دیگران معرفی کند.
مورد مهم بعدی نوشتار نام پادکست در هر دو زبان فارسی و انگلیسی است. قضیهای که ما در انتخاب نام "پادکست سکوت برهها" اصلا به آن توجه نکردیم و احتمالا با تجربهی امروز نام دیگری را انتخاب میکردیم. معمولا کسی که اولین بار نام پادکستی را شنیده باشد یا در جایی دیده باشد، نیاز دارد به یک اپلیکیشن پادکستی برود و آن را جستجو کند(مگر مواردی که با استفاده از لینک مستقیم به صفحهی پادکست برود). این مخاطب تازه وارد هیچ آشنایی با پادکست ما ندارد و معمولا اگر با یک یا دو تلاش نتواند پادکست را پیدا کند، احتمالا عطای آن را به لقایش ببخشد. پس مهمترین قضیه این است که ترجیحا اسم پادکست در هر دو زبان با یک حالت بیشتر نوشته نشود تا مخاطب به آسانی بتواند پادکست را در اپلیکیشنهای پادکستی پیدا کند.
اینجا روی هر دو زبان تاکید دارم، چون نحوهی جستجوی مخاطب مشخص نیست و امکان دارد نام پادکست را به فارسی یا انگلیسی جستجو کند. مثلا "محمود" در فارسی فقط یک گونه نوشته میشود اما در انگلیسی شاید به هر سه صورت Mahmood, Mahmoud, Mahmud نوشته شود و باعث سردرگمی مخاطب شود.
حالا برگردیم به اسم "سکوت برهها". با الفبای انگلیسی ما اسم را به صورت Sokoote Barreha نوشتیم. در حالیکه برخی شاید به صورت Sokoot-e بنویسند، یا برهها را به صورت Bareha بنویسند. مشکل بعدی این است که با نگاه کردن به این اسم با الفبای انگلیسی، شاید نتوان آن را به راحتی خواند. همچنین املای کلمه به سادگی در ذهن نمیماند تا بعدا دوباره بتوان آن را تایپ کرد. آیا یک R داشت یا دوتا؟ آیا آخر Barreh، دو H بود یا یکی و ...
اما قضیه در فارسی از این هم پیچیدهتر است. ما در نوشتن عنوان "برهها" از نیمفاصله استفاده کردیم(ننوشتیم بره ها). فارغ از اینکه خیلی از ما در نوشتار از نیمفاصله استفاده نمیکنیم و حتی به وجود آن آگاه نیستیم، تقریبا همهی ما در جستجوهای اینترنتی بین حروف فاصله میزنیم و بقیه کار را به گوگل یا بقیهی موتورهای جستجو میسپاریم. اما اغلب اپلیکیشنهای پادکستی قابلیت پردازش فاصله و نیمفاصله را ندارند و اگر کسی پادکست ما را به صورت "سکوت بره ها" (با فاصلهی کامل بین بره و ها) جستجو کند، معمولا پادکست ما را پیدا نمیکند. برای همین هفتهای نیست که ما پیامی دریافت نکنیم که پادکست شما در فلان اپلیکیشن پادکستی نیست و بعد مجبوریم به صورت مجزا لینک بفرستیم.
این موارد، از پراهمیتترین قضایایی بود که من به صورت شخصی تجربه کردم.
موارد جزییتر دیگری هم هست: مثلا اگر به صورت یک پروژهی دراز مدت به پادکست نگاه میکنیم، مطمئن شویم آیدی یکسان و مناسبی در تمامی شبکههای مجازی مثل توییتر، اینستاگرام، تلگرام و... و آدرس ایمیل در دسترس است و آنها را ثبت کنیم. مزیت داشتن آدرس یکسان، سادهسازی کار مخاطب برای پیدا کردن ما در تمامی شبکههای اجتماعی است. هرچند مخاطبی که ما را شنیده و حالا دنبال پل ارتباطی با ما است، احتمالا طرفدار ما شده و کمی با حوصلهتر از مخاطب جدید است.